تکرار پدیده ها در طبیعت

پدیده های پی درپی و همانند، در جهان، بسیار است. بلکه هر چه هست، پدیده هائی یکجور و مکرر می باشد. روزها، پشت سر یکدیگر می آیند و شبها بدنبال هم می روند. روزها همگی یکجورند و شبها مانند هم می باشند. بهار می آید و می رود. تابستان می آید و می رود، پائیز می آید و می رود، زمستان می آید و می رود. باز هم بهار می آید، تابستان می آید، پائیز می آید، زمستان می آید و باز هم می آیند و می روند و پیوسته در آیند و روند هستند. آفتاب، در نخستین روز بهار، امسال از نقطه ای طلوع کرد. پارسال هم در همین روز، از همین نقطه، طلوع کرده بود، سال قبلش هم چنین بود. هزاران سال است که چنین است و چنین خواهد بود. طلوع آفتاب در روزهای دوم و سوم و چهارم و همچنین تا پایان بهار امسال مانند روزهای دوم و سوم و چهارم و روزهای دیگر بهار گذشته می باشد. در روزهای تابستان همین جور، در روزهای پائیز همین جور، در روزهای زمستان نیز همین جور. فاصله میان طلوع و غروب آفتاب در پنجمین روز زمستان امسال اندازه معینی بوده، در پنجمین روز زمستان گذشته نیز همان اندازه بود. در پنجمین روز زمستان هزار سال پیش نیز چنین بود. آفتاب داغ تابستانی دریاها را تبخیر می کند. بخار ابر می شود، ابر باران می شود. باران زمین مرده را زنده می کند. سال گذشته هم چنین بود، سالهای گذشته نیز چنین بود، سالهای آینده نیز چنین است. در بهار، درختانی سبز می شوند، در تابستان نمو می کنند، در پائیز بر می دهند، سپس برگها زرد می شوند و می ریزند و درختها می میرند، این پدیده هزاران سال است که ادامه دارد.
پدیده های یکجور و مکرر، در جهان ما، یکی دو تا نیست؛ صد تا و هزار تا نیست. هزاران هزار است بلکه بیشتر. در گیاهان هست، در جانداران هست، در انسانها هست، در همه جا هست، در همه چیز هست و همه آنها نشانه پدید آورنده ای دانا و بینا و توانا می باشد. پدیده های تصادفی یکجور نیستند. در تصادف تکرار رخ نمی دهد، طبیعت نیز از پدید آوردن پدیده های یکجور ناتوان است، یکجور پدید آوردن، حساب می خواهد، دانش می خواهد، بینش می خواهد. طبیعت فاقد دانش است، فاقد بینش می باشد آنهم دانش بی نهایت و بینش بی نهایت که جز خود او کسی ندارد. او است که دانش وی بی پایان است و بینش وی چنین.


Sources :

  1. سید رضا صدر- نشانه هایی از او- ج 1 ص 331-330

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/2484