تهران

نام تهران در حدود اواخر سده دوم پیش از میلاد، برای اولین بار در یمن از نوشته های تیودیس یونانی آمده است.
ابو اسعد سمعانی در کتاب خود از شخصی به نام ابو عبدالله محبدابن حامد تهرانی رازی نام برد که اهل تهران بوده و در سال 261 ه.ق چشم از جهان فرو می بندد و لذا این کتاب قدیمی ترین سندی است که به موجودیت تهران قبل از سده سوم هجری قمری اشاره می کند. ابن حوقل در سال 331 هجری قمری تهران را شهری سرسبز و دارای باغهای فراوان ذکر می کند که میوه های فراوانی داشته و ساکنان آن بیشتر در زیر زمین زندگی می کردند.
استخری در سال 340 هجری قمری در مورد تهران به تفضیل در کتاب خود (المسالک الممالک) ذکر کرده است. ابن بلخی نیز در فارسنامه حدود سالهای 500 هجری قمری از آثار تهران سخن به میان آورده است. یاقوت حموی در کتاب خود المعجم البلدان به سال 620 هجری قمری تهران را قریه ای از قراء ری می داند که اکثر آن زیر زمین ساخته شده و شامل دوازده محله است و اطراف آن باغ های زیادی است که به هم راه دارند.
ذکریای قزوینی در کتاب آثارالبلاد (674هجری قمری) که تقریبا 70 سال بعد از یاقوت حموی نوشته شده درباره تهران چنین می نویسد: تهران شهری است زیر زمینی مانند لانه مورچه که اهالی آن به محض حمله دشمن در زیر زمین ها مخفی می شدند.
حمدالله مستوفی در کتاب نزهة القلوب خود به سال 740 هجری قمری تهران را این طور تشریح می کند: تهران یکی از ییلاقات ری بوده و آب و هوایی گوارا و سالم دارد و دارای باغ های میوه فراوانی است و جمعیت زیادی هم داشته است. رونق تهران پس از حمله مغول به سبب مهاجرت اهالی ری به تهران بیشتر شد. بعدها پای جهانگردان نیز به این قسمت رسید و احتمالا اولین جهانگردی که به تهران سفر کرد روی کونثالث دکلاویخو نماینده هانری سوم پادشاه اسپانیا در دربار امیر تیمور بود که در سال 806 هجری قمری به تهران آمد. وی در سفرنامه خود، از باغ ها و میوه های فراوان، آب زیاد و آب و هوای سالم تهران نوشته است. شهرت تهران با روی کار آمدن سلسله صفویه بیشتر شد و رونق آن با به قدرت رسیدن شاه طهماسب آغاز گردید.
به دلیل وجود آب فراوان و باغ های زیاد و شکارکاههای متنوع شاه طهماسب به تهران علاقه ای وافر نشان می داد و اقامت های طولانی در آن داشته است و حتی در سال 961 هجری قمری دستور داد حصاری دور شهر بنا کنند که 4 دروازه و 114 برج داشت (برابر با سوره های قرآن) و طول آن حدود 6000 قدم بود. شاه عباس صفوی نیز به پیروی از شاه طهماسب تا مدت ها به آبادی تهران پرداخت و حتی باغی به نام چهار باغ احداث کرده و در آن عمارتی برای اقامت موقتی خاندان سلطنت بنا کرد.

سرتوماس هربرت در سال 1308هجری قمری در مورد تهران می نویسد:
تهران در میان جلگه قرار کرفته است و دارای 3000 خانه و چند بازار است که از آجر ساخته شده اند و بازارهای آن به طوری بنا شده که فاقد سقف می باشند. و چشمه ها و تاکستان ها، باغ ها و جویبارهای زیبایی دارد. شاه سلیمان صفوی نیز تا اندازه ای در آبادی تهران سهم داشته و نخستین کار به دستور او بنا شد. در دوره حمله افاغنه تهران سقوط کرد و به دست آنان افتاد و به دستور اشرف افغان تمامی باغ ها و تاکستان ها تبدیل به ویرانه شد.
با ظهور نادرشاه و شکست اشرف افغان در دامغان 1141هجری قمری، آنها بزرگان تهران را کشته و راهی اصفهان شدند و اشرف افغان نیز از ورامین رانده شد. در زمان نادرشاه افشار تهران جانی تازه گرفت. وی رهبران بزرگ شیعه را جمع کرد و از آنان خواستار رفع اختلاف شیعه و سنی و اتحاد اسلام شد.

در سال 1154هجری قمری شهر را به فرزندش رضا قلی میرزا سپرده که به علت عدم کفایت توسط خود نادر شاه کور شد. با انقراض خاندان افشاریه تهران به دست سلسله قاجاریه که رقیب کریمخان زند بودند افتاد. در جنگی که بین خاندان قاجار و خاندان زند (محمدحسن خان) بر پا شد، خان قاجار شکست خورده و کریم خان چون تهران را جایی مناسب برای خود یافته بود به تهران عزیمت کرد و دستور بنای عمارت ایوانی و حرمخانه را داد و گویی قصد داشت تهران را پایتخت قرار دهد. ولی با کشته شدن محمدحسن خان قاجار و اسارت پسرش آغا محمدخان آسایش خیال پیدا کرده و راهی شیراز شد.

پس از مرگ کریمخان زند، آغامحمدخان فرصت را مغتنم شمرده و از شیراز فرار کرده و با تنی چند از بستگان خود راهی تهران شد و با همت ایل قاجار و همراهان خود موفق به تصرف تهران شد و در روز یکشنبه 11جمادی الثانی سال 1200 هجری قمری که مصادف با نوروز بود، در تهران جلوس کرد و از آن تاریخ تهران دارالخلافه خوانده شد و به عنوان پایتخت قاجاریه انتخاب گردید و به ساختن عمارت تخت مرمر که تنها یادگار آن عهد است اکتفا کرد.
ولی در زمان فتحعلیشاه ساختمان های تازه ای احداث شد که از آن جمله می توان مسجد امام خمینی (مسجد شاه)، مسجد سید عزیزالله، درسه مروی، قصر قاجار، نگارستان و لاله زار نام برد. در آن زمان طبق گفته ژنرال گاردان فرانسوی تهران حدود 50000 نفر جمعیت داشت (سال 1222هجری قمری) در زمان به سلطنت رسیدن محمدشاه قاجار رونق و رشد تهران ادامه یافت.
باغ داودیه، مسجد جمعه و بازار بین الحرمین در زمان سلطنت وی احداث شد. در همین دوره به دستور میرزا آقاسی دو محله به نام های عباس آباد و محمدیه به محله های تهران اضافه شد. علاوه بر این مهاجرت اهالی قفقاز که به علت جنگ روس و ایران صورت گرفت هم در رونق و رشد تهران مؤثر بوده است، چرا که اکثرا در تهران سکونت گزیدند.
در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به همت میرزا تقی خان امیرکبیر بناهای زیادی احداث شد. از جمله آنها می توان از مدرسه دارالفنون، بازار امیر، بازار کفاش ها و سرای امیر نام برد. جمعیت تهران نیز در این زمان بسیار زیاد شده و به 150هزار نفر رسیده بود. لذا میرزا یوسف مستوفی الممالک (صدر اعظم) و میرزا عیسی (وزیر) مأمور شدند تا محدوده جدید شهر را تعیین کنند و از آنجایی که این مهم نیازمند نقشه بود، در سال 1275هجری قمری گروهی به سربرستی علیقلی میرزا اعتضاد السلطنه و با همکاری موسیو کرشیش سرتیب و معلم توپخانه و دستیاری چند نفر از شاگردان مدرسه دارالفنون برای اولین بار از تهران نقشه برداری کردند و در سال 1284 هجری قمری با همکاری مهندس بوهلر فرانسوی و جمعی از مهندسان و معماران نقشه جدیدی از تهران تهیه کرده و اراضی وسیعی را داخل محدوده شهر وارد کردند و شهر را با خندق ها و باروهای جدید (به شکل هشت ضلعی) محدود ساختند. ارتباط شهر نیز با خارج از طریق 12 دروازه به نامهای: شمیران، دولت، یوسف آباد، دوشان تبه، دولاب ،خراسان، باغشاه، قزوین، گمرک، حضرت عبدالعظیم، غار و خانی آباد امکان پذیر بود.
در سال 1305 هجری قمری مهندس عبدالغفار نجم الملک معلم ریاضیات مدرسه دارالفنون با کمک عده ای از معلمان دیگر و بیست نفر از شاگردان مدرسه مزبور از تهران جدید به مقیاس 2000:1 نقشه برداری کردند. بر اساس همین عملیات محیط شهر را 19200 متر محاسبه کردند و جمعیت تهران را هم 250 هزار نفر سرشماری کردند. این هییت برای تهیه نقشه حدود 4 سال وقت صرف کردند و بالاخره در سال 1309 هجری قمری نقشه تهران جدید به بای چاب رسید که در مقایسه با نقشه موسیو کرشیش از دقت بالایی برخوردار بود. از دیگر بناهای مهم دوره سلطنت ناصرالدین شاه می توان باغ گلستان، باغ و قصر سلطنت آباد، مدرسه و مسجد شهید مطهری (سپهسالار)، باغ فردوس، میدان امین السلطان، شمس العماره و... را نام برد.
در این دوره چند محله نیز با نام های سنکلج، خانی آباد، قنات آباد، پاچنار، گود زنبورکخانه و بازار بزرگ به محله های تهران اضافه شد. اینها مربوط به تحولاتی بود که تا قبل از سال 1300هجری شمسی بوقوع پیوست ولی تحول اساسی و نوین سازی تهران از سال 1300 هجری شمسی به بعد انجام شد.

تحولات بعد از 1300هجری شمسی را می توان به 4 دوره تقسیم نمود:
در دوره اول (سالهای 1300 تا 1320): تقریبا تمامی خندق ها و دروازه ها از میان رفت و کوچه ها و معابر قدیمی اصلاح شد و چهره شهر شکل منظم هندسی به خود گرفت. جمعیت تهران هم در این سده افزایش چشمگیری بیدا کرد به نحوی که طی دو سرشماری در سالهای 1310و1319 هجری شمسی از 300 هزار نفر (سرشماری اول) به540 هزار نفر (سرشماری دوم) رسید. از ساختمان ها و تأسیسات مهم این دوره می توان بانک ملی ایران، وزارت امورخارجه، شهربانی کل کشور، ایستگاه راه آهن تهران، دانشگاه تهران، ایستگاه فرستنده رادیویی تهران، باشگاه افسران و چند بیمارستان نام برد.
دوره دوم (سالهای 1320 تا 1332): این دوره مصادف با بروز جنگ جهانی دوم بود لذا تغییرات زیادی انجام نشد و تنها شهر از اطراف اندکی توسعه یافت. جمعیت تهران در این دوره مطابق آمار رسمی سال 1325 حدود 880 هزار نفر بود. دوره سوم (سالهای 1332 تا 1357ه.ش) در این دوره به علت احداث بزرگراه ها، خیابان ها و بلوارها، شهرک های جدید، ساختمانهای بزرگ، تهران رشد چشمگیری داشته و از هر سو گسترش پیدا کرده بود به نحوی که یکی از شهرهای بزرگ قاره آسیا محسوب می شد. جمعیت ان نیز به سرعت افزایش پیدا کرده بود و از یک میلیون و هشتصد هزار نفر 1335 به چهارمیلیون و پانصد و سی هزار نفر در سال 1355 (طی 20 سال) رسید.
دوره چهارم از سال 1357 تا کنون: در این دوره که مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی و سالهای بعد از آن است تهران رشد چشمگیری داشته و از هر سو گسترده شده است. علت این امر را می توان بروز جنگ تحمیلی عراق بر ایران و پدیده مهاجرت، اختصاص پاره ای از اراضی به تعاونیها برای خانه سازی و بالاخره ایجاد خانه های ارزان قیمت دانست. بر اساس آمار سال 1371 جمعیت تهران بالغ بر 6620461 نفر می باشد و اکنون از مرز 8500000 نفر گذشته است.
با توجه به اینکه تهران مساحتی حدود 1200 کیلومتر مربع دارد، لذا تراکم جمعیت آن به حدود 5518 نفر در کیلومتر مربع یا 1855 نفر در هکتار می رسد که نشانگر یکی از متراکم ترین شهرهای جهان است.
تهران کنونی از طریق یک فرودکاه بین المللی (مهر آباد)، با خارج از کشور ارتباط دارد. در این رابطه باید خاطر نشان ساخت که تعداد خطوط هوایی که تهران را به نقاط مختلف دنیا مرتبط می کند در چند سال اخیر افزایش پیدا کرده است، در ضمن فرودکاه بین المللی امام (7 تیر) نیز در دست احداث است. این فرودگاه وسعتی بالغ بر 15 کیلومتر مربع دارد و در 35 کیلومتری جنوب غربی تهران واقع شده است و بزودی با ظرفیت 5/7 میلیون مسافر در سال آغاز بکار خواهد کرد.
محور ارتباطی دیگر راه آهن می باشد. که از نظر حجم مسافر درصد بالایی را به خود اختصاص می دهد. خطوط سراسری تهران اروبا نیز از مبدأ تهران فعالیت گسترده ای دارد. علاوه بر آن مترو هم در دست احداث است که دو مسیر آن خط روگذر بوده (خط سریع السیر تهران - کرج و خط سریع السیر تهران - بهشت زهرا و بقیه زیر گذر است و شامل 4 خط عمده شمالی - جنوبی و شرقی - غربی می باشد. علاوه بر خطوط هوایی و راه آهن، راههای آسفالته بخصوص اتوبان ها و بزرگراه ها از اهمیت ویژه ای در ارتباط تهران با سایر نقاط برخوردار است.
تهران امروزه دارای بزرگراه ها و اتوبان های متعددی می باشد که ارتباط قسمتهای مختلف را باهم و نیز حاشیه و اطراف آن امکانپذیر می سازد. یکی دیگر از طرحهای اجرایی جهت سرعت بخشیدن به حمل و نقل مسافر ایجاد خطوط اتوبوس برقی است که در حال حاضر دو خط آن فعال می باشد: میدان امام حسین، سه راه تهرانپارس، میدان امام حسین، میدان خراسان. طرح خط ویژه هم گام مؤثری در حمل و نقل مسافر در محدوده مرکزی شهر می باشد.
طرح جامع دیگری در کاهش بار ترافیک اجرای "طرح ترافیک" می باشد. این طرح از 1358 به اجرا درآمد و امروزه با تغییراتی در حد و مرز آن از ساعت 6:30 صبح لغایت 5 بعدازظهر قابل اجراست.
برپایی نمایشگاه های بین المللی و داخلی با موضوع های مختلف علمی، فرهنگی، هنری و تجاری و ... خود به اهمیت تهران به عنوان یک مرکز ثقل می افزاید و همه ساله شاهد شکوفایی و رشد بیشتر این نمایشگاه ها از نظر کمی و کیفی هستیم.
تهران دارای گردشگاه ها و تفرجگاه های بسیار است که برای گذراندن اوقات فراقت اقشار مختلف مناسب بوده و توانایی جذب عده زیادی را هم دارد. از جمله این مراکز: شمشمک، دیزین، آبعلی، توچال، دربند، درکه، کولکچال، گلابدره، پارک ارم، شهر بازی، مینی سیتی، سد کرج و سد لتیان را می توان نام برد که بخصوص در روزهای آخر هفته پذیرای عده زیادی از مردم می باشند. علاوه بر اینها پارک ها و پارک های جنگلی نیز در پر کردن اوقات فراقت شهروندان نقش ویژه ای دارد و تهران از این نظر شهر غنی بوده و دارای پارک جنگلی سرخه حصار، پارک جنگلی غزال، پارک جنگلی تلو، پارک جنگلی لویزان، پارک جنگلی قوچک، بارک جنکلی لتیان، بارک جنکلی چیتگر، پارک جنگلی خرگوش دره را نام برد.
وجود تالارها و فرهنگ سراها نیز گام بزرگی در اشاعه فرهنگ و هنر بوده و در گسترش آن نیز بسیار کوشش شده است. و در این مبحث می توان از فرهنگسرای بهمن که در سال 1370 شروع به کار کرد و همچنین مجموعه فرهنگی گلستان که در سال 1377 شروع به کار کرد نام برد. موزه های متعدد و مختلفی هم اکنون در تهران فعالیت دارند بخصوص چند سال اخیر چند موزه مهم و دیدنی گشایش یافته که موزه تاریخ طبیعی ایران و موزه باغ فردوس از آن جمله می باشند. تهران مرکز کلیه وزارتخانه ها و ادارات و مراکز علمی کشور می باشد و بیش از 80 سفارتخانه در آن وجود دارد.

تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد نظر بوده و مدعیان همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم و حمله قرار می داده اند. روستای تهران به واسطه برخورداری از مغاک ها و حفره های زیرزمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آنها پناهگاه خوبی برای دولتمردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالاً مورد تعقیب مدعیان قرار داشته اند. از سوی دیگر، کاروان های بزرگی که از محورهای مورد بحث عبور می کردند شکارهای سودمندی بودند و اغلب مورد حمله چپاول مردم بومی واقع می شدند. روستای تهران در واقع کانون چپاولگران و نهانگاه کالاهای دزدیده شده بود و این وضع تا زمان شاه طهماسب صفوی که قزوین را به عنوان پایتخت خود انتخاب نمود ادامه داشت.

پیشرفت
به عبارتی دیگر تهران ترقی و حرکت سریع خود به سوی پیشرفت را از سال انتقال پایتخت به قزوین آغاز کرد و شاه طهماسب صفوی به دلیل آنکه سید حمزه، جد اعلای صفویه در شهر ری و در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم مدفون بود، گاه به زیارت می رفت. او با افزایش رفت و آمدهایش دستور داد پیرامون آن باروی محکمی برای وی بسازند. همچنین دستور داد بناهای جدید بسازند که در سال 971 ﻫ- ق با ایجاد 114 برج (به تعداد سوره های قرآن) در تهران آغاز شد و وی دستور داد در زیر هر برج یکی از سوره های قرآن را دفن کنند.
حصاری که دور تهران کشیده شد شش هزار قدم طول داشت و برای ساختمان آن و برج هایش از دو نقطه خاکبرداری کردند که بعدها یکی از دو محل به "چاله میدان" و دیگری به "چاله حصار" معروف شد.
پس از انقراض صفویه، نادر شاه افشار در سال 1154 ﻫ- ق تهران را به رسم تیول به پسر خود رضا قلی داد و پس از افشاریه، کریم خان زند به علت درگیری و نزاع با آغا محمدخان قاجار و از آنجا که تهران در نزدیکی طبرستان (یعنی مقر اصلی آغا محمدخان) قرار داشت صلاح خود را در اقامت در تهران دید.

تهران دارالخلافه شد
بعد از مرگ کریمخان زند، آغا محمدخان قاجار در سال 1200 ﻫ- ق در اول فروردین بر تخت سلطنت نشت و تهران را به عنوان پایتخت برگزید و "دارالخلافه" نامید.
انتخاب تهران به عنوان پایتخت از سوی خان قاجار چند علت داشته که مهم ترین آنها نزدیکی به اراضی حاصل خیز ورامین و مجاورت آن با محل استقرار ایلات ساوجبلاغ بوده است، مضافا ایلات غرب ساکن در ورامین، یعنی هواخواهان وی در حوالی تهران اقامت داشتند و جز این، تهران با استرآباد و مازندران که در حقیقت ستاد اصلی نیروهایش بود فاصله چندانی نداشته است.
در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار بر اثر موج حرکت ایران به سوی غرب، تهران بیش از پیش آباد گردید. از جمعیت تهران در دوره فتحعلی شاه اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی به طوری که در کتاب "جام جم" معتمدالدوله فرهاد میرزا آمده است جمعیت تهران در زمان ناصرالدین شاه، صد و پنجاه هزار نفر رسیده بود. ناصر الدین شاه دو نفر را مأمور کرد که محدوده و نقشه ای برای پایتخت در نظر بگیرند و با وسعت بیشتری به حفر خندق های جدیدی در اطراف تهران بپردازند.

دروازه ها و محلات تهران
ساختمان حصار و حفر خندق های جدید تهران قریب به ده سال طول کشید و شهر تهران چندین برابر توسعه یافت و مساحت آن به سه فرسخ و نیم رسید و از طریق 12 دروازه به محیط بیرون خود ارتباط یافت. این دروازه ها که هم اینک نیز، اگر چه ساختمان آنها از بین رفته، اما اسمشان باقی است. عبارت اند از:
دروازه های دولت، یوسف آباد و شمیران (در شمال شهر)
دروازه های خراسان، دولاب و دوشان تپه (در شرق شهر)
دروازه های باغشاه، قزوین و گمرک (در غرب شهر)
دروازه های غار، رباط کریم و حضرت عبدالعظیم (در جنوب شهر)

در واقع حدود جغرافیایی تهران به شرح ذیل بود:
شمال: طول خیابان انقلاب فعلی، از حدود پیچ شمیران تا کمی بعد از چهار راه کالج که به شکل مایل به طرف غرب و خیابان سی متری (کارگر کنونی) امتداد داشت. غرب: از حدود چهار راه جمهوری کنونی تا حوالی میدان گمرک
جنوب: خیابان شوش، از حدود میدان راه آهن تا حوالی میدان گمرک.
شرق: خیابان شهباز (17 شهریور فعلی) تا بعد از میدان شهدای کنونی.
و محلاتی که در داخل این محدوده قرار داشتند و هنوز بسیاری از آنها با همان اسم و رسم قدیم وجود دارند. محله دولت که به دلیل نزدیکی با کاخ های سلطنتی به این نام خوانده می شد، خیابان های لاله زار، شاه آباد، اسلامبول، علاء الدوله (فردوسی) خیابان لختی (سعدی) خیابان واگن خانه (خیابان اکباتان) عین الدوله، دوشان تپه (ژاله)، نظامیه (بهارستان) و دروازه شمیران را شامل بود.

محله عودلاجان (برگرفته از واژه عربی عودلاجان به معنی بازار عطرفروشان است) تشکیل می شد از خیابان جلیل آباد (خیام) کاخ گلستان تا ناصریه (ناصر خسرو) و حدود مسجد شاه و شمال بوذرجمهری شرقی و پامنار و جنوب خیابان چراغ برق (امیر کبیر) و میدان توپخانه، که محله کلیمیان و و زرتشتیان مقیم تهران بوده است.

محله سنگلج که بخش اعظم و عمده آن را امروزه پارک شهر تشکیل می دهد، در گذشته یکی از مراکز مهم سیاسی بود و با اینکه در حال حاضر تقریباً از بین رفته ولی هنوز اشتهار تاریخی خود را از دست نداده.

چاله حصار یکی دیگر از محلات جنوب تهران بود که چون آن را خاکبرداری و خاکش را به مصرف حصارکشی تهران رسانده بودند، مقدار زیادی چاله گود مانند داشت، بعدها برای تخلیه زباله های شهر از آنجا استفاده می کردند.

چاله میدان نیز که قبلا در دوره صفویه خاک آن را به مصرف حصارکشی تهران رسانده بودند، وضعی تقریباً مشابه چاله حصار داشت و محل تخیله زباله تهران به حساب می آمد، این محله محدود به جنوب بازار چهل تن و امامزاده سید اسماعیل و میدان مال فروش ها، میدان امین السلطان، گمرک، خانی آباد، دروازه غار و پاقاپوق (اعدام) بود.

تهران کهن
تهران در شمال شهر ری واقع است و دارای باغ های فراوان و میوه های متنوع و درختان زیبا می باشد و همچنین آب و هوای خوش دارد. پس از آنکه شهر ری دو بار مورد حمله مغولان قرار گرفت اهالی آن رو به بلاد دیگر من جمله تهران نهادند. کهن ترین سند فارسی موجود درباره نام تهران نشان دهنده این مطلب است که تهران پیش از سده سوم هجری قمری وجود داشته است و همچنین در نوشته های تاریخ نگارانی چون ابن اسفندیار، عمادالدین زکریای قزوینی و حمدالله مستوفی و برخی دیگر همگی معترفند که تهران دارای محلاتی بوده که در زیرزمین ساخته شده بود و اهالی آن در زیرزمین بیتوته می کردند.

تهران صفوی
اهمیت و آبادانی و رونق تهران از زمان دودمان صفوی آغاز گردید. چون نیای بزرگ صفویان بنام سید حمزه در شهر ری مدفون بوده و هم به جهت وجود باغ های وسیع و آب گوارا و چنارهای بلند و زیبا، شاهان صفوی هر چند یک بار بدانجا روی می آوردند و بدین ترتیب تهران مورد توجه پادشاهان صفوی بویژه شاه طهماسب یکم واقع گردید و وی دستور ساختمان بارویی به دور شهر را داد که دارای چهار دروازه و ۱۱۴ برج به تعداد سوره های قرآن بود و برای بنای حصار شهر از دو منطقه داخل شهر خاکبرداری انجام شد که بعدها این دو منطقه به چاله حصار و چاله میدان معروف شدند.

حدود تقریبی نخستین حصار شهر تهران از جنوب به خیابان مولوی و حاج ابوالفتح، از سوی شرق به خیابان ری، از غرب به خیابان شاهپور (وحدت اسلامی) و از شمال به امیرکبیر و سپه (امام خمینی) محدود می شد و محوطه ارگ تهران در میانه شمالی شهر قرار داشت و خندقی نیز به دور حصار کشیده شده بود و محله های عمده درون حصار شامل بازار، عودلاجان، سنگلج، ارگ، چاله میدان و چاله حصار می شده است. محدوده درون حصار حدود ۴ کیلومتر مربع بوده و درازی باروی دور آن در کتابهای معتبر حدود ۶ هزار گام نگاشته شده است و فضای بیرون از حصار شامل باغها و کشتزارهای پهناوری بوده که امروزه همگی به محدوده های شهری تهران مبدل گردیده اند.
پس از استقرار خاندان صفوی در قزوین و سپس در اصفهان، تهران از رشد و گسترش بازمانده و بی توجهی شاه عباس اول به تهران نیز خود به این مسئله افزود زیرا که وی در سال ۹۹۸ که رهسپار جنگ با عبدالمؤمن خان ازبک شد در تهران به سختی بیمار گردید و ناگزیر از سرکوبی به موقع ازبکان بازماند و در نتیجه ازبکها مشهد را گرفتند بدان جهت خاطره تلخی از تهران به دل گرفت و نسبت به پیشرفت و رشد آن بی توجه ماند.

در روزگار واپسین پادشاهان صفوی برخی اوقات تهران مقر موقتی دربار گردید و حتی شاه سلیمان در آنجا کاخی بنا نهاد و در زمان سلطان حسین صفوی که هم زمان با حمله افاغنه در تهران بسر می برده برابر یورش افغانها به سختی ایستادگی نموده و تلفات سنگینی را به نیروهای اشرف افغان وارد ساخت اما سرانجام تهران سقوط نمود و افغانها نیز به جهت گرفتن انتقام شهر را ویران کردند و بعدها پس از راندن افغانها، شاه تهماسب دوم به تهران بازگشت و در زمان نادرشاه افشار تهران از نو نام و نشانی یافت و وی فرمان داد که انجمنی از همه دین شناسان شیعه و سنی در آنجا تشکیل شود و آنان اختلافات دیرینه خویش را کنار گذارند و موجبات یکپارچگی اسلام را فراهم آورند.

تهران قاجاری
بعدها با سرنگونی افشاریان، تهران در گستره نفوذ قاجارها که رقیب کریمخان زند بودند درآمد و در طی جنگ و کشاکش میان خان قاجار و کریمخان لشگر قاجار تار و مار شد و کریمخان با لشگر خویش وارد تهران گردید و ظاهراً قصدش این بود که تهران را پایتخت خویش کند بدان سبب که ساختمان دیوانی را در آنجا بنا نهاد و به فرمان او برج و باروی شهر تعمیر گردید و ارگ سلطنتی نیز بازسازی شد. پس از مرگ کریمخان زند آقا محمدخان پس از نبرد سختی که با لطفعلی خان زند داشت بر کشور چیره گردید و تهران را در آغاز سده سیزدهم و به سال ۱۰۲۴ پایتخت خویش قرار داد و از آن پس تهران دارالخلافه (به معنی پایتخت) نامیده شد.
در طول روزگار قاجاری تهران گسترش زیادی یافت و ساخت و سازهای فراوانی در آن انجام گرفت و در دوره سلطنت فتحعلی شاه محلات تازه و ساختمانهای چندی در تهران ایجاد گردید که از آن جمله مسجد امام خمینی (شاه)، مسجد سید عزیزالله، مدرسه مروی، قصر قاجار باغ نگارستان و لاله زار را می توان نام برد. همچنین طول باروی شهر به ۵/۷ کیلومتر افزایش یافت و با ۶ دروازه به بیرون از شهر پیوسته گردید.
در زمان محمدشاه قاجار گسترش و رونق تهران همچنان ادامه یافت و دو کوی تازه، یکی بنام عباس آباد و دیگری محمدیه به محلات تهران افزوده گشت و آب رودخانه کرج بنام نهر کرج به تهران انتقال یافت که آب روان میان بلوار کشاورز یادگار همان زمان است.

در آغاز پادشاهی ناصرالدین شاه به جهت افزایش چشمگیر جمعیت دیگر فضایی برای ساخت و ساز درون حصار قدیمی باقی نمانده بود بنابراین ایجاد محلات در بیرون از حصار قدیمی انجام یافت که از آن جمله کاخهای شاهی، کوشک های اعیانی، سفارتخانه ها و منازل خارجیان همگی در بیرون از حصار ساخته شد و به کوشش اصلاح گر بزرگ ایران، امیر کبیر نهادهای چندی از جمله مدرسه دارالفنون، بازار امیر، بازار کفاشها و سرای امیر پدید آمد که خود در گسترش مکانی شهر تهران بی تأثیر نبوده است.

جمعیت تهران در این دوره بیش از ۱۵۰ هزار نفر نگاشته شده است. در همین زمان نیاز به تعیین محدوده تازه شهر تهران احساس می شد و این کار نیازمند تهیه نقشه ای از تهران بود. از این رو در سال ۱۲۷۵ گروهی به سرپرستی اعتضادالسلطنه با همکاری موسیو کرشیش سرتیپ و آموزگار توپخانه و دستیاری چندین نفر از شاگردان دارالفنون نقشه ای از تهران تهیه کردند و این نخستین نقشه دارالخلافه تهران به مقیاس ۱:۱۰۰۰ بوده است و از آنجایی که امکانات و وسایل فنی در اختیار هیئت تهیه نقشه نبوده از اینرو فاصله ها با گام و زاویه ها با تقریب اندازه گیری می شده است، بر این پایه نقشه مزبور از جهت نشان دادن شکل و موقعیت شهر و محله های درون آن و دروازه ها در نوع خود نقشه موفقی بوده و چهره تهران قدیم را کاملاً در برابر دیدگان مجسم می سازد.

آمار شهر
پس از تهیه نخستین نقشه تهران، از نو در سال ۱۲۸۴ با همکاری مهندس بوهلر فرانسوی و تعدادی از مهندسان و معماران ایرانی نقشه دیگری از تهران طرح ریزی شد که در آن پیرامون شهر را به وسیله خندقها و باروهای نو به شکل هشت ضلعی و با ۱۲ دروازه محدود ساختند که ارتباط داخل و خارج شهر از طریق این دروازه ها صورت می پذیرفته است. دروازه های مزبور به ترتیب شمیران، دولت، یوسف آباد، دوشان تپه، دولاب، خراسان، باغشاه، قزوین، گمرک، حضرت عبدالعظیم، دروازه غار و خانی آباد نامیده شدند. مقارن سال ۱۳۰۵ مهندس عبدالغفار نجم الملک معلم ریاضیات مدرسه دارالفنون با دستیاری عده ای از معلمان دیگر و بیست نفر شاگردان مدرسه مزبور از شهر جدید به مقیاس ۱:۲۰۰۰ نقشه برداری کردند و محیط شهر را به میزان ۱۹۲۰۰ متر اندازه گیری کرده و جمعیت تهران را در حدود ۲۵۰ هزار نفر سرشماری نمودند. هیئت نامبرده برای تهیه نقشه ۴ سال وقت صرف نمودند و بالاخره در سال ۱۳۰۹نقشه تهران جدید به چاپ رسید که در سنجش با نقشه های قبل از دقت بیشتری برخوردار بوده است. امروزه بخش بزرگی از مردم تهران از مهاجران تشکیل شده است. اکثریت مهاجرین به تهران ایرانی هستند و درصد کمی از مهاجرین را مهاجرین از کشورهای دیگر همچون افغانستان- عراق- یوگسلاوی- بوسنی و روسیه تشکیل می دهند.

تهران پهلوی
بی گمان دگرگونی های بنیادین در تهران از سال ۱۳۰۰ به بعد ایجاد شده است که به چهار دوره کاملاً جدا تقسیم می شود. سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ که در طی آن خندق ها و دروازه ها از بین رفت و شهر از چهار جهت رو به گسترش نهاد و اندکی شکل منظم و هندسی یافت همچنین ساختمانها و تأسیسات بانک ملی، وزارت امور خارجه، شهربانی کل کشور، ایستگاه راه آهن، دانشگاه تهران و ایستگاه فرستنده رادیو تهران باشگاه افسران و چند بیمارستان مربوط، به این دوره می باشد. سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ که هم زمان با جنگ جهانی دوم بوده و به دلیل پیامدهای ناشی از جنگ جهانی و مسائل و مشکلات سیاسی برآمده از آن تغییرات چشمگیری در کشور پدید نیامد. سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ که طی آن شهر تهران به سرعت توسعه یافت و ساختمان ها و شهرک ها و باغراه ها (بلوارها)، تازه ای ساخته شد و جمعیت شهر بر پایه آمار سال ۱۳۵۵ به ۴.۳۵۰.۰۰۰ نفر بالغ گردید.

تهران پس از انقلاب
دوره چهارم سال ۱۳۵۷ که هم زمان با انقلاب 1357 خورشیدی، تغییر رژیم سیاسی کشور و حاصل آن تغییر چشمگیر در همه ابعاد جامعه بوده است که به وضوح شاهد آنیم، گسترش تهران در طی این سالها مربوط به عوامل چندی از جمله جنگ تحمیلی و مسئله جنگ زدگان، تمرکز همه امکانات آموزشی و بهداشتی، درمانی و رفاهی در تهران موجبات گسترش بی رویه جمعیت در این شهر گردیده است و دقیقاً همین امر سبب ایجاد معضلات اجتماعی و اقتصادی بیشماری برای شهروندان تهرانی در پی داشته است که از آن جمله به اختصار می توان آلودگی محیط زیست، راهبندان ها و مشکلات ترابری شهری، پیشه های کاذب و بسیاری مسائل اقتصادی و زیستی را برشمرد.
تهران مرکز کلیه وزارتخانه ها و ادارات و مراکز علمی کشور می باشد و هم اکنون نمایندگیهای سیاسی بیش از ۹۰ کشور جهان در تهران و اطراف آن مانند موزه ایران باستان، کتابخانه ملی، مجموعه کاخهای پیشین، بوستان ها و فضای سبز و موارد دیدنی دیگر نام برد.


Sources :

  1. ویکی پدیا

  2. آرینیوز

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/27741