انسانی که از انحرافات و گناهان توبه باید پابرجا و دائم باشد؛ از یک سو، هر زمان خطایى از انسان بر اثر وسوسه هاى «نفس اماره» سر بزند، باید بلافاصله به سراغ توبه رود، و در مرحله «نفس لوامه» در آید تا زمانى که به مرحله «نفس مطمئنه» رسد و ریشه هاى وسوسه ها از بیخ کنده شود. و از سوى دیگر، از هر گناهى توبه مى کند باید کمال مراقبت را به خرج دهد که آن توبه را نشکند و بر تعهد خود در پیشگاه خدا نسبت به ترک آینده باقى بماند. و به تعبیر دیگر، اگر بعد از توبه از گناه هنوز انگیزه هاى آن در اعماق دل و جان او باقى مانده باید با آن به مبارزه برخیزد و جهاد با نفس را جزء برنامه خویش قرار دهد و به این ترتیب هم در صف تائبان باشد و هم در صف مجاهدان.
بعضى از علماى اخلاق بحث بى نتیجه یا کم نتیجه اى را در اینجا دنبال کرده اند که آیا مقام توبه کار جهاد کننده در برابر ریشه هاى گناه افضل است یا توبه کارى که ریشه هاى گناه را از سرزمین قلب خویش بر انداخته است.
این مهم نیست که کدامیک از آن دو افضلند، مهم آن است که توبه کننده چه دستوراتى را باید به کار بندد که به گناه گذشته بازگشت نکند؛ براى این امر رعایت امورى لازم است:
1ـ جدا شدن از محیط گناه و عدم شرکت در مجالس معصیت، چرا که توبه کار در آغاز امر آسیب پذیر است و مانند بیمارى است که تازه از بستر برخاسته، و اگر با پاى خود به مناطق آلوده به میکروبهاى بیمارى زا رود، احتمال آلودگى مجدد او به بیمارى فراوان است؛ همچون معتادى است که ترک اعتیاد به مواد مخدر نموده ولى هرگاه به مناطق آلوده برگردد، به سرعت آلوده مى شود.
2ـ باید در دوستان و معاشران خود تجدید نظر کند؛ هرگاه در گذشته کسانى بوده اند که او را تشویق به گناه مى کردند، از آنها شدیدا فاصله گیرد.
3ـ هر زمان وسوسه ها و انگیزه هاى آن گناه در او پیدا مى شود، به ذکر خدا روى آورد، چرا که: «الا بذکر الله تطمئن القلوب؛ ذکر خدا مایه آرامش دلها است.» (رعد/ 28)
4ـ همواره درباره آثار زیانبار گناهى که آن را ترک گفته بیندیشد و آن آثار را نصب العین خود قرار دهد، مبادا بر اثر غفلت از آن و فراموش کردن اثرات مرگبار آن گناه، بار دیگر انگیزه ها در او رشد کند، و وسوسه ها از هر سو به قلب او هجوم آورد.
5ـ در داستانهاى پیشینیان و کسانى که بر اثر گناهان مختلف گرفتار مصائب دردناکى شدند، بیندیشد، و سرگذشت آنها را از نظر بگذراند، حتى در حالات انبیاء و پیامبران معصومى که گاه گرفتار لغزش ترک اولى شدند، مطالعه کند. مثلا ببیند که چه امرى سبب شد آدم با آن مقام والایش از بهشت رانده شود، یا حضرت یونس مورد خشم قرار گیرد، و به زندان شکم ماهى فرستاده شود یا بر اثر چه عواملى یعقوب، پیامبر بزرگ خدا، به درد جانفرساى فراق فرزند سالها گرفتار آید. مطالعه این امور بى شک وسوسه هاى گناه را کم مى کند، و به توبه دوام و ثبات مى بخشد.
6ـ به عقوبتها و مجازاتهایى که بر یکایک از گناهان وعده داده شده بیاندیشد، و این احتمال را از نظر دور ندارد که تکرار گناه بعد از توبه ممکن است مجازات شدیدترى داشته باشد. و نیز به الطاف و عنایات الهیه که در انتظار توبه کاران است و شامل حال او شده است توجه کند و دائما به خود تلقین نماید بکوش، این عنایات و الطاف را حفظ کن، و این مقام والایى که خداوند نصیب تو کرده است به آسانى از دست مده!
7ـ باید وقت شبانه روزى خود را با برنامه هاى صحیح پر کند، برنامه تلاش براى زندگى آبرومند، برنامه عبادت و بندگى خدا و برنامه سرگرمى هاى سالم؛ زیرا بیکارى و خالى ماندن اوقات از برنامه، بلاى عظیمى است که زمینه را براى وسوسه هاى بازگشت به گناه فراهم مى سازد.
از دانشمندى پرسیدند که تفسیر «حدیث التائب حبیب الله؛ توبه کننده دوست خداست.» چیست؟ گفت: منظور کسى است که مصداق این آیه شریفه باشد: «التائبون العابدون الحامدون السائحون الراکعون الساجدون الامرون بالمعروف و الناهون عن المنکر و الحافظون لحدود الله و بشر المؤمنین؛ (مؤمنان) توبه کنندگان، عبادتکاران، حمد خدا گویان، سیاحت کنندگان (که پیوسته در میان کانونهاى اطاعت خدا رفت و آمد دارند) رکوع کنندگان، ساجدان، آمران به معروف، نهى کنندگان از منکر و حافظان حدود الهى (هستند) و بشارت ده (این چنین) مؤمنان را!» (توبه/ 112)