تجسم جایگاه پاداش و نیز بیان نوع پاداشهاى اعطا شده به نیکان در آن، یکى از موضوعات مورد علاقه دو روایت اسلامى و زرتشتى است.
الف: جنت
جایگاه ابدى پاداش در قرآن، اغلب با مفهوم «باغ» (الجنه، جنات، جنات الفردوس) با نهرهاى آب جارى در زیر آن تجسم شده است «جنات تجرى من تحتها الأنهار» (اعراف/ 7؛ بقره/ 35؛ الرحمن/ 46؛ زمر/ 74؛ نساء/ 4) البته قرآن براى اشاره به باغ هاى زمینى هم از «جنت» استفاده کرده است. مانند آیه 265 سوره بقره که می فرماید: «و مثل الذین ینفقون أموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبیتا من أنفسهم کمثل جنة بربوة أصابها؛ و حکایت کسانى که مالشان را در راه خشنودى خدا و براى تحکیم ایمان خویش انفاق مى کنند همچون بوستانى بر تپه اى است که رگبارى بر آن ببارد و میوه هایش را دو چندان بار آورد، و اگر رگبارى هم به آن نرسد باران سبک آن را بس است. و خدا به آنچه مى کنید بیناست.»
روایت اسلامى، اصرار دارد که جنت، هم اکنون وجود دارد. چنانه در قرآن آمده: «به جنتى که پهنایش به قدر آسمان ها و زمین است، و براى پرهیزگاران، آماده شده است، بشتابید.» (آل عمران/ 133) در قرآن، تصریحى بر مکان جنت وجود ندارد. اما از برخى از آیات قرآن نتیجه گرفته اند که جنت در قسمت بالاتر قرار دارد. به طور مثال در سوره ذاریات آمده: «و روزى شما و آنچه وعده داده شده اید، در آسمان است.» (ذاریات/ 22)
همچنین، قرآن درباره طبقات جنت سخن خاصى ندارد؛ با این وصف به درها یا ابواب آن اشاره شده است. چنانکه آمده: «و کسانى که از پروردگارشان پروا داشته اند، گروه گروه به سوى جنت سوق داده شوند تا چون بدان رسند و درهاى آن به رویشان گشوده گردد و نگهبانان آن، به ایشان گویند: سلام بر شما خوش آمدید در آن درآیید و جاودانه بمانید.» (زمر/ 73)
«این یادکردى است و قطعا براى پرهیزگاران فرجامى نیک است. باغ هاى همیشگى، در حالیکه درهاى آنها برایشان گشوده است.» (ص/ 49- 50) نیز، قرآن بر تعدد جنت ها و نیز درجاتى که مؤمنان در پیشگاه «الله» دارند، تصریح کرده است.چنانکه می فرماید: «همان جنات عدن که آنان با پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان که درستکارند در آن داخل مى شوند و فرشتگان از هر درى بر آنان درمى آیند.» (رعد/ 23) و «ببین چگونه بعضى از آنان را بر بعضى دیگر برترى داده ایم و قطعا درجات آخرت و برترى آن بزرگ تر و بیشتر است.» (اسراء/ 21)
در مجموع، از این آیات برمى آید که جنت، مکانى همگن نیست و در آن، برخى مردم در مراتبى بالاتر به سر مى برند. موضوع طبقات و درجات جنت، در احادیث اسلامى به صورت مبسوط مطرح شده است. (بحارالانوار/ 8، 71) در این باغ یا باغ ها، به پرهیزگاران، پاداشهایى ابدى داده مى شود که قرآن، در بیان آنها، بیشتر از کیفیت هاى قابل لمس دنیاوى استفاده کرده و می فرماید: «باغچه ها و تاکستان ها و دخترانى هم سال، با سینه هاى برجسته و پیاله هاى لبالب...» (نباء/ 32- 34) و «بسترهایى که آستر آنها، از ابریشم درشت بافت است که در آن باغ ها، دلبرانى فروهشته نگاهند که دست هیچ انس و جنى، پیش از ایشان، به آنها نرسیده است.» (الرحمن/ 54 و 58) و «بر تخت هایى جواهرنشان، که روبروى هم، بر آنها تکیه داده اند. بر گردشان، پسرانى جاودان به خدمت مى گردند. با جام ها و آبریزها و پیاله هایى از باده ناب روان؛ که نه از آن درد سر گیرند و نه بى خرد گردند و میوه از هر چه اختیار کنند و از گوشت پرنده، هر چه بخواهند و حوران چشم درشت، مثل لؤلؤ نهان میان صدف. اینها پاداشى است براى آنچه مى کردند. در آنجا نه بیهوده اى مى شنوند و نه سخنى گناه آلود. سخنى جز سلام و درود نیست.» (واقعه/ 15- 26) و «جامى که آمیزه زنجبیل دارد، به آنان مى نوشانند. از چشمه اى در آنجا که سلسبیل نامیده مى شود. و بر گرد آنان، پسرانى جاودانى مى گردند؛ چون آنها را ببینى، گویى که مرواریدهایى پراکنده اند. و چون بدانجا نگرى، سرزمینى از نعمت و کشورى پهناور مى بینى. بهشتیان را جامه هاى ابریشمى سبز و دیباى ستبر، در بر است و پیرایه آنان، دستبندهاى سیمین است و پروردگارشان، باده اى پاک، به آنان مى نوشاند.» (انسان/ 12- 21)
ب: بهشت
مفهوم کلى جایگاه پاداش یا بهشت در گاهان، با انگاره هایى مانند «گرودمان» (یسنه 51:15 و یسنه 50:4 و یسنه 45:8)، «سراى منش نیک» (یسنه 32:15 و یسنه 33:4)، «سراى تو» (اهوره) (یسنه 48:7) «فراترین سراى» (یسنه 28:4)، «سراى فرزانگان» (یسنه 50:2) وجود دارد. نیز، در متون پهلوى تصریح شده است که بهشت، هم اکنون وجود دارد و در آسمان و در مکانى بالاتر از دوزخ، واقع شده است. در دینکرد پنجم آمده: «بهشت و دوزخ، اکنون نیز وجود دارد.» «بهشت در ستاره پایه و بالاتر از آن؛ و دوزخ، در زیر زمین است.» (دینکرد پنجم/ 44)
همچنین، بر وجود جایگاه هاى فروتر و برتر در جایگاه پاداش اشاره شده است که این جایگاه ها، در چهار طبقه صورت بندى شده اند که عبارتند از ستاره پایه، ماه پایه، خورشیدپایه و گرودمان. در شایست ناشایست ذکر شده: «در بهشت آنکه در جایگاه فروتر است به آنکه در جایگاه برتر است حرمت گذارد، گوید که نیز نیکو باشى تو اى مرد، که اندکى نزدیک ترى به آن یک وجود منزه!» (شایست ناشایست، 84ـ85) و نیز در ارداویراف نامه اشاره می کند که «پس نخستین گام را به ستاره پایه فراز نهادم، به اندیشه نیک... و دیدم آن روان پرهیزگاران را که چون ستاره اى درخشنده، از آن روشنى همى تابید... اینان روان هایى هستند که در گیتى، یشت نکردند و گاهان نسرودند و...شاهى و دهبدى و سالارى نکردند، اما به دیگر کرفه ها پرهیزگار بوده اند.... دیگر گام را به گفتار نیک به ماه پایه فراز نهادم... آن انجمن بزرگ پرهیزگاران دیدم...کسانى... که به گیتى یشت نکردند و گاهان نسرودند و به دیگر کرفه ها بدین جاى آمده اند. روشنى ایشان به روشنى ماه، همانند است.... سه دیگر، گام را به خورشید پایه فراز نهادم، آنجا که کردار نیک مقیم است.... دیدم آن روان پرهیزگاران را به گاه و بستر زرین و مردمى بودند که روشنى شان به روشنى خورشید همانند بود.... اینان روان هایى هستند که به گیتى، پادشائى نیک و دهبدى و سالارى کردند. چهارم گام را فراز نهادم به آن گرزمان روشن آن که همه آسایش است....» (ارداویراف نامه/ 305- 307) بنا به روایت زرتشتى، در این طبقات، «همه روانها در بى رنجى، یکسانند اما روشنى ایزدى را به اندازه نیک سرشتى خود گیرند و یکسان نیستند.» (زادسپرم/ 69)
به هر حال، ویژگى اصلى بهشت در روایت زرتشتى، «نور و روشنایى» است. آورده اند که در سه طبقه نخست بهشت، روان پرهیزگاران، همچون ستاره و ماه و خورشید مى درخشند؛ و «گرودمان» یا بهشت برین در این روایت، با ویژگى «روشنى بى پایان» توصیف شده است. «روشنى بى پایان» و «برترین روشنى» در هر دو روایت زرتشتى و اسلامى، خاص خداى بزرگ است: «او که برترین روشنى هاست، خداترین خدایان است، مینوترین مینوان است.» (شاکد/ از داتستان دینیک، 86)
در قرآن نیز می فرماید: «خدا، نور آسمان ها و زمین است. مثل نور او، چون چراغدانى است که در آن، چراغی و آن چراغ در شیشه اى است؛ آن شیشه، گویى اخترى درخشان است که از درخت خجسته زیتونى که نه شرقى است و نه غربى، افروخته مى شود. نزدیک است که روغنش، هر چند بدان آتشى نرسیده باشد، روشنى بخشد. روشنى بر روى روشنى است. خدا هر که را بخواهد، با نور خویش هدایت مى کندو این مثل ها را خدا براى مردم مى زند و خدا به هر چیزى داناست.» (نور/ 35)
نیز در متون پهلوى، از کیفیت هاى قابل لمس مادى، البته با توصیفى کمرنگ تر از قرآن، براى بیان نعمت هاى بهشتى بهره جسته شده است. در گاهان، گرودمان (گرزمان) به عنوان «فراترین سراى،...که سراى اهوره تواناتر از همگان است» (یسنه 28:3ـ4) وصف شده که در آن «بهترین پاداش ها» (یسنه 48:9) و «بهترین زندگى» (یسنه 44:2) و «زندگى خوب و جاودان». (یسنه 32:5 و نیز یسنه 46:19) به راست گفتاران، وعده داده شده است.
در متون پهلوى، کیفیت جایگاه پاداش، چنین وصف شده است: «... بدان جامه هاى زرنشانده و سیم نشانده از همه جامه ها، درخشان تر... بدان ارابه و گردونه زرین در در روشنى... زین افزار خوب ساخته زرین ى گوهرافزوده سخت درخشان سراسر آراسته... آن گاه بسیار زرین، بستر خوب و بالش را با قالی شایسته...» (ارداویراف نامه/ 306- 307) روایت زرتشتى، در عین حال، تصریح مى کند که کیفیت آسانى و شادى و نیکى بهشتى به مراتب برتر از گیتى است. چنانکه آورده: «اندر آن، همه آسانى و رامش و شادى و برکت و نیکى است که از بزرگترین و برترین نیکى و رامش گیتى هم بیش و بهتر است. آنجا هیچ نیاز و درد و غم یا دشوارى نیست. خوشى و نیکى برخاسته از آن گاه سود همیشگى است و از آن گنج پر ناکاستنى نفرسودنى بى کرانه است.» (شاکد، از: داتستان دینیک، 107). این بیان، بدون تردید، بر آمیخته نبودن شادى ها و نیکى هاى بهشتى با هرگونه بدى و پلیدى، ناظر است.
ج: مقایسه جنت و بهشت
از آنچه در فوق گفته شد، پیداست که هر دو روایت اسلامى و زرتشتى، بر اساس بن باورها و کیفیت هاى زندگى مردم ایرانى و عرب، جایگاه عذاب و پاداش ابدى را به وجهى کاملا نمادین توصیف کرده اند؛ و شکى نیست از این توصیف، عبرت و دلگرمى مردمان را چشم داشته اند. براى نمونه: «قطعا در این یادآورى ها، براى کسى که از عذاب آخرت مى ترسد، عبرتى است؛ آن روز روزى است که مردم را براى آن، گرد مى آورند و آن روز، روزى است که جملگى در آن حاضر مى شوند.» (هود/ 103) تفاوت اصلى که بر همان بن باورها و کیفیت ها تکیه دارد، شیوه توصیف این جایگاه است که یکى آن را به شکل یک باغ پر از نعمت تجسم مى کند و دیگرى، آن را سرایى از نور بى کرانه.
ادیان الهی دین زرتشتی اسلام نتیجه اعمال انسان بهشت باورها پاداش الهی