مثل قرآن به همسران نوح و لوط درباره کفر

در قرآن در آیه 10 سوره تحریم آمده: «ضرب الله مثلا للذین کفروا امرات نوح و امرات لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما فلم یغنیا عنهما من الله شیئا؛ خدا برای کسانی که کافر شده اند، زن نوح و زن لوط را مثل آورده که هر دو در نکاح دو بنده ی شایسته از بندگان ما بودند و به آنها خیانت کردند و کارى از دست (شوهران) آنها در برابر خدا ساخته نبود». قرآن در آخر این سوره دو مثل ذکر می کند که خیلی معنی دارد و خیلی آموزنده است. در آغاز این سوره عرض کردم که ابتدا به نظر نمی رسد که سوره تحریم یکی از سوره هایی باشد که صددرصد به نفع شیعه و علیه معتقدات اهل تسنن باشد و کمتر به این سوره استدلال می کنند، در صورتی که این سوره در این جهت عجب سوره ای است.
در آیه 3 همین سوره تحریم می خوانیم: «و اذ اسر النبی الی بعض ازواجه حدیثا؛ و آن گاه که پیامبر با یکی از همسرانش (حفصه) سخنی را به راز گفت». داستان از اینجا شروع شد که پیامبر اکرم به بعضی از همسران خود رازی را گفت و او افشا کرد. بعد یکمرتبه در آیه چهارم به جای یک نفر، از دو نفر سخن به میان می آورد: «ان تتوبا الی الله فقد صغت قلوبکما؛ اگر (شما دو زن) به درگاه خدا توبه کنید (به نفع شماست، زیرا) واقعا دل هایتان از حق برگشته است». اگر توبه کنید، باید هم توبه کنید که دلهای شما منحرف شده است. گفتیم نمی فرماید اگر توبه کنید خدا توبه را قبول می کند، البته اگر توبه کنند خدا توبه را قبول می کند ولی اگر بفرماید چنانچه توبه کنید خدا قبول می کند، لسان لسان مهر و محبت است. وقتی می فرماید اگر توبه کنید باید هم توبه کنید که خیلی کارتان خراب است، لسان لسان خشونت است.
پس خود آیات نشان می دهد و تاریخ هم نشان می دهد که دو نفر از همسران پیغمبر بودند که پیغمبر اکرم را آزار دادند، آزاری که گناهی بزرگ شمرده می شود، در حدی که خداوند دعوت به توبه می کند. گفتیم از نظر تاریخ و حدیث، شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که این داستان مربوط به عایشه و حفصه است و در این بحثی نیست. سوره که می خواهد تمام شود، قرآن فقط دو مثل ذکر می کند و دیگر حرفی نمی زند: «ضرب الله مثلا للذین کفروا» خدا مثلی برای کافران می آورد، یا مثلی در مورد کافران می آورد (کلمه کفر را هم به کار برده است). چه کسی را مثل می آورد؟ دو زن را مثل می آورد. آیا ذکر دو زن در اول سوره، با دو زن در آخر سوره، حساب نشده است؟ خدا از دو زن در اول سوره انتقاد می کند و در آخر سوره مثل می آورد از دو زن ناصالح که همسر دو مرد صالح بودند. آیا این بازگشت به اول سوره نیست که تعجب نکنید اگر پیامبر، بنده صالح خدا، دو همسر ناصالح داشته باشد. آیا این نمی تواند اشاره به آن باشد؟ اگر نگوییم صریح است قطعا اشاره است.
خدا در مورد کافران (یا برای مردمان کافر) مثلی ذکر می کند، یکی زن نوح و دیگر زن لوط که هر دو تحت حباله دو بنده صالح ما بودند. از آن پیامبران به عنوان دو بنده صالح یاد می کند. بنده صالح به نظر ما کوچک می آید. اگر می فرمود دو پیغمبر، اینقدر ارزش نداشت که فرمود دو بنده صالح، چون پیامبری منصب است و عبدین صالحین نشانه بندگی است و پیغمبران بیشتر دوست دارند که آنها را عبد بنامند تا رسول، بنده ای که خدا عبودیت او را اعتراف می کند.
«فخانتاهما؛ این دو زن به شوهران خویش خیانت ورزیدند». البته اینجا مقصود از خیانت العیاذبالله فحشا نیست، این امر مسلم است. به طور کلی خیانت را در مورد عهد و امانت می گویند. اگر فحشا را هم می گوییم خیانت چون برخلاف پیمان ازدواج است، ولی پیمانی که میان همسران بسته می شود منحصر به پیمان ازدواج نیست. زن و شوهری با یکدیگر قرار می گذارند، یکی سری به دیگری می گوید و بعد می گوید این را فاش نکن ولی او فاش می کند، این می شود خیانت. اینها به همسران خود خیانت ورزیدند، یعنی برخلاف پیمانی که با همسران خود بستند رفتار کردند. «فلم یغنیا عنهما من الله شیئا» با اینکه اینها به شرف همسری دو مرد بزرگ نائل آمده بودند، از این شرف همسری کاری ساخته نبود و به آنها گفته شد: شما هم جز داخل شوندگان آتش بفرمایید در آتش جهنم!


Sources :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 8- صفحه 116-118

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/25260