مراتب و کیفیت توبه

توبه که به معنی بازگشت به پروردگار است، به حسب توبه کاران، چند قسم است:

1- بازگشت از کفر به ایمان و از شک و تردید به یقین و اطمینان، و همچنین رجوع از هر عقیده باطلی به سوی حق.

2- بازگشت از معصیت، چه صغیره و چه کبیره به سوی اطاعت و از مخالفت به موافقت.

3- بازگشت از قصور یا تقصیر از معرفت حضرت آفریدگار و انجام وظائف بندگی آن طوری که سزاوار او است، به سوی سعی در آنها و بازگشت از غفلت از یاد او، به سوی کثرت ذکر او، و بازگشت از بعد به قرب، و از جفا کاری به وفاداری، و باید دانست که توبه معصومین یعنی پیغمبران و امامان علیهم الصلاة و السلام از قسم سوم و چهارم است.

4-  از این بیان، لزوم توبه برای تمام افراد بشر حتی خوبان دانسته می شود زیرا  آنهائی  که هیچ آلودگی به گناه نداشته باشند، در همان مقام معرفت و حال عبادت که هستند، یقینا بالاتر از آن مقام و حالی خواهد بود که مقام و حال فعلی نسبت به آن ذنب ( گناه )  است و همچنین در هرحالی از ذکر و حدی از قرب هم که باشند، باز بالاتر از آن، مقامی است که باید خود را به آن برسانند. بالجمله هرکس در هر حدی از معرفت و عبودیت و شکرگزاری که باشد، یقینا آن طوری که سزاوار حضرت رب العالمین است نخواهد بود. چنانچه سرور کائنات و نخستین شخص عالم آفرینش یعنی رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمود: «آن طوری که سزاوار شناختنی، تو را نشناختیم و آن طوری که سزاوار پرستشی تو را نپرستیدیم.»  لذا  باید از حال خود و عبادت و شکر خود شرمسار بود و در مقام کوشش به رسیدن به حال و مقام بالاتری بود. خصوصا پس از اشتغال به ضروریات عالم طبیعت و التذاذ به لذات مباحه مادی که در آن حال، حالت استغراق در ذکر، میسر نیست. غرض از بیان این مطلب توجیه استغفار و توبه معصومین بود که مبادا در نظر  بعضی ها موجب شبهه  گردد. وقتی که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: من هر روز هفتاد مرتبه استغفار می کنم، توبه از قسم چهارم است نه از خطا و ترک اولی، چون وجود مقدسش از هر پلیدی پاک و به تعبیر دیگر پاک شده خدائی است.

کیفیت توبه کامله و مستحبات آن:
حقیقت توبه، همان حسرت و پشیمانی قلبی و به درد آمدن دل است از گناهی که کرده، و هر اندازه  اندوه دل بیشتر باشد، توبه اش به قبول نزدیک تر است و آن هم تابع بزرگ دانستن گناه است زیرا گناه را هر چه بزرگتر ببیند بر پشیمانیش افزوده می شود مانند کسی که در اثر مسامحه، زندگی و سرمایه اش آتش بگیرد. بدیهی است هرچه دارائیش در خطر سوختن بیشتر باشد، اندوه بر مسامحه اش زیادتر خواهد بود خصوصا اگر آتشی  باشد که خاموش کردنش دشوار باشد و اگر خودش را هم در خطر سوختن ببیند بطوری که راه فراری نباشد و فریادرسی نیابد حالش  معلوم است. همچنین شخص گنهکار باید بداند که آتشی برای خود افروخته که از آن فرار نتوان کرد، و هیچ آفریده ای هم خاموشش نتواند کرد زیرا آتشی است که از قهر و غضب خداوند قهار  پیدا شده که حضرت امیرالمومنین علیه السلام در دعای کمیل می فرماید: «این عقوبت هائی است که آسمان ها و زمین در برابرش نمی توانند پایداری کنند» و سوزش آن هم مانند سوزش آتش دنیا نیست. از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده که هرگاه یک نفر را از دوزخ بیرون آورند و در آتش تنور دنیا افکنند، خواب راحتی می کند. دیگر آنکه گنهکار نباید به کوچکی  گناه خود بنگرد، بلکه باید به بزرگی خدائی که معصیتش را کرده است، نظر کند و بداند  که قهر او شدید و عذاب او سخت است به طوری  که آسمان ها و زمین طاقت آن را ندارند. در سوزه مزمل می فرماید: «به درستی که نزد ما است در آخرت برای دشمنان، بندهای گران و غلها  از آتش نیران که بدان مقید شوند و هرگز از ایشان منفک نشود. و آتش بزرگ افروخته که در آن بسوزند و خوردنی با صفت گلو گرفتن که در حلق ایشان گرفته شود، نه فرو رود و نه بیرون آید به جهت خشونت و شدت کراهت و آن ضریع و زقوم و غسلین و غساق است که در آیات دیگر بیان شده و عذابی دردناک غیر از این عذاب ها که آن را جز خدا کسی نداند.»

آیات قرآن در بیان شدت و سختی قهر خداوند بسیار است. و خلاصه شخص گنه کار باید سخت پشیمان و پریشان باشد و نالان و گریان بسوزد و بگذارد و تا به پاک شدن خود یقین نکند، آرام و قرار نگیرد. و آن یقین هم پیدا نمی شود، مگر هنگام مرگ که ملائکه رحمت او را بشارت دهند. عجب آن است که همان سوز و گذاز و ناله و فریادش خاموش  کننده آتش ها و پاک کننده چرک ها و روشن کننده تاریکی های گناهانش می شود، به طوری که حالش مانند پیش از گناهش می شود. چنانچه رسول خدا صلی الله علیه و آله    فرمود: «توبه کننده از گناه، مثل کسی است که گناه نکرده است.»

تکمیل توبه- روزه، غسل، نماز: 
پس از پیدا شدن حالت توبه، چند عمل سزاوار است:

1- سه روز روزه گرفتن- حضرت صادق علیه السلام می فرماید: « توبه نصوح که خداوند به آن امر فرموده، روزه گرفتن روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه است.»

2- غسل توبه، چنانچه که حضرت رضا علیه السلام به کسی که می خواست از گناه استماع غناء توبه کند، فرمود: «برخیز و غسل کن.» پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «نیست بنده ای که گناهی کند هر چه و هر اندازه که باشد سپس پشیمان شود و توبه کند، مگر اینکه خداوند به مغفرت و آمرزش به او رجوع می فرماید»، سپس  فرمود: (به آن شخص که می خواست توبه کند) «برخیز و غسل کن و برای خدا سجده نما.»

3- خواندن دو یا چهار رکعت نماز- حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «هر بنده ای که گناهی کرد، پس برخیزد و تحصیل طهارت کند (وضو بگیرد) و دو رکعت نماز بخواند و از خداوند طلب آمرزش نماید، بر خدا است که توبه اش را بپذیرد، چون خودش فرموده است: هرکس که کار زشتی کند یا به خودش ستم نماید، پس استغفار کند، خدای را آمرزنده و رحمت کننده می یابد.»

در کتاب اقبال در باب اعمال ماه ذیقعده نقل نموده که در روز یکشنبه ماه ذیقعده، رسول خدا صلی الله علیه و آله به اصحاب فرمود: «ای مردم کیست از شما که بخواهد توبه کند؟ گفتند: همه ما می خواهیم توبه کنیم. پس فرمود: غسل بکنید و وضو بگیریدو چهار رکعت نماز بخوانید، در هر رکعت پس از حمد، سوره قل هو الله را سه مرتبه و معوذتین را یک مرتبه بخوانید. پس هفتاد مرتبه استغفار کنید و آخرش بگوئید: لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم و دعای مختصری هم پس از آن یادشان داد که بخوانند. سپس فرمود: « هرکس از امت من این عمل را بجا آورد از آسمان ندا کرده می شود که توبه ات پذیرفته و گناهانت آمرزیده شد. و ملکی از عرش می گوید: برکت خدا بر تو و اهل و اولادت باد، و ملک دیگری گوید: خصماء تو در قیامت از تو راضی خواهند شد. ملک دیگر گوید: ای بنده با ایمان، قبرت فراخ و روشن خواهد بود. ملک دیگر گوید: پدر و مادرت از تو راضی شدند و به واسطه عمل تو رحمت و مغفرت الهی شامل آنها  و ذریه ات گردید و خودت در فراخی روزی در دنیا و آخرت خواهی بود. و جبرئیل گوید: هنگام مرگت با عزرائیل می آیم و سفارشت را خواهم کرد که جانت به آسانی گرفته شود.» اصحاب گفتند: یا رسول الله صلی الله علیه و آله اگر کسی این عمل را در غیر این ماه (یعنی اوقات دیگر) بجا آورد، چگونه است؟ فرمود: مثل همان است که بیان کردم و جز این نیست که این کلمات را جبرئیل در شب معراج به من یاد داد.»

استغفار، تکرار توبه، سحر خیزی:
4- استغفار و خواندن دعاهای توبه ای که از ائمه طاهرین علیهم السلام وارد گردیده است، خصوصا دعاهای صحیفه سجادیه، بالأخص دعای 31 که در توبه است و همچنین مناجات خمسه عشر، بالأخص مناجات یک که مناجات تائبین است. و باید هنگام خواندن، معانی آنها را متذکر باشد و سعی کند که حال با گفتارش یکی باشد.

5- تکرار توبه و استغفار- حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «رسول خدا صلی الله علیه و آله در هر شبانه روز یک صد مرتبه به سوی خداوند توبه می کرد  و از او آمرزش  می خواست، بدون اینکه  گناهی از او سرزده باشد» و نیز می فرماید: «هرگاه بنده ای زیاده آمرزش جوید، نامه عملش بالا می رود در حالی که می درخشد.» حضرت رضا علیه السلام می فرماید: «مثل استغفار چون برگی است بر درختی که بجنبد و پیاپی فرو ریزد. و کسی که از گناهی استغفار کند در حالی که  از آن دست بر نداشته و آن را بجا بیاورد چون مسخره کننده پروردگار خود باشد». امام صادق علیه السلام فرمود: «که رسول خدا صلی الله علیه و آله از هیچ مجلسی برنمی خاست، گرچه کوتاه بود، تا بیست و پنج بار استغفار نکند.» و در حدیث دیگر است: آن حضرت هر روز هفتاد مرتبه می گفت: استغفرالله، و هفتاد بار می گفت: اتوب الی الله. سیدبن طاووس در کتاب مهج الدعوات از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت کرده است: «هر که را زحمتی یا فشاری یا تنگی روی دهد، پس سی هزار بگوید: استغفرالله و اتوب الیه، حتما خداوند برایش فرج خواهد فرمود. راوی گوید: این خبر صحیح و تجربه شده است.

6-اختیار کردن وقت سحر برای استغفار - هر چند در هر وقتی که حالت توبه و دعا باشد، استغفار در آن وقت مطلوب و نافع است. لیکن سحر که ثلث آخر شب است تا طلوع فجر، اثر خاصی در پاک شدن از گناهان دارد. و در چند جای قرآن مجید به آن امر فرموده است. و استغفار کنندگان در سحر را مورد ثنای خود قرار داده و آن را صفات اهل تقوا، و بهشتیان می شمارد. از آن جمله می فرماید: «در دنیا اندکی از شب را می خوابیدند و در سحرها استغفار می کردند» ( سوره ذاریات/ آیه18). و همچنین می فرماید: «استغفار کنندگان در سحرگاهان بودند.»

حضرت امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: «هرگاه خداوند بخواهد بر اهل زمین بلائی  بفرستد، می فرماید: اگر نبودند آنهائی که برای جلال من دوستی می کنند و مساجد مرا آباد می کنند و در سحرها استغفار می کنند، هر آینه عذاب را نازل می کردم».
لقمان به فرزندش فرمود: «فرزندم، خروس از تو داناتر نباشد که سحر را بر می خیزد و آمرزش می جوید و تو خواب باشی.»

و اخبار  در فضیلت سحر و اعمال آن بسیار است. در قنوت وتر، هفتاد بار گفتن استغفرالله، و سیصد باز گفتن العفو، مستجب است. مقام محمود که خداوند به رسولش  داده و آرزوی هر مومنی رسیدن به آن است، به واسطه سحرخیزی آن حضرت بود چنانچه در قرآن مجید می فرماید. و خلاصه هرکس به هر مقام و درجه ای رسیده است، عادت به سحرخیزی داشته است.


Sources :

  1. شهید عبدالحسین دستغیب- گناهان کبیره(باب اول)- از صفحه 412 تا 419

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/401427