فواید و عوارض حساسیت و زود رنجی

حساسیت، کم ظرفیت بودن – زود رنج بودن  و...... با همه جنبه های زیان بخشی که برای آن قائلند دارای فواید و مزایای است. از جمله اینکه آدمی را به تعهدات خود پایبند کرده و به عهد و قولش وفادار می سازد. تجربه نشان داده است که اینگونه افراد به مراتب پایبندتر از دیگرانند و سعی دارند از چالاکی خود به نفع خود استفاده برند. حساسیت به عنوان عامل محرکه ای در زندگی روزمره و بخشی از زندگی ماست. اینکه فردی اصلا حساسیت نداشته باشد برای او از زندگی بهره ای کافی نیست زیرا چنین فردی بنیادی برای احساس و عاطفه و حرکت ندارد. اصل بر این است که انسان حساسیت داشته باشد، ولی واکنش های مربوط به آن نباید از حد معینی بگذرد، زیرا در آن صورت افراد نمی توانند وضعی عادی داشته باشند. البته تعیین حد و مرز برای آن کاری آسان نیست جز اینکه دو ملاک تعدیل در روانشناسی و عرف در اجتماع را برای آن معین کنیم. در جوامعی که مذهب در آن نقشی ایفا می کند افراد سعی دارند ملاک های مذهب را مورد اعتنا قرار دهند و از جنبه های افراطی در رفتار بپرهیرند.

عوارض آن

غرض، عوارضی است که برای حساسیت های افراطی و خارج از مرز قابل ذکر است. در اینجا می خواهیم مطرح کنیم که حساسیت های افراطی موجد عوارضی برای آدمی هستند که ما در قالب های زیر آنها را مورد بررسی قرار می دهیم:

1- در جنبه های بدنی: حساسیت و زود رنجی برای بدن زیانبخش و مضر است و خطراتی را برای آدمی در این جنبه پدید می آورد که از جمله آنها بدین قرارند:

- دچار حمله عصبی شدید و به حال اغماء افتادن برای آنها که حساسیت شدید دارند.

- در مواردی زمینه ساز بیماری هایی مثل آسم هستند و این بیماری ها، سوپاپ اطمینانی است برای افراد که خود و دیگران را دریابند که در چه شرایطی قرار دارند.

- در برخی از حساسیت های شدید نوعی گرفتگی و انقباض در ناحیه قلب بروز می کند که فرد احساس می کند ضربان قلبش نامنظم شده و تنفس برای او دشوار است.

- گاهی این امر سبب بی اشتهائی مخصوصا در کودکان می شود که آن نیز خطر و صدمه ای برای افراد است.

- در مواردی افراد را به احساس بیماری و یا تمارض وامیدارد در حالی که به واقع بیمار نیست.

- در اثر برخی از حساسیت های شدید، مغز صدمه  می بیند، تغییر رنگ پدید می آید، عرق کردن زیاد و غیرعادی می شود، ماهیچه های صورت منقبض می گردند، حرکات تشنجی پدید می آیند، ناراحتی های معدی بوجود می آید و...

- حساسیت گاهی در موارد بحرانی سبب سکته قلبی شده و مرگ را باعث می شوند.

- گاهی ممکن است از غذائی متنفر شوند، از تماس پیراهن با بدن ناراحت باشند، حتی برایشان لکنت ایجاد کند و بدنشان رعشه بگیرد، چشمانشان سیاهی برود و.....

2- در جنبه روانی: اینکه فرد تا حدودی حساس باشد و حتی اگر قلبی حساس داشته باشد  لازم و ضروری است، ولی اگر این امر به حساسیت و زود رنجی بکشد موحد عوارض بسیاری است و روزگار آدمی را سیاه می کند.

-  در اینان احساس اجبار در زندگی پدید می آید و اینان خود را در شرایط و موقعیتی اضطراری می یابند و ممکن است خونسرد و بی حرکت باقی بمانند.

- به علت حساسیت، تحمل انتقاد را از دست می دهند و خود را از همه پست تر یافته و احساس حقارت در آنها پدید آمده و تقویت می شود. در چنان صورت راه موفقیت برای همیشه به رویشان بسته خواهد شد.

- حساسیت های افراطی زمینه را برای بسیاری از تعارضات حل نشدنی فراهم می کند، گاهی همین عاملی است که موجب بیماری های روان تنی می شود.

- حساسیت ها باعث می شوند که افراد، تهور و جسارت خود را از دست بدهند و در نتیجه نتوانند به مقابله با مشکل بپردازند.

- حساسیت ها زمینه ساز خشم ها و خشونت ها و اتخاذ مواضع غیرعادلانه است.

- اینان تدریجا آمادگی پیدا می کنند که بیماری عصبی پیدا کرده و مرده ای متحرک گردند و اعمال و رفتارشان به صورت نرمال و طبیعی نباشد.

- همچنین این حالت باعث می شود که در آنها که وضعی عادی دارند خجالت و شرمساری پدید آید و یا زمینه ساز حسادت در آنان گردد و یا سبب بروز اعمال و رفتاری شود که حاصل آن پشیمانی است.

3-  در جنبه اجتماعی: حساسیت ها عوارض اجتماعی بسیاری را برای فرد پدید می آورند، از جمله اینکه:

- فعالیت اجتماعی او را فلج کرده و تمام ذهن و فکر او را تحت اشغال در می آورد.

-  روح عیبجوئی و بدبینی را در فرد پرورش داده و روابط او را با دیگران دچار اختلال می کند.

-  بسیاری از اینان آسیب پذیر شده و زمینه برای شکست و انزوای آنان فراهم خواهد شد.

-  بخاطر رنجش های ناشی از حساسیت، روح انتقام جوئی در آنان زنده و قوی می شود و منتظر فرصتی می مانند تا به حسابرسی دیگران بپردازند و یا همه قدرت خود را در این راه به کار برند و حتی در مواردی خود را به آب و آتش بزنند.

- گاهی ممکن است فکر جنایت به سرعت در مغزشان پیدا شده و ناگهان از خشونت سر در آورند. در اغلب جنایتکاران حساسیت و زود رنجی وجود دارد.

- حساسیت ها اگر بسیار شوند سبب آن خواهند شد که افراد همچون زنبوری آماده نیش زدن باشند و برای دیگران صدمه و آسیبی پدید آورند و به هنگامی که در احساس خصومت خویش موفق نگردند و بر آن فائق نیایند روح خود را زجر دهند و یا دچار لکنت زبان گردند.


Sources :

  1. دکتر علی قائمی- خانواده و مسائل عاطفی کودکان – از صفحه 70 تا 73

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/402244