حضور در محشر به صورت فردی و جمع

این آیه معاد جنبندگان را به طور کلی می رساند: «و من ءایـ'ته خلق السمـ'و ' ت و الارض و ما بث فیهما من دآبة و هو علی ' جمعهم إذا یشآء قدیر؛ و از جمله آیات و نشانه های خدا آفرینش آسمان ها و زمین و آنچه را که خداوند از اصناف جنبندگان در آسمان ها و زمین پراکنده و منتشر کرده است می باشد؛ و پروردگار بر جمع کردن آنها در آن وقتی که بخواهد تواناست» (شوری/ 29). چون در این آیه نیز حکم «جمع» را که همان حشر است، برای تمام افراد ذی روحی که در آسمان ها و زمین است اثبات کرده است.
و نظیر این آیه نیز در سوره مریم است: «إن کل من فی السمـ'و ' ت و الارض إلا´ ءاتی الرحمـ'ن عبدا * لقد أحصب'هم و عدهم عدا * و کلهم ءاتیه یوم القیـ'مة فردا؛ هیچ یک از کسانی که در آسمان ها و زمین هستند تحققی ندارند مگر آنکه به نزد پروردگار رحمن، در حال عبودیت رهسپارند. خداوند حقا یکایک آنها را احصاء فرموده و به شمارش صحیح و دقیق در آورده است و تمام افراد آن در روز قیامت به سوی خداوند در حال تنهایی وارد شوندگانند» (مریم/ 93-95). مراد از اینکه تمام افراد به نزد خداوند در حال عبودیت رهسپارند، اینست که تمام افراد توجه تامشان به خداست و در صفت مملوکیت محضه در برابر او تکوینا سر تسلیم فرود آورده اند؛ پس هریک از آنها «لایملکون لانفسهم ضرا و لانفعا ولایملکون موتا و لاحیوة و لانشورا؛ برای خود اختیار زیان و سود ندارند، و اختیار مرگ و زندگی و تجدید حیات ندارند» (فرقان/ 3)
و اما مراد از اینکه در روز قیامت تنها به نزد خداوند می آیند، اینست که همه صفرالکف و تهیدستند؛ از اسباب و تعینات دنیا هیچ با خود نبرده اند، و حول و قوه و اولاد و اعوان و عشیره و اموال و اعتباراتی که به حسب ظاهر در دنیا موجب شخصیت و استکبارشان بود با خود نبرده اند. «و تقطعت بهم الاسباب؛ تمام اقسام سبب های دنیویه از آنها جدا می شود و بریده می گردد» (بقره/ 166) و اینست معنای فرد که در آیه آمده است: «و کلهم ءاتیه یوم القیـ'مة فردا؛ یعنی هر کس به سوی خدا می رود، لخت و عریان به حسب معنی می رود و با نفس خود هیچ یک از متعلقاتی را که در دنیا ادعای مالکیت آن را داشت نمی برد و به تمام معنی الکلمه تنهاست و در آنجا عبد است به حقیقت معنای عبودیت. همیشه عبد بود و مالک نبود و نخواهد شد؛ لیکن در عالم مجاز و در پشت حجاب انانیت ادعای ربوبیت کرد و دعوی ملکیت نمود، اینک که روز قیامت و روز ظهور و بروز حقایق است روشن می شود که حقا عبد بوده و خواهد بود.
و همین معنای فرد است که در آیه دیگر به صیغه جمع آمده و فرادی ذکر شده است: «و لقد جئتمونا فر ' دی ' کما خلقنـ'کم أول مرة و ترکتم ما خولنـ'کم ورآء ظهورکم و ما نری ' معکم شفعآءکم الذین زعمتم أنهم فیکم شرکـ'´ؤا لقد تقطع بینکم و ضل عنکم ما کنتم تزعمون؛ (فرشتگان در وقت قبض روح به ستمگران میگ ویند:) و به تحقیق که شما به نزد ما فرادی (تنها و بدون تعین و اسباب و وسائل) آمده اید، همچنان که همینطور ما شما را در اولین مرحله خلقت آفریده ایم! و آنچه را که ما به شما به عنوان بهره برداری داده ایم همه را پشت سر نهاده اید! و ما با شما، شفیعانتان را که چنین می پنداشتید که در امر شما شریکانی بوده باشند نمی بینیم! حقا بین شما و آنها بریده شد و جدایی افتاد، و آنچه را که می پنداشتید به دیار نابودی و گمی کشیده شد!» (انعام/ 94)
و در این آیه کریمه جملات «کما خلقنـ'کم أول مرة، و ترکتم، و ما نری ' معکم، و لقد تقطع بینکم»، همگی به عنوان تفسیر و بیان برای کلمه فرادی آمده است. و بنابراین در آیه مورد بحث «و کلهم ءاتیه یوم القیـ'مة فردا» نیز مطلب همین طور است؛ یعنی تمام موجودات آسمان ها و زمین در روز قیامت به حال فرد (تنها و بدون هیچ جنبه تعین) در نزد خداوند می آیند.
و حال که معنای فرد دانسته شد، و دانستیم که معنایش اینست که هر کس برود فرد میرود و بدون تعینات نفسانیه و کثرات صوریه است، معنای جمع نیز روشن میشود؛ چون آنچه در اذهان عامه از معنای جمع است همان اجتماع مردم و گرد آمدن افراد به دور یکدیگر است، و از لفظ جمع که یکی از أسماء قیامت است، نیز در وهله نخست همین معنی به ذهن متبادر می شود.

معنای یوم الجمع در قیامت:
ولی حال فهمیده شد که معنای آن لطیفه دیگری است و آن ورود به عالمی است که در آنجا کثرات اعتباریه و توهمات صوریه و تقیدات مموهه و هر چه از شوائب فرق است از بین میرود. اینجا عالم تفریق و نشر است و آنجا عالم جمع و حشر. اینجا افتراق از حقیقت و معنی و تلبس به لباس کثرت و آثار کثرت از هر گونه کثرات است و آنجا اجتماع؛ یعنی در جمعیت نفس خود در آمدن و کثرت و آثار آن را به دنبال گذاشتن و شوائب دوئیت و بیگانگی و اعتباریات تخیلیه و صوریه را فراموش کردن و در خاک نسیان سپردن است.
در آنجا هر کس به بهشت رود و یا به جهنم رهسپار گردد با آن گروهی که هم دست و هم داستان است اجتماع می کند و به حال اجتماع می رود؛ یعنی کثرات و جهات تمییزیه و تفریقیه ریخته می شود و اصل و مبدأ نفوس حسنه، با یکدگر چون شیر و شکر به هم آمیخته می شوند و داخل در بهشت می روند و اصل و مبدأ نفوس سیئه نیز با یکدگر چون زهر و حنظل آمیخته می شوند و به جهنم روانه می گردند؛ اینست معنای جمع که در آیات قرآنیه از ذکر آن و ذکر حشر بسیار سخن به میان آمده است؛ و یوم الجمع یکی از اسامی روز قیامت قرار گرفته است. و این معنای بسیار دقیقی است که از الفاظ فرد و فرادی که در آیات آمده است، و آن در قبال لفظ جمع می باشد استفاده گردیده است؛ و اطلاق لفظ جمع و حشر در بسیاری از آیات است مثل آیه: «لیجمعنکم إلی ' یوم القیـ'مة لا ریب فیه؛ خداوند البته شما را در روز قیامت که در آن شکی نیست، به مقام جمع، جمعیت می دهد» (نساء/ 87)
و مثل آیه: «یوم یجمعکم لیوم الجمع ذ ' لک یوم التغابن؛ روزی است که خداوند شما را برای یوم الجمع، جمع می کند، و آن روز روز تغابن است» (تغابن/ 9). پس معنای فرد و جمع که در اذهان ما به صورت دو معنای مختلف و مقابل یکدیگر بود، در اینجا دارای معنای واحدی شد؛ یعنی فرادی رفتن به سوی حضرت احدیت لازمه اش جمعیت است که کثرات مفرقه و مشتته فراموش شود و بر همین اصل نیز معنای آیه 71 و آیه 73 از سوره زمر روشن میگ ردد: «و سیق الذین کفرو´ا إلی ' جهنم زمرا * و سیق الذین اتقوا ربهم إلی الجنة زمرا؛ و سوق داده می شوند کسانی که کفر ورزیده اند به سوی جهنم دسته دسته و سوق داده می شوند کسانی که تقوای پروردگارشان را به جای آوردند به سوی بهشت دسته دسته». این دستجات، ترتیب و تنظیمش بر اساس همان جمع است، که افرادی که با هم، هم فکر و هم عقیده و هم مسلک باشند جهات تفریقیه و تمایزات شخصیه را افکنده و با هم در مقام جمع متحد و پیوسته گردیده و یکپارچه به بهشت میروند و یا به جهنم رهسپار می شوند.
و نیز آیه کریمه ذیل معنای خود را خوب مبین می دارد: «و الذین کفرو´ا إلی ' جهنم یحشرون * لیمیز الله الخبیث من الطیب و یجعل الخبیث بعضه علی ' بعض فیرکمه جمیعا فیجعله فی جهنم أولـ'´ئک هم الخـ'سرون؛ و کسانی که کافر شده اند، به سوی جهنم حشر و جمع می شوند، تا خداوند ناپاک را از پاک جدا سازد، و ناپاک ها را روی هم گذارد و همه را انباشته کند و یکجا در دوزخ افکند. اینانند که زیانکارانند» (انفال/ 36-37)


Sources :

  1. سید محمد حسین حسینی طهرانی- معادشناسی جلد 9- صفحه 34-40

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/26148