ارتباط ملائکه و شیاطین با افراد

در سومین دعا از دعاهای صحیفه ی مبارک سجادیه، از اصناف و انواع ملائکه ی مقرب و حمله ی عرش و انواع ملائکه ی جزئیه که مأمور حوادث ارضی و جوی هستند یاد می فرماید و از جبرائیل و میکائیل و اسرافیل و ملک الموت و اعوانش و از منکر و نکیر و از رومان ـ که فتان قبور است ـ ذکر می فرماید.
از این گذشته، موجودات روحانی و طیب و طاهر این عالم در ارتباط با فرشتگان روحانی عالم بالا هستند و آنان نیز انس و علاقه و رغبت و عشق به موجودات طیب و طاهر این عالم پیدا می کنند، مثلا: ملائکه ی رحمت، خانه ی تمیز و اطاق نظیف و انسان نظیف و پاکیزه را دوست دارند، طهارت، وضو و غسل را دوست دارند، لباس سفید، عطر و بوی خوش را دوست دارند و هر جا که بوی خوش باشد متوجه آنجا می شوند، قرائت قرآن را دوست دارند، منزل امام و پیغمبر و ولی خدا را دوست دارند و در آنجا نزول می یابند. گرچه ملائکه، موجودات ملکوتی هستند و ملکوت تجرد از ماده و لوازم ماده از وضع و کیفیت و کمیت و زمان و مکان دارد، ولی آن موجودات ملکوتی می توانند یک وجهه ای با این عالم برقرار کنند و با این عالم ملک، نسبت و جهتی بگیرند.
همان طور که هر موجود ملکوتی که تجردش کم باشد و از اسمای جزئیه ی پروردگار بوده و به این عالم نزدیک باشد، بدون واسطه می تواند با جهت گیری معنوی خود این عالم ملک را اداره کند. ملائکه ی رحمت با موجودات طیب و طاهری که در این عالم است، وجهه گیری می کنند و به عکس، از جای ظلمت و متعفن بدشان می آید، در اطاقی که جنب باشد فرشته داخل نمی شود، در جایی که مجسمه و عکس ذی روح باشد فرشته نمی آید، در خانه ای که سگ باشد یا شرب خمر شود یا آلات موسیقی و قمار باشد وارد نمی شود، در گلخن های حمام و جاهای کثیف ملائکه وارد نمی شوند.
این معنی نه از نقطه نظر این است که ملائکه یعنی وضو و غسل و لباس سفید و عطر، ملک یک موجود معنوی است و عطر یک موجود مادی، ولی ارتباط بین آن ملکوت و این ماده بدین قسم شده است که آن موجود معنوی طیب محاذات و جهت گیری می کند با عطر یا لباس سفید و قرائت قرآن.
به عکس، جنیان و شیاطین وجهه گیری می کنند با موجودات فاسد و خراب این عالم، در جاهای ظلمانی و تاریک می روند، مزبله ها و محل های متعفن را دوست دارند، در جایی که زنا شود، معصیت شود، شرب خمر و قمار شود، جنیان پر می شوند، در خانه ای که سگ باشد، در اطاقی که عکس ذی روح باشد، جن وارد می شود و ملک خارج می گردد، این یک نحو ارتباطی است بین عالم ظاهر و عالم معنی .


Sources :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 9 -صفحه 137-139

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/26238