چگونگی هدایت بشر توسط قرآن

در تحلیل محتوای قرآن باید ببینیم که قرآن خودش درباره خودش چه نظری دارد و خود را چگونه معرفی می کند؟ اولین نکته ای که قرآن درباره خود می گوید این است که این کلمات و عبارات سخن خداست. قرآن تصریح می کند که پیامبر انشاء کننده قرآن نیست بلکه آنچه توسط روح القدس یا جبرئیل به اذن خدا بر او القاء شده است، بیان می کند. توضیح دیگری که قرآن درباره خود می دهد، معرفی رسالتش است که عبارت از هدایت ابناء بشر و راهنمایی آنها برای خروج از تاریکی ها به سوی نور است: «کتاب انزلنا علیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور؛ این قرآن کتابی است که ما به تو فرستادیم تا مردم را به امر خدا از تاریکی به سوی نور بیرون بری» (ابراهیم/ 1). در جای دیگر می فرماید: «و ما قدروا الله حق قدره إذ قالوا ما أنزل الله على‏ بشر من شی‏ء قل من أنزل الکتاب الذی جاء به موسى‏ نورا و هدى للناس تجعلونه قراطیس تبدونها و تخفون کثیرا و علمتم ما لم تعلموا أنتم و لا آباؤکم قل الله ثم ذرهم فی خوضهم یلعبون؛ خداى را چنان که سزاوار شناختن است نشناختند که گفتند: خدا بر هیچ بشرى چیزى نازل نکرده، بگو کتابى را که موسى آورد و براى مردم نور و هدایتى بود چه کسى نازل کرده؟ شما کمى از آن را در کاغذهایى نوشته و آشکارش می‏کنید و بسیارى را نهان میسازید و چیزهایى را که نه شما و نه پدرانتان نمیدانستید تعلیم یافتید، تو بگو خدا، و ایشان را واگذار که در پرگویى خویش بازى کنند» (انعام/ 91) و نیز معلوم مى‏ شود آن دو وصفى که در آیه براى کتاب ذکر شده به منزله ادله ‏اى است بر اینکه قرآن کریم نازل شده از طرف خدا است، در حالى که نمیتوان آن را جزء ادله شمرد.
پس یکى از امارات اینکه قرآن از طرف خدا نازل شده این است که در آن برکت و خیر کثیر است و مردم را به سوى استوارترین راه هدایت نموده و خداوند به وسیله آن کسانى را که در پى تحصیل رضاى اویند به راههاى سلامت رهبرى میکند، مردم در امر دنیایشان از آن منتفع شده اجتماعشان متشکل و قوایشان فشرده و آرایشان متحد می‏شود، و در نتیجه صاحب زندگى طیب و پاکى میگردند. جهل و هر رذیله اخلاقى از قبیل بخل و کینه از میانشان رخت بربسته در زیر سایه سعادتشان از امنیت و رفاه عیش کامیاب میگردند و در آخرت از پاداش بزرگ و نعمت جاوید برخوردار می‏شوند. اگر قرآن کریم از طرف خداى تعالى نبود و آورنده آن خودش آن را به منظور به دام انداختن مردم درست کرده، و یا موهوماتى بود که در نفس صاحبش به صورت حقیقت جلوه کرده و یا القائاتى بود شیطانى که صاحبش آن را وحى آسمانى و از طرف خداى تعالى پنداشته بود هرگز این چنین دلهاى بشر را مسخر نمی‏کرد و این برکات معنوى و الهى بر آن مترتب نمیشد. آرى، راه شر راهرو خود را جز به سوى شر هدایت نمی‏کند و جز فساد اثرى نمى ‏بخشد، هم چنان که خداوند فرموده: «فإن الله لا یهدی من یضل؛ خداى تعالى کسى را که اضلال می‏کند هدایت نمی‏کند» (نحل/ 37) و نیز فرموده: «و الله لا یهدی القوم الفاسقین؛ و خداوند مردم فاسق را هدایت نمی‏کند» (صف/ 5) و نیز فرموده: «و البلد الطیب یخرج نباته بإذن ربه و الذی خبث لا یخرج إلا نکدا؛ سرزمین پاکیزه روئیدنیش به اذن خدا می‏روید، و آن که پاک نیست جز گیاه بى فایده نمی‏رویاند» (اعراف/ 58).
و نیز از امارات اینکه قرآن کریم از طرف خداى تعالى نازل شده یکى این است که این کتاب غرض خداى تعالى را از خلقت عالم تامین میکند. چون غرض خداى تعالى از این عمل این بوده که بشر را به سوى سعادت زندگى دنیا و آخرت هدایت کند، و او را به وسیله وحى انذار نماید و قرآن کریم همین طور است، زیرا در همین آیه مورد بحث این معنا را خاطر نشان ساخته میفرماید: «و لتنذر أم القرى‏ و من حولها؛ تا ام القرى و اطرافیان آن را انذار کنى» (انعام/ 92) و مقصود از ام القرى مکه مکرمه، و غرض از انذار آن انذار اهل آن است، و مقصود از اطرافیان آن اهالى قرا و شهرستانهاى روى زمین و یا به گفته بعضیها بلاد مجاور آن است. این آیه دلالت دارد بر اینکه خداى تعالى عنایت خاصى به مکه دارد، چون مکه معظمه حرم خداوند است، و دعوت اسلامى از آنجا شروع شده و به سایر نواحى عالم منتشر گردیده است.
از آنچه گفته شد این معنا روشن گردید که از نظر سیاق کلام و مخصوصا بنا بر قرائت لینذر -به صیغه غیبت- مناسب‏تر آن است که جمله مورد بحث را عطف بر مصداق بگیریم -هم چنان که زمخشرى نیز عطف گرفته- براى اینکه این معطوف و آن معطوف علیه هر دو در اینکه مشتمل بر معناى غایت و نتیجه ‏اند مشترک میباشند، و تقدیر آیه چنین است: «لیصدق ما بین یدیه و لتنذر ام القرى؛ این کتاب مبارکى است که ما نازلش کردیم تا کتابهاى پیشین را تصدیق نموده و تو با آن مردم مکه و اطرافش را انذار کنى» (تفسیر کشاف، ط بیروت ج 2 ص 45). بعضى دیگر گفته ‏اند: این جمله عطف است بر کلمه مبارک و تقدیر آیه چنین است: «انزلناه لتنذر ام القرى و من حولها؛ نازلش کردیم تا تو، به وسیله آن مردم ام القرى و اطراف آن را انذار کنى» (تفسیر ابى السعود، ط بیروت ج 3 و 4 ص 162). خداوند در جای دیگر درباره قرآن که هدایت براى عالمیان است فرموده: «و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین و لا یزید الظالمین إلا خسارا؛ ما پاره‏ اى از قرآن را به منظور شفا و رحمت مؤمنین نازل می‏کنیم، و همان رحمت و شفا هم در مورد ستمکاران جز بیشتر شدن خسارت اثرى نمی‏بخشد» (اسراء/ 82).


Sources :

  1. سید محمدحسین طباطبائی- تفسير الميزان- ج ‏7 صفحه 389-388

  2. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 1 و 2- صفحه 33

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/28956