ابن حاجب نعمان

ابن حاجب نعمان، ابوالحسن على بن عبدالعزیز بن ابراهیم بن بنا (متولد 340- متوفی 421 ق) کاتب، ادیب و شاعر. وی در خاندانى اهل کتابت و مورد عنایت آل بویه زاده شد. پدرش در دستگاه ابومحمد مهلبى، وزیر معزالدوله، دبیر و صاحب دیوان سواد بود. جد او نیز بنا به قول ابن ندیم دبیر بوده است. از نیمه اول زندگى ابن حاجب چیزی نمی دانیم. وی در دهه چهارم حیات خود با منصب دبیری به خدمت الطائع لله خلیفه عباسى درآمد. چون الطائع خلع شد، وی نیز کار خود را از دست داد، اما پس از 5 سال دوباره به دبیری منصوب شد و نزد القادر بالله به خدمت پرداخت و با لقب «رئیس الرؤسا» که هنگام تصدی امر کتابت از جانب خلیفه جدید به او اعطا شد، به کار مشغول شد. وی بالغ بر 40 سال در دستگاه دو خلیفه به کار کتابت اشتغال داشت و چندان حشمت و قدرتى یافت که ابن اثیر از او به عنوان مرد توانای دوران خلافت القادر یاد کرده و برخى نیز از او با عنوان «وزیر» نام برده اند.
با این همه پیداست که نفوذ و توانایى او به دربار کوچک خلافت محدود می گردید و او خود ناچار بود وزیران آل بویه را که بر عراق حکم میراندند ارج نهد و مثلا ابن سهلان، وزیر سلطان الدوله، را «الحضره العالیه الوزیریه» خطاب کند. ابن حاجب در دستگاه خلیفه از مکنت و ثروت و تنعم مادی فراوان برخوردار بود. تنها در یک پیشکش که سلطان الدوله از ناحیه فارس به مناسبت ملقب شدن خود برای او فرستاد و گزارش آن از طریق صابى به ما رسیده از 10 هزار دینار بدری و هزار درهم خماسى و دو صندوق پر از لباس و عطریات و 30 هزار درهم سخن رفته است.
ابن حاجب چنانکه رسم آن روزگاران بود از مجالس عیش و طرب نیز پرهیز نداشت. ذهبى ابن حاجب را علامه و بلیغ می خواند. اگر این نکته را اغراق آمیز هم بدانیم باز نشانه ای است از آنکه ابن حاجب با دانش های زمان خود آشنایى وسیعى داشته و تصدی طولانى او در مقام دبیری نیز بدون این آشنایى ممکن نبوده است. با این همه، از حوزه دانش او اطلاعى در دست نیست گر چه به یقین بهره وافری از علوم ادب داشته است. همچنین برخى منابع اشاره دارند که او استماع حدیث نیز کرده است (خطیب بغدادی، 12/31). می توان محتمل دانست که او از کتابخانه مشهور پدرش، که ابن ندیم (ص 134) آن را خزانه ای بی نظیر می داند، نیز به خوبى استفاده کرده باشد. پس از ابن حاجب کتابت و دبیری در خاندان وی ادامه نیافت، زیرا پسرش ابوالفضل، که بعد از مرگ پدر مدتى به کتابت منصوب شده بود، نتوانست توفیق چندانى کسب کند و چند ماهى بعد عزل شد.
ابن حاجب بر خلاف نظر وارده مؤلف منتخبات اشعار دبیران (اشعار الکتاب) که ابن ندیم به آن اشاره کرده، نیست. این منتخب اثر پدر ابن حاجب است، زیرا ابن ندیم از ابوالحسین عبدالعزیز بن ابراهیم فرزند حاجب نعمان نام برده که پدر ابن حاجب معروف است. به علاوه وی در ذکر احوال ابن حاجب به وفات او اشاره می کند و با توجه به اینکه ابن ندیم در 385 قمری درگذشته است، منظور او نمی تواند ابن حاجب پسر باشد که در 421 وفات یافته است. بر این اساس نسبت دادن دیگر کتاب های ذکر شده در فهرست ابن ندیم به ابن حاجب پسر نادرست است.
در میان آثار ابن حاجب به دیوان شعری اشاره رفته است که گویا تا قرن 7 در یکى از کتابخانه های حلب موجود بوده است. نام این دیوان را بغدادی در ایضاح المکنون و هدیه العارفین نیز یاد کرده است. ابن حاجب یکى از منابع صابى است و گفتارهای کوتاه و بلندی به نقل از او در رسوم دارالخلافه مذکور افتاده است. ذهبى ابن حاجب را صاحب نظم و نثر می شمارد. صفدی نیز با آنکه شرح حال وی را دقیقا از یاقوت اخذ کرده، تصنیف کتابهایى را به او نسبت می دهد، حال آنکه یاقوت به این امر اشاره نکرده است. به هر حال، از آثار او به نثر در منابع دیگر ذکری دیده نمی شود و می توان احتمال داد منظور از آثار منثور، مکتوبات و رسائل ابن حاجب در مقام دبیری باشد. سخاوی کتابى با عنوان الصعید (مصر علیا) در تاریخ محلى آن ناحیه به على بن عبدالعزیز کاتب نسبت می دهد، اما معلوم نیست که مراد از این شخص همان ابن حاجب باشد، زیرا در هیچ یک از منابع متقدم و متأخر از چنین کتابى و نسبت آن به ابن حاجب ذکری در میان نیست و کسى فن تاریخ نگاری را به ابن حاجب نسبت نداده است.


Sources :

  1. سایت دایرةالمعارف بزرگ اسلامی

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/26789