سنگینی و دشواری هدایت مردم

یکی از مشکلترین و سنگین ترین کارهای دنیا دعوت بشر است به راه راست. انسان از سخن موسی (ع) هم خوب می تواند این معنا را بفهمد. وقتی که موسی بن عمران مأمور به رسالت می شود و در وادی سینا مبعوث می شود از خدای متعال چند تقاضا می کند:
«رب اشرح لی صدری* و یسرلی امری* واحلل عقدة من لسانی* یفقهوا قولی* واجعل لی وزیرا من اهلی* هارون اخی* اشدد به ازری* واشرکه فی امری* کی نسبحک کثیرا* و نذکرک کثیرا؛ گفت پروردگارا سينه‏ ام را گشاده گردان* و كارم را براى من آسان ساز* و از زبانم گره بگشاى* [تا] سخنم را بفهمند* و براى من دستيارى از كسانم قرار ده* هارون برادرم را* پشتم را به او استوار كن* و او را شريك كارم گردان* تا تو را فراوان تسبيح گوييم* و بسيار به ياد تو باشيم.» (طه/ 25- 34)
موسی می فهمد که یک کار کوچکی به عهده اش گذاشته نشده است. یک وقت به کسی می گویند برو بجنگ. جنگیدن آسانترین رسالتهاست، زدن است و خوردن، حداکثر کشته شدن است. ولی یک وقت می گویند رسالتت این است که باید مردم را هدایت کنی. این کار سختیهایی دارد که از کشته شدن صد درجه بالاتر است.
می گوید: ''رب اشرح لی صدری'' خدایا حالا که مأموریتی به این سنگینی به من داده ای، به من سعه صدر و تحمل زیاد بده. و ''یسرلی امری'' کار مرا بر من آسان بگردان. معلوم می شود که می فهمد کار چقدر سنگین است! ''واحلل عقدة من لسانی'' گره را از زبان من بگشا.
در تفسیرش مختلف گفته اند. اینکه بعضی گفته اند زبانش می گرفته و لکنت داشته، گفته خدایا لکنت زبان مرا رفع کن، شاید ضعیفترین اقوالش باشد. بعضیها چنین می گویند: خدایا به من صراحت لهجه کامل بده که حقایق را با صراحت کامل و با شجاعت کامل بیان کنم و بگویم تا سخن مرا خوب بفهمند.
«واجعل لی وزیرا من اهلی هارون اخی؛ خدایا از خاندان من برای من پشتیبانی قرار بده، هارون (ع) برادرم را.»
«اشدد به ازری و اشرکه فی امری؛ به وسیله این برادر همفکر و هماهنگ و هم مقصد من پشت مرا محکم کن و او را در کارم شریک من بگردان.» ببینید از اول ''رب اشرح لی صدری'' تا آخر ''اشرکه فی امری'' همه نشان می دهد نگرانی موسی را از سنگینی مأموریت و رسالتی که به عهده گرفته است.


Sources :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 10- صفحه 27-26

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/27106