بررسی پناهگاههای الهی برای حفاظت از شرارت های نفس و شیطان

کسانی که می خواهند از پناهندگی خداوند برخوردار گردند و با حمایت باریتعالی از خطرات هوای نفس و سیئات اخلاقی مصون بمانند باید از سه پناهگاه مهم دفاعی، یعنی تربیت الهی، سلطنت الهی و پرستش الهی با هم و به موازات هم استفاده کنند و افکار و اعمال خویشتن را با تمام شرائط و مقتضیات آنها تطبیق دهند و برای روشن شدن مطلب لازم است پیرامون هر یک از آنها به اختصار توضیح داده شود.

تربیت الهی- یک قسمت مهم از مقررات تشریعی باری تعالی مربوط به تعالیم اخلاقی و تمیز فضائل و رذائل است و در این باره صدها آیه در قرآن شریف و هزاران حدیث از اولیاء گرامی اسلام رسیده است. آئین اسلام در برنامه های تربیتی خود ارضاء غرائز و اعمال تمایلات نفسانی را اندازه گیری کرده، مرزهای روا و ناروای آنها را مشخص نموده،  و مسلمین را به رعایت آن معیارها موظف ساخته است. به هر نسبتی که افراد، برنامه های اخلاقی را عملا به کار بندند و تمایلات خویش را بر وفق آنها اعمال نمایند به همان نسبت از شرور نفسانی و آفات اخلاقی در امانند، و برعکس به نسبت تخلف از مقررات تربیتی باربتعالی، گرفتار وساوس شیطانی و افکار و اعمال ضداخلاق می شوند. امام صادق علیه السلام فرمود: «شیطان قدرت ندارد در ضمیر آدمی وسوسه کند مگر موقعی که وی از یاد خدا روی گرداند، امر الهی را خوار بشمرد، در گناه مستقر گردد، و فراموش کند که خداوند از سرش آگاهی دارد.» همان طور که پناه خواهی از خداوند در مورد بیماری های بدنی، مستلزم رعایت سنن تکوینی باری تعالی و به کار بستن برنامه های بهداشتی است، پناهندگی به خداوند در مورد امراض اخلاقی نیز مستلزم انجام دادن سنن تشریعی پروردگار و مراقبت در برنامه های تربیتی است. همان طور که یک انسان بی قید و بند که از خوردنی ها و نوشیدنی های مضر پرهیز نمی کند و از استعمال مخدرات خطرناک اجتناب نمی نماید از آفات جسمی مصونیت ندارد همچنین یک انسان لاابالی که برای نیل به تمنیات خود اصول اخلاق و فضیلت را زیر پا می گذارد و در راه ارضاء غرائز و شهوات خویش به هر عمل پلید و ناپاکی دست می زند، نمی تواند از شرور نفسانی در امان باشد. حضرت زین العابدین علیه السلام ضمن دعای خود از خدا پناه می طلبد و به پیشگاه الهی عرض می کند: «بار الها پناه می برم به تو از هیجان حرص، شدت غضب، غلبه حسد، کم صبری، پیروی از هوای نفس، و سرپیچی از مقررات  حق، همچنین به تو پناه می بریم از اینکه در سروری و سرپرستی زیردستان بدرفتار باشیم و شکر مصاحبت دوستان و برگزیدگان خود را به جا نیاوریم، یا آنکه ظالمی را در ظلمش یاری کنیم، یا استغاثه مظلومی را نشنیده  گیریم و به فریادش نرسیم، یا به کاری همت گماریم که حق ما و شایسته ما نباشد، یا در علمی سخن بگوئیم بدون آنکه از آن علم آگاه باشیم.» امام سجاد علیه السلام در این عبارات گوشه ای از مقررات تشریعی اسلام را در مسائل اخلاقی بیان نموده است. گرچه آن حضرت به صورت دعا سخن گفته لیکن در واقع به پیروان خود خاطر نشان ساخته است که پناهندگان به خدا باید خواهان اصلاح اخلاق و اعمال خویش باشند. با استمداد از باری تعالی غرائز سرکش را مقهور سازند، بر هوای نفس غلبه کنند، حقوق و حدود دیگران را محترم شمرند، و خلاصه خویشتن را طبق برنامه های تربیتی پروردگار بسازند تا در پناه او از شرور نفسانی در امان باشند. ناگفته نماند که پیروی از تعالیم الهی و رعایت مقررات تشریعی پروردگار نه تنها مردم را از شرور نفسانی و آفات اخلاقی مصون می دارد بلکه آنان را انسان می سازد، از بزرگواری و شرافت نفس برخوردارشان می کند، و به مکارم اخلاقی و سجایای انسانی متخلقشان می نماید. نتیجه آنکه در آغاز سوره  ناس، حضرت باری تعالی خود را به عنوان ( رب ناس)  یاد کرده و دستور داده است مردم از شر  وساوس شیطانی به تربیت کننده بشر پناه ببرند ( قل اعوذ  برب الناس). از اینکه خداوند در مقام ارائه پناهندگی، خود را به وصف مربی آدمیان توصیف فرموده و از دیگر صفات، مانند خالق یا رازق آدمیان نامی نبرده است استظهار می شود که برنامه های تربیتی باری تعالی اولین پناهگاه الهی برای مصون ماندن از شرور نفسانی است. کسی که می خواهد از افکار شیطانی و سیئات اخلاقی در امان باشد باید به پناه تربیت خدا برود، از اطاعت هوای نفس بپرهیزد، غرائز و شهوات خویش را طبق دستور مربی بشر تحدید کند، و تعالیم حضرت حق را در تمام روش های اخلاقی رعایت نماید. 

سلطنت الهی – دومین راهی که برای مصون ماندن از وساوس شیطانی و شرور نفسانی در سوره ناس ارائه شده پناه بردن به ( ملک ناس)  پادشاه آدمیان است. بدون تردید به کار بستن برنامه های تربیتی باریتعالی در تعدیل  تمایلات و اندازه گیری خواهش های نفسانی اثر عمیق دارد. جامعه را با صفات انسانی پرورش می دهد،  به مردم پاکدلی و حسن خلق  می بخشد، و آنان را از شرور نفسانی و آفات اخلاقی مصون می دارد، ولی توجه به این نکته لازم است که برنامه های تربیتی به تنهائی قدرت ندارند همیشه و در همه جا شرور نفسانی را بگردانند، خطر را دفع کنند، و آدمی را از بلایای اخلاقی محافظت نمایند زیرا در مواقع طغیان غرائز و طوفان شهوات، اغلب سد اخلاق و تربیت در هم شکسته می شود، معیارهای  انسانی پایمال می گردد، و نفس اماره  به خودسری  و تجاوز می گراید. در این قبیل موارد، قدرتی قوی تر از نیروی تربیت لازم است که بتواند نفس سرکش را مهار کند و آدمی را از ناپاکی ها و اعمال ضد اخلاق باز دارد. خداوند در سوره ناس ابتداء به مسئله تربیت اشاره نموده و سپس خود را ( ملک ناس) پادشاه آدمیان خوانده و دستور داده است که مردم برای نجات از اندیشه های شیطانی و شرور نفسانی به موازات پناهندگی به ( رب ناس) به پناه ( ملک ناس) بروند و با ایمان به قدرت نامحدود او، قدرت هوای نفس را درهم بشکنند، تمایلات ناروا را در نهاد خود سرکوب کنند، و خویشتن را از اسارت غرائز و شهوات آزاد سازند. کسی که به سلطنت باریتعالی  ایمان دارد و قدرتش را فوق تمام قدرتها می داند فکر محافظت او را در سر نمی پرورد و به خود اجازه سرپیچی از اوامرش را نمی دهد، چنین انسانی هر قدر نیرومند و قوی باشد دچار خودسری و غرور نمی شود، در موقع طغیان غرائز، خود را گم نمی کند، از یاد خدای توانا و مسئولیتی که در پیشگاه او دارد غافل نمی گردد و همواره در پناه  "ملک ناس" و به یاد قدرت نامحدود او از شرور نفسانی و اندیشه های شیطانی در امان می ماند. حضرت علی علیه السلام مالک اشتر را مأمور بلاد مصر کرد و اداره امور آن منطقه وسیع را به وی محول فرمود. گرچه مالک اشتر مردی شریف النفس و پاکدل است ولی معصوم نیست، او از خطا و لغزش  مصونیت  ندارد، ممکن است در ایام زمامداری دچار غرور و نخوت شود، تعادل اخلاقی از کفش برود، مردم را حقیر و خوار بشمرد، و در پاره ای از موارد به کارهای ناروا و غیراخلاقی دست بزند. علی علیه السلام در عهدنامه خود این خطر احتمالی را به مالک اشتر گوشزد کرد و برای محافظتش از انحراف اخلاقی به دومین مرحله پناهندگی به خدا که در سوره ناس آمده اشاره نمود و در مقام ارائه راه پناه بردن به "ملک ناس" چنین نوشت: «اگر حکومت و فرمانروائی بر مردم در تو احساس بزرگی و عظمت یا کبر و خودپسندی پدید آورد به سلطنت عظیم باری تعالی که فوق تو است متوجه شو و ببین که توانائی و سلطه او بر تو بیش از قدرتی است که تو خود درباره خویشتن داری. بی گمان توجه به عظمت و قدرت حضرت حق، حالت نخوت و کبرت را فرو می نشاند، مانع بلندپروازی و خوپسندیت می شود، و آن قسمت از عقلت را که غرور و خودخواهی از تو پنهان کرده بود به تو بر می گرداند. به پرهیز از اینکه بزرگی خود را با عظمت حضرت باری تعالی  برابر کنی و توانائی ناچیز خویش را با سلطه و قدرت نامحدود او همانند پنداری که خداوند، گردنکشان را خوار و ذلیل می کند و متکبران را پست و موهون می سازد.» افراد با ایمان که به تعالیم باریتعالی عقیده دارند و خود را در انجام وظائف اخلاقی و اجراء برنامه های تربیتی پروردگار مکلف و مسئول می دانند در چنین مواقعی به پناه " ملک ناس" می روند، در سلطنت عظیم خداوند می اندیشند، با یاد قدرت نامحدود او قدرت خود را ناچیز تلقی می کنند و با تفکر در قورت آفریدگار جهان، به ضعف خویش پی می برند، بر اثر  این توجه روحانی به خود می آیند، غرورشان فروکش می کند، تکبرشان زایل می گردد، عقلشان فروزان می شود، و از وسوسه ناپاکی و گناه رهائی می یابند، و این خود دومین راهی است که در سوره ناس برای مصون ماندن از شرور نفسانی و آفات اخلاقی ارائه  شده است.

معبود آدمیان- خداوند در این سوره بعد از ذکر "ملک ناس" خود را "اله ناس" (معبود آدمیان) خوانده و سلطه و قدرت بی نهایت خویش را بر مقام رفیع الوهیت، مستقر ساخته است تا مردم به عظمت سلطنت الهی معرفت پیدا کنند و استیلا باری تعالی را بر آدمیان همانند استیلا زمامداران بشر بر ملتهای خود نپندارند. به بیان روشنتر، حاکمیت و سلطنت فرمانروایان در کشورهای جهان، متکی بر عوامل مادی و نیروهای طبیعی است و شعاع اقتدارشان در حدود حفظ امنیت داخلی، جلوگیری از تجاوز خارجی، تامین مصالح ملی، اداره امور اجتماعی، تنظیم مسائل اقتصادی، توسعه عمران و آبادی، و خلاصه تدبیر مملکت داری، دفاع از حقوق عمومی و ایجاد شرائط بهزیستی مردم است، ولی سلطنت حضرت باری تعالی بر آدمیان نه قائم به عوامل مادی است و نه محصور در تأمین شئون حیاتی آنان است، بلکه او مالک واقعی مردم است، جسم و جانشان، حیات و مرگشان، ظاهر و باطنشان، قیام و قعودشان و حرکت و سکونشان، همه و همه در حیطه سلطنت و قبضه قدرت حضرت حق است، او خدای بشر است، معبود بشر است،  و قدرتش بر تمام ذرات وجود بشر حاکم است، و چنین سلطنتی به ذات اقدس الهی اختصاص دارد. کسی که به خدا ایمان آورده و او را یگانه معبود شایسته پرستش می شناسد در مقابل عظمتش سر فرود می آورد، طوق عبودیتش را با رغبت آمیخته به افتخار در گردن می نهد، و در نهایت خضوع و تذلل بندگیش می کند، چنین انسانی از شرور نفسانی و سیئات اخلاقی بر کنار است زیرا هوای نفس  خود را معبود خویش  نساخته و به اطاعت غرائز و شهوات خویش تن نداده است. او یکتا پرست و مطیع بی قید و شرط حضرت حق است و تنها در راهی که مرضی خدا است قدم بر می دارد.

خلاصه از مجموع بحث پیرامون پناهندگی به خدا از شرور نفسانی و آفات اخلاقی این نتیجه بدست آمد که خداوند در سوره ناس دستور داده است که مردم برای مصون ماندن از وساوس شیطانی و اندیشه های بد به پناه "رب ناس، ملک ناس، اله ناس" بروند، پناه خواهی از "رب ناس" به مردم  می آموزد که برای نجات از سیئات اخلاقی، تعالیم حیات بخش مربی آدمیان را فرا گیرند، عملا از برنامه های تربیتی باری تعالی که بوسیله پیامبر گرامی ابلاغ شده پیروی کنند، اخلاق خود را بر طبق آنها بسازند، و خویشتن را از بداندیشی و افکار ناپاک رهائی بخشند. پناه خواهی از "ملک ناس" به مردم می فهماند که برای غلبه بر هوای نفس و سرکوب تمایلات ناروا، در سلطنت عظیم باری تعالی بیندیشند، با فکر در قوت و قدرت او، به عجز و ناتوانی خویش  پی ببرند خودسری را ترک گویند، غرور و طغیان را در هم شکنند، اندیشه مخالفتش را از صفحه خاطر بزدایند، و از برنامه های  تربیتی پروردگار سرپیچی ننمایند و همواره به یاد داشته باشند که قدرت بی  نهایت او بر تمام  قدرت ها مستولی و مسلط  است. پناه خواهی از اله ناس که عالی ترین مراحل پناهندگی و بزرگترین ضامن اجراء مقررات اخلاقی است مردم را به الوهیت باری تعالی و عبودیت بندگان متوجه می سازد و راه یکتاپرستی را که وسیله نجات از شرور نفسانی و سیئات اخلاقی است به آنان ارائه می کند.  کسانی که به خدا ایمان دارند و از روی حقیقت او را یگانه معبود شایسته می دانند هرگز بنده تمنیات خود نمی شوند، به هوی پرستی، مال پرستی، جاه طلبی، شهوت پرستی،. نظائر این ها نمی گرایند، و به اطاعت از خواهش های نفسانی که منشأ سیئات اخلاقی است تن نمی دهند.


Sources :

  1. محمدتقی فلسفی- اخلاق از نظر همزیستی و ارزشهای انسانی- از صفحه 300 تا 303 و صفحه 305 تا 311 و صفحه 314 تا 316

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/401182