احیای استخوان های پوسیده انسان در بحث معاد جسمانی از دیدگاه قرآن

آیا  حیات بعد از مرگ تنها جنبه «روحانی» دارد؟ یعنی انسان بعد از مردن برای همیشه از این بدن جدا می گردد، بدن می پوسد و متلاشی می شود، و زندگی جاویدان سرای دیگر تنها مربوط به روح است؟ یا اینکه زندگی بعد از مرگ در هر دو جنبه، صورت می گیرد، هم این جسم مادی باز می گردد و هم روح، و بار دیگر با یکدیگر متحد می شوند؟ یا اینکه فقط جنبه جسمانی دارد یعنی تنها جسم باز می گردد و روح چیزی جز آثار و خواص این جسم نیست؟ یا اینکه: معاد جنبه «روحانی» و «نیمه جسمانی» دارد، یعنی روح و جسم هر دو باز می گردند و با هم متحد می شوند، اما نه این جسم مادی عنصری، بلکه جس لطیفی که برتر از این جسم و عصاره آن است؟ 

هر یک از چهار نظریه فوق، طرفدارانی دارد اما آنچه به وضوح از قرآن مجید استفاده می شود و صدها آیه دلالت بر آن دارد، معاد روحانی و جسمانی است (با همین جسم مادی) و از آنجا که بازگشت روح در میان دانشمندان و فلاسفه، مسلم است، تعبیر به «معاد جسمانی» می شود در حالی که منظور «معاد روحانی و جسمانی» است. با این اشاره به قرآن مجید باز می گردیم و به آیاتی که با صراحت از معاد جسمانی سخن می گوید گوش جان می سپاریم: گروه اول: آیاتی است که به منکران معاد که پیوسته از پیامبر(ص) سئوال می کردند چگونه وقتی ما خاک شدیم، یا به صورت عظام رمیم (استخوانهای پوسیده) در آمدیم، به زندگی مجدد باز می گردیم؟ پاسخ می گوید، و با صراحت این مطلب را بازگو می کند که خدا قادر بر این کار است، که همین استخوانهای پوسیده را از نو حیات و زندگی ببخشد ( آری همین جسم مادی عنصری را زنده می کند) مانند:

1- و ضرب لنا ونسی خلفه قال من یحیی  العظام و هی رمیم قل یحییها الذی انشاها اول مره و هو بکل خلق علیم (یس/78 و 79)

2- ایحسب الانسان ان لن نجمع عظامه-بلی قادرین علی ان نسوی  بنانه (قیامت/ 3 و 4)

3- ایعدکم انکم اذا متم وکنتم ترابا وعظاما انکم مخرجون-هیهات هیهات لما توعدون (مومنون/ 35 و 36)

4- و کانوا یقولونء اذا متنا و کنا و عظاما  ءانا لمبعوثون – او اباثنا الاولون – قل ان الاولین والاخرین-  لمجموعون الی میقات یوم معلوم ( واقعه/47 تا 50)

5- ذلک جزائهم بانهم کفروا بآیاتنا وقالوا اذا کنا عظاما و رفاتا ء انا لمبعوثون خلفا جدیدا (اسراء/98)

ترجمه:
1- و برای ما مثالی زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: چه کسی این استخوانها را زنده می کند در حالی که پوسیده است بگو: همان کسی آن را زنده می کند که نخستین بار آفرید، و او به هر مخلوقی آگاه است!

2- آیا انسان می پندارد که استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد- آری قادریم که (حتی خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب کنیم.

3- آیا او به شما وعده می دهد هنگامی که می میرید و خاک و استخوان شدید بار دیگر (از قبرها) خارج می شوید؟ هیهات، هیهات از این وعده هائی که به شما داده می شود.

4- و می گفتند: هنگامی که ما مردیم و خاک و استخوان شدیم آیا برانگیخته خواهیم شد؟ یا نیاکان نخستین ما؟ بگو اولین و آخرین – همگی در روز معینی جمع می شوند.

5- این کیفر آنها ست به خاطر اینکه به آیات ما کافر شدند و گفتند آیا هنگامی که ما استخوانهای پوسیده و خاکهای پراکنده می شویم آیا بار دیگر آفرینش تازه ای خواهیم یافت.

تفسیر و جمع بندی
چگونه استخوانهای پوسیده زنده می شود؟

در آیه اول با صراحت می گوید: همان خدائی که نخستین بار آن را آفرید بعد از آنکه به صورت استخوان پوسیده ای در آمد، بار دیگر او را زنده می کند. جمله "یحییها" (آن استخوان پوسیده را زنده می کند) به قدری در معاد جسمانی صراحت دارد که اگر در قرآن مجید جز همین تعبیر وجود نداشت برای اثبات این مسأله کافی بود، درحالی که همانگونه که اشاره شد صدها آیه از معاد جسمانی خبر می دهد. قابل توجه اینکه آیه فوق بر خصوص همین «جسم مادی عنصری» تکیه می کند نه جسم دیگری شبیه آن، یا جسم برزخی و نیمه مادی.

در دومین آیه پندار کسانی را که گمان می کنند خدوند استخوانهای انسان را جمع نخواهد کرد، مردود می شمرد و با صراحت می گوید: نه فقط این کار را می کنیم بلکه قادریم که ظریفترین خصوصیات آن (مانند خطوط سرانگشتان ) را باز گردانیم و تنظیم کنیم. صراحت این آیه در معاد جسمانی به تمام معنی قابل توجه است.

سومین آیه سخنی از زبان قوم ثمود در برابر پیامبرشان صالح نقل می کند که آنها یکدیگر را مخاطب ساخته، در مذمت این پیامبر بزرگ چنین می گفتند: « آیا او به شما وعده می دهد که وقتی از دنیا رفتید و خاک  استخوان شدید بار دیگر (از قبرها) خارج می شوید» (و لباس حیات در تن می پوشید). هیهات «چه دور است این وعده های (دروغبن) که به شما داده می شود»! (ایعدکم انکم اذا متم وکنتم ترابا وعظاما انکم مخرجون-هیهات هیهات لما توعدون). این تعبیر به وضوح می رساند که پیامبرشان صالح (یا هود) به آنها وعده معاد جسمانی می داد، و آنها با شدت با او به مخالفت برخاستند و سرانجام به خاطر این تکذبیها گرفتار عذاب دردناکی شدند و نابود گشتند (چنانکه در ذیل همین آیات در سوره حج آمده).

در چهارمین آیه، سخن از «اصحاب شمال» است (آنها که نامه اعمالشان به نشانه جرمشان به دست چپ  آنها داده می شود) قرآن در مذمت آنها، همین معنی را تکرار کرده، می گوید: آنها بر گناهان عظیم اصرار داشتند، و در مقام انکار معاد می گفتند: «مگر ممکن است هنگامی که ما مردیم و خاک و استخوان شدیم بار دیگر باز گردیم» (و کانوا یقولونء اذا متنا و کنا و عظاما  ءانا لمبعوثون). این مذمت شدید در واقع دفاعی است از این حقیقت که استخوانهای خاک شده، بار دیگر حیات در تن می کند و زنده می شود.

آیه پنجم (آخرین آیه) نیز با صراحت درباره گروهی از کفار می گوید: «این آتش دوزخ، جزای آنهاست، به خاطر اینکه کافر شدند و می گفتند: آیا هنگامی که ما استخوان و خاکهای پراکنده شدیم، بار دیگر آفرینش جدیدی خواهیم یافت» (ذلک جزائهم بانهم کفروا بآیاتنا وقالوا اذا کنا عظاما و رفاتا ء انا لمبعوثون خلفا جدیدا). ضمنا از این استفاده می شود که منکران معاد جسمانی اهل دوزخند، و این تعبیر گواه دیگری بر مدعاست. از مجموع آیات فوق به خوبی نتیجه گرفته می شود که همین جسم مادی بعد از متلاشی شدن بار دیگر به حیات باز می گردد.


Sources :

  1. ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن (معاد در قرآن مجید)- جلد 5- از صفحه 307 تا 311

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/400577