در دعای دهه آخر ماه رمضان این مضمون را همیشه می خوانیم، می گوییم که خدایا این ایام ماه رمضان است که منقضی شد و شبهای این ماه است که متصرم شد و گذشت، یعنی شبهای پرخیری و روزهای پربرکتی گذشت و رفت. «اللهم ان کنت رضیت عنی فی هذا الشهر فازدد عنی رضاک؛ خدایا اگر در این ماه از ما راضی شدی پس بر رضای خودت بیفزا»، «و ان لم تکن رضیت عنی فمن الآن فارضنی؛ و اگر راضی نشده ای، خدایا از تو مسئلت داریم الآن از ما راضی باش» و شب آخر ماه رمضان تقریبا آخرین فرصت است برای اینکه انسان جلب مغفرت و رضایت پروردگار را بکند و در حدیث است که آن مقدار که مغفرت خدای متعال در همه این ماه شامل حال بندگان شده است در این شب و روز آخر شامل حال بندگان می شود.
رفتار امام سجاد (ع) در شب آخر ماه رمضان
امام سجاد (ع) رسم و دأبشان این بود. می دانید که اصلا فلسفه بردگی تعلیم و تربیت اسلامی است که یک نفر برده که از بلاد کفر آمده، مدتی در خانواده یک نفر مسلمان زندگی می کند و آن ادب اسلامی هم درباره او رعایت می شود –و ادب اسلامی همین است که پیامبر اکرم (ص) فرمود از غذایی که خودتان می خورید به آنها بخورانید و از لباسی که خود می پوشید به آنها بپوشانید و به آنها کلمه غلام، برده، مملوک نگویید، آنها را فتی (جوان) یا فتاة (زن جوان) و امثال اینها بخوانید– بعد که مدتی در این خانه بماند و حقیقت اسلام و مسلمانی و عدالت اسلامی و معالم دینی، اصول دین، فروع دین و اخلاق دین را یاد بگیرد آزاد می شود؛ یعنی یک دوره تعلیم و تربیت اجباری.
یکی از عبادتهایی که ائمه اطهار بجا می آورند همین بود که می رفتند غلامها یا کنیزها را می خریدند و آنها را یک مدت معدود در خانه خودشان نگه می داشتند و یک نوع تعلیم و تربیت اجباری اسلامی –به اصطلاح– می دادند و بعد اینها را آزاد می کردند؛ یعنی اینها را از یک دالان تعلیم و تربیت عبور می دادند به طوری که بعد از یک سال که آزاد می شد نسبت به آن قبل از یک سال، از زمین تا آسمان تفاوت کرده بود و کسی شده بود.
یکی از عبادتهای امام سجاد همین بود. قهرا اینها در طول سال ممکن بود که نسبت به امام تقصیراتی مرتکب شوند (هر کسی باشد، بچه یا نوکر انسان هم باشد تقصیر مرتکب می شود) اگر تقصیری در طول سال مرتکب می شدند حضرت یادداشت می کردند. شب آخر ماه رمضان که می شد همه اینها را یک جا جمع می کردند و بعد به یک یک اینها می فرمود که فلانی یادت هست فلان روز چنین کاری کردی؟ فلانی تو یادت هست؟ بعد می گفت خدایا من از حق خودم نسبت به همه اینها صرف نظر کردم و از همه اینها گذشتم. خدایا تو هم از این بنده خودت درگذر. بعد به آنها می فرمود: همه شما را در راه خدا آزاد کردم. غرضم این جهت است که این یک عملی بوده است که در شب آخر ماه مبارک رمضان انجام می دادند. ضمنا دعایی است که در روز آخر ماه رمضان می خوانند که دعای وداع ماه مبارک رمضان است.