نشانه ها،عوامل و فواید اخلاص در احادیث

احادیثی که درباره اخلاص وارد شده به سه بخش تقسیم می شود: بخش اول: نشانه های اخلاص بخش دوم: عوامل و اسباب اخلاص بخش سوم: آثار و فواید اخلاص

بخش اول

نشانه های اخلاص

در بخش اول، ابتدا روایات را یادآور شده و سپس به جمع بندی آنها می پردازیم:

1. رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «.....فأنما علامه المخلص فأربعه: یسلم قلبه و تسلم جوارحه و بذل خیره و کف شــره»، ...علامت مخلص چهار چیز است: دلش پاک، اعضاء و جوارحش سالم، خیرش مبذول و شرش مأمون است (یعنی مردم از خیرش بهره مند و از شرش در امانند).

2. امیرالمومنین علیه السلام فرمود: «....و من لم یختلف سره و علانیته و فعله  و مقالته فقد أدی الإمانه و اخلص العباده..»، کسی که نهان آشکار و کردار و گفتارش یکسان باشد، به راستی امانتش را ادا و عبادتش را خالص کرده است....

3. و فرمود: «تمام الأخلاص تجنب المعاصی»، کمال اخلاص اجتناب از گناهان است.

4. و فرمود: «الزهد سجیه المخلصین»، زهد شیوه مخلصان است.
5. هم چنین فرمود: «العباده الخالصه أن یرجوالــرجل إلاربه و لا یخاف إلا ذنبه»، عبادت خالص آن است که انسان به کسی جز خدا امیدی نداشته و جز گناهش از چیزی بیمناک نباشد.

6. امام باقر علیه السلام فرمود: «لا یکون العابد عابدا الله حق عبادته حتی ینقطع عن الخلق کله ألیه فحینئذ یقول هذا خالص لی فیتقبله بکرمه»، هیچ عابدی خدا را آن چنان که شایسته اوست پرستش نمی کند مگر آن که امیدش از تمام خلق بریده شود. در این هنگام خداوند می فرماید: این بنده خالص من است. آن گاه او را با لطف و کرمش می پذیرد.

7. امام صادق علیه السلام فرمود: «العمل الخالص الذی لا ترید أن یحمدک علیه أحد ألا الله عز و جل»، عمل خالص آن است که نخواهی کسی جز خدا تو را برای انجام آن ستایش کند.

8. از امام صادق علیه السلام نقل شده است: «ما بلغ عبد حقیقه الإخلاص حتی لا یحب أن یحمد علی شیء من عمل لله»، هیچ بنده ای به حقیقت اخلاص نمی رسد مگر آن که دوست نداشته باشد که مردم او را بر کارهایی که برای خدا انجام داده ستایش کنند.

9. در حدیث دیگر آمده است: «و قال صلی الله علیه و آله وسلم: و قد سئل فیما النجاه؟ قال أن لا یعمل العبد بطاعه الله یرید بها الناس»، از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم سوال شد که نجات انسان در چیست؟ فرمود: نجات در آن است که عبادت را برای  رضای مردم انجام ندهد.

تذکر لازم

در این جا یادآوری یک نکته ضرورت دارد و آن این که خوشحالی و شادمانی از تعریف و تمجید مردم در صورتی به حساب ریا و خودنمایی گذاشته می شود که محرک اصلی در انجام کار ستایش مردم باشد؛ اما اگر هدف از انجام کار خیر، تنها رضای خدا و امتثال امر او باشد ولی با دیدن مردم و ستایش آنان قهرا خوشحال شود این دلیل بر ریا و تظاهر نیست. طبیعی است که انسان موفقیت و خوش نامی را دوست می دارد و از بدنامی گریزان است و این حالت دلیل بر ریا و خودنمایی نیست.

حضرت ابراهیم از خدا می خواهد: «و اجعل لی لسان صدق فی الآخرین» (سوره شعرا / آیه84خدایا ! نامم را بر زبان آیندگان نیکو و سخنم را دل پذیر گردان.

البته، اگر مدح و ذم و ستایش و نکوهش مردم در اصل عمل یا کیفیت آن تأثیر داشته باشد در این جا مسأله اخلاص مورد تردید واقع می شود. زراره از امام باقر علیه السلام نقل می کند که از امام باقر علیه السلام پرسیدم شخصی مشغول انجام کار نیکی است و در این حال شخص دیگری او را می بیند و از این که از کار نیک او آگاه شده است خوشحال می شود] آیا این سرور و شادمانی دلیل بر ریا است؟[ حضرت فرمود: «لا بأس ما من أحد إلا و هو یحب أن یظهر له فی الناس الخیر إذا لم یکن صنع ذلک لذلک»، عیبی ندارد زیرا همه دوست دارند محاسن و خوبی های آنها در میان مردم آشکار شود، البته به شرط آن که کار خیر را به قصد ستایش و تمجید مردم انجام نداده باشد.
و در حدیث دیگر آمده است که از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم پرسیدند: در برابر عمل نیکی که انسان انجام می دهد و مردم او را ستایش می کنند چه می فرمایید؟ فرمود: «تلک عاجل بشری المومن یعنی البشری المعجله له فی الدنیا  و البشری  الإخری قوله سبحانه: بشریکم الیوم جنات تجری من تحتها الإنهار»، این مژده دنیای مومن است که به صورت نقد نصیب او شده و مژده دیگر مژده آخرت است. خداوند سبحان در این آیه فرموده است که «در روز قیامت آنها را به بهشت هایی که از زیر آن نهرها روان است بشارت خواهند داد....».

پس اگر هدف اصلی انسان از عمل تنها تحصیل رضای خدا و امتثال اوامر باشد، مدح و ثنای مردم و خوشحالی حاصل از آن امری است خارج از چارچوب هدف و با اخلاص منافاتی ندارد و به اصطلاح فایده عمل است نه هدف از آن. با توجه به این مقدمه، این سوال مطرح می شود که: آیا قصد تشویق و تعلیم دیگران با اخلاص منافات دارد؟ از احادیث استفاده می شود که این گونه امور موید و مرجح اخلاص است نه ضد آن، زیرا آن چه در مسأله اخلاص و قصد تقرب اعتبار دارد آن است که عبادت برای تظاهر و خودنمایی انجام نشود. اما ضمائم راجحه از قبیل دعوت و تشویق و ترغیب دیگران به اعمال صالحه و کارهای خیر و یا ترویج مذهب و عقیده، علاوه بر آن که با اخلاص منافاتی ندارد بر کیفیت آن نیز می افزاید.

شخصی به نام عبید می گوید: «قلت لأبی عبد الله علیه السلام الــرجل یدخل فی الصلوه فیجود صلوته و یحسنها رجاء أن یستجر بعض من یراه إلی هواه؟ قال لیس  هو من الریاء»، از امام صادق علیه السلام پرسیدم اگر کسی نمازش را با قرائت زیبا و نیکو به جا آورد به امید آن که حاضران که او را می بیند مجذوب شده و راه او را در پیش گیرند ]آیا به نمازش اشکالی وارد می شود؟[ فرمود: این از مصادیق ریا نیست.

و در حدیثی معروف از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمود: «کونوا دعاه الناس بغیر ألسنتکم  لیرو منکم الورع و الأجتهاد و الصلوه و الخیر فإن ذلک داعیه»، مردم را جز از راه زبان و گفتار]به راه راست[ دعوت کنید. آنها باید از شما تقوا و فداکاری و نماز و کار خیر ببینند که موثرترین وسیله برای تبلیغ اعمال خوب شما است.

از این احادیث برداشت می شود که ضمائم راجحه (یعنی انضمام بعضی مقاصد خوب) در عبادات با اخلاص و قصد قربت منافاتی ندارد بلکه از مرجحات آن محسوب می شود، زیرا هر دو قصد دارای جنبه معنوی و الهی است و اغراض شخصی و مادی در آن راه ندارد. در حقیقت، انسان با ضمیمه کردن این گونه مقاصد با یک تیر دو نشانه می زند؛ یعنی هم وظیفه اصلی خویش را انجام می دهد و هم دیگران را به نیکی و خیر دعوت می کند، از این رو گفته اند آشکار کردن عبادات و صدقات واجب بهتر از پنهان کردن آن است، و برعکس، پنهان کردن مستحبات و تبرعات از آشکارکردن بهتر است؛ زیرا در واجبات شائبه ریا کمتر از مستحبات است، پس چه بهتر آنکه آشکارا انجام شود تا دیگران نیز تشویق شده و با نشاط بیشتر به وظایف خویش عمل کنند. البته مستحبات چون زمینه ریا در آن بیشتر وجود دارد از این رو مخفی کردن آن بهتر است مگر آن که انسان کاملا به خود مطمئن باشد و برای تشویق و ترغیب دیگران عبادات خود را اظهار نماید.

بخش دوم

اسباب و عوامل خلوص

1. سبب الإخلاص الیقین، یقین منشأ اخلاص است.

2. الإخلاص ثمره الیقین، اخلاص میوه یقین است.

3. إخلاص العمل من قوه الیقین وصلاح النیه، اخلاص عمل از یقین قوی و نیک اندیشی سرچشمه می گیرد.

4. علی قدر قوه الدین یکون خلوص النیه، خلوص انسان به اندازه قوت دین اوست.

5. ثمره العلم إخلاص العمل، اخلاص میوه علم و معرفت است.

6. أول الإخلاص الیأس مما فی أیدی الناس، سرآغاز اخلاص ناامیدی از ماسوی الله است.

7. قلل الإمال تخلص لک الإعمال، آرزوهایت را کم کن تا اعمالت خالص شود.

8. الإخلاص ثمره العباده، اخلاص میوه عبادت است.

نتیجه آن که اخلاص محصول یقین، قدرت ایمان، علم، قطع امید از مردم، کم کردن آرزوها و عبادت پروردگار است.

بخش سوم

آثار و فواید اخلاص

1. بصیرت و نورانیت دل: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «ما أخلص عبدلله عزو جل اربعین صباحا إلا جرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه»، هیچ بنده ای چهل روز متوالی قدم در وادی اخلاص ننهاد جز آن که چشمه های حکمت و معرفت از قلبش بر زبان او جاری می شود.

2. حکمت و معرفت: حکمت و معرفت نیز یکی دیگر از آثار و فواید اخلاص است که این مطلب از روایت فوق به خوبی استفاده می شود.

3. خضوع تمام ماسوی الله در برابر انسان مخلص: «إن المومن لیخشع له کل شیء و یهابه کل شیء ثم قال: إذا کان مخلصا لله أخاف الله منه کل شیء حتی هوام الارض و سباعها و طیرالسماء»، بی تردید، هر چیز در برابر مومن خاشع و خاضع است و همه چیز از او هیبت دارد. چنانچه بنده مخلص باشد خداوند ترس او را در دل همه چیز حتی حشرات زمین و پرندگان آسمان قرار می دهد.

4. کفایت امر و درمانده نشدن در کارها: «قال الله عزوجل لا أطلع علی قلب عبد فأعلم منه حب الأخلاص لطاعتی و لوجهی و ابتغاء مرضاتی إلا تولیت تقویمه و سیاسته»، خداوند عزوجل فرمود: اگر بنده خود را دوست دار اخلاص و خداجوی بیابم اداره امور او را شخصا به عهده می گیرم ] و کار او را به دیگران واگذار  نمی کنم.[

5. سعادت و کامیابی: امیر المومنین علیه السلام  فرمود: «.....أخلصوا أعمالکم تسعدوا»، اعمال خود را خالص کنید تا سعادتمند شوید، و فرمود: «الإخلاص أعلی فوز»، اخلاص بالاترین کامیابی است.

6. بالا رفتن اعمال و قبولی آن: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «أیها الناس أخلصوا أعمالکم لله تعالی فإن الله لا یقبل إلا ما خلص له»، ای مردم! اعمالتان را برای خدای متعال خالص کنید زیرا خدا عملی را می پذیرد که فقط  برای او باشد.

7. کمال عبادت: حضرت جواد الائمه علیه السلام فرمود: «أفضل العباد الإخلاص»، برترین عبادت ها اخلاص است، یعنی اصل عبادت  اخلاص است و سایر اعمال در سایه اخلاص عنوان عبادت پیدا می کند و کامل می شود. البته، آثار و فواید دیگری نیز بر اخلاص متربت است که اهل تحقیق در این باره می توانند به کتاب های مربوطه مراجعه نماید.

نتیجه و جمع بندی بحث

از روایاتی که گذشت معلوم می شود که اسلام به کیفیت عمل بیشتر اهمیت می دهد تا به کمیت آن. به تعبیر دیگر، آن چه در پیشگاه خداوند ارزشمند است تنها خلوص نیت است و زیاد بودن عمل موجب  تقرب نمی شود.


Sources :

  1. محمدرضا مهدوی کنی- نقطه های آغاز در اخلاق عملی- از صفحه 466 تا 472 و صفحه 474 تا 478

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/401605