مهم ترین کار روز برای یهودیان سنتی به جا آوردن به ترتیب نمازها است: نماز صبح یا شحریت (سحر) نماز عصر یا مینحا (قربانی) و نماز شام یا عزویت (معریو) (شامگاه). این نمازها که برای آنها اوقات معینی مطابق اوقات گذراندن قربانی هایی که به معبد آورده می شدند، قرار داده شده است، متشکلند از یک دعای اصلی و عباداتی که برگرد آن جمع آمده اند.
شمونه عسره یا دعاهای هجده گانه
قسمت اصلی یاد شده، یا شمونه عسره به معنای «هجده»، نمازی است با نوزده دعای برکت، که یکی از آنها دعای مخصوصی است بر ضد بدعت گذاران، به ویژه بدعت آفرینان «یهودی ـ مسیحی»، که در حدود اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم به این مجموعه افزوده گشته است. شکی نیست که مهمترین قسمت نماز یهودیان همین دعاهای هجده گانه ای است که در نمازهای مختلف خوانده می شود. در میشنا این دعاها را نماز (تفیلا) نام گذارده اند. این نماز را ربان گملیئل اهل شهر یونه در قرن اول میلادی تنظیم نموده است. عدهای دیگر عقیده دارند که مدتی قبل از او صد و بیست نفر از پیران قوم که در بین آنها عدهای پیامبر وجود داشت، این نماز را تنظیم نمودند. قدیمیترین قسمتهای این نماز سه دعای اولیه آن است که در حدود چهارصد سال قبل از میلاد به وسیله اعضای بت هکنست هگدولا (مجمع بزرگان قوم یهود) فراهم شده است. سه دعای آخر آن احتمالا در حدود دویست سال قبل از میلاد در دوره مکابیها نوشته شده است.
دوازده دعای وسطی به دوران معبد دوم مربوط است. امروز این نماز در نوزده دعا خوانده میشود و قسمت نوزدهم آن را شموئیل جوان اهل یونه تنظیم نموده است. این نماز در هر یک از مناسبت ها تقریبا بدون آنکه تغییری بکند تکرار می شود، و از ساختار سه لایه زیر برخوردار است:
1. ستایش خدا، که از جمله اوصافش آن است که خدای پدران، تأمین کننده غذا و سلامتی، صادق در امر رستاخیز مردگان، و مقدس است (سه براخا).
2. دعا برای علم، توبه، مغفرت، نجات، شفا، زمینی پربرکت، گردآوردن آوارگان تبعیدی، داشتن داورانی عادل، نابودی بدعت گذاران، پاداش عادلان، بازسازی اورشلیم، آمدن مسیحای داوودی، و درخواست پذیرش نماز (سیزده براخا).
3. دعا برای بازگشت به صیون و دوباره برقرار ساختن عبادات معبد، سپاس از خوبی و خیر خدا و معجزات او، و طلب صلح، رحمت و حیات برای اسرائیل (سه براخا).
دعای شمونه عسره را باید در حال ایستاده و رو به اورشلیم خواند. این نماز را عمیدا یعنی ایستاده نیز نام نهاده اند و این نام مناسبتر از شمونه عسره است، زیرا فقط در حال ایستادن خوانده میشود. از این دعا نمونه های نسبتا متفاوتی در میان جوامع یهودی مختلف وجود دارد اما ترکیب اصلی آنها یکی است. در روزهای شنبه و اعیاد و در نماز موساف سیزده قسمت وسطی نماز خوانده نمی شود و بدین طریق در این روزهای استراحت و آسایش، یهودیان فکر خود را از تمام ناراحتیها و تقاضاها آزاد مینمایند. در این روزها به جای این سیزده قسمت، نمازهایی مختص آن عید خوانده می شود.
آنگاه که نماز را با مینیان یعنی نصاب معادل ده فرد مذکر بالغ، به جا می آورند، ابتدا افراد جماعت دعاهای هجدهگانه را به آرامی می خوانند، سپس پیش نماز (شالیح صیپور) آن را با صدای بلند تکرار میکند.
علت تکرار آن است که اگر کسی نماز را بلد نباشد بتواند، هنگام تکرار، آن را به آسانی دنبال نماید. علت اینکه این نماز در ابتدا آهسته خوانده می شود، آن است که به نمازگزار فرصت داده شود تقاضاهای شخصی خود را هم بیان کند. این موضوع از بحثی که در تلمود، نوشته شده است (بین ربی الیعزر و ربی یشوعا) نتیجه گرفته شده است. یهودیان در سه قسمت اولیه این نماز نام پیامبران بزرگ خدا (ابراهیم، اسحاق و یعقوب) را ذکر نموده و از خدا میخواهند که به خاطر نیکی و پاکی و صداقت این پیامبران، به آنها احسان نماید. در دعای دوم اتا گیبور از قدرت خداوند سخن میگویند. اعتراف میکنند که او روزی آنها را میدهد و بیماران را شفا میبخشد. برای اینکه کشاورزی آنها برکت داشته باشد تقاضا میکنند که در فصل پاییز و زمستان بارانهای مفیدی ببارد. آنگاه خدا را تقدیس نموده به رحمت و احسان او اعتراف مینمایند.
در دعای پنجم اظهار ندامت نموده از خدا میخواهند که آنها را به سوی تورات و قوانینش بازگرداند. آنگاه از او تقاضا مینمایند که به زندگی و کشاورزی و کار آنها برکت بدهد. در آخرین قسمت نماز از خدا میخواهند که به دعا و استغاثه بندگان خود گوش دهد و رحم و شفقت خود را از آنان دریغ ننماید. به هنگام تکرار عمیدا بخش ویژه ای که به قدوشا یعنی قدس، معروف است به دعای برکتی که در آن از قدوسیت خدا ستایش می شود، افزوده می گردد. این بخش متشکل است از آیاتی برگرفته از یشعیا (3. 6)، یحزقل (12:3) و تهیلیم (10:146)، که توسط جماعت و پیش نماز با صدای بلند خوانده می شود.
در نمازهای صبح و شام پیش از عمیدا به خواندن شمع و براخاهای آن می پردازند. شمع در یهودیت از جایگاهی بسیار مهم برخوردار است و از آنجا که در یهودیت اعتقادنامه رسمی وجود ندارد، همچون شهادتی اعتقادی عمل می کند. در مزوزا که طومار پوستی دست نوشته ای است که باید بر یکی از بازوهای هر دری که در خانه های یهودیان وجود دارد، بسته شود، دو بخش نخست همین شمع را می نویسند. نیز همین دو بخش است که به همراه عبارات دیگری از کتاب مقدس محتوای تفیلین یا بازوبند و پیشانی بند مخصوص را تشکیل می دهند. تفیلین جعبه هایی از چرم سیاه با بندی از چرم سیاه هستند که افراد مذکر یهودی آنها را در خلال نماز های صبح در روزهای عادی هفته بر جلوی سر و بازوی چپ خویش می بندند. اولین آیه شمع یعنی «بشنو ای اسرائیل ادونای خدای ما است، ادونای یکی است.» توسط شخص نزدیک به مرگ نیز تکرار می شود تا در حالی از دنیا برود که اقرار به یگانگی خدا را بر زبان دارد. غیر از عمیدا، و دعای شمع در عبادات صبح و شام، در سه نماز روزانه یهودیت از آیات و عبارات کتاب مقدس، به ویژه از مزامیر و از سرودهای نیایشی و دعاهایی که در دوره های تلمودی و پس از تلمودی ساخته شده اند استفاده شده است. طولانی ترین عبادت، عبادت صبحگاهان است، که در دوشنبه ها و پنجشنبه ها قسمتی از طومار تورا نیز بر خواندنی های آن افزوده می شود.
دیدگاه عارفان حاسیدی درباره وقت دقیق نمازها
اگرچه تلمود و مجمع القوانین های مختلف ریزه سنجی های قابل توجهی درباب وقت دقیق نمازهایی که باید خوانده شوند در کار آورده اند، عارفان حاسیدی قرن های هجدهم تا نوزدهم تمایل داشتند که در وقت هایی نماز بخوانند که از دید هلاخا ناموجه بود. گرچه برخی از آنها اعمال خود را، که به شدت مورد انتقاد تنزه طلبان هلاخایی قرار داشت، مطابق مبانی قبالایی توجیه می کردند اما تردیدی نیست که در زیر این سرکشی گونه ای عصبانیت از «نماز اجباری» نهفته بود. درباره ربی مندل از اهالی کوتسک، که از رهبران حاسیدیان قرن نوزده بود، گفته شده است که وی می گفت آنان در کوتسک دل دارند نه ساعت، یعنی که ممکن نیست نماز را فقط از آن رو که وقتش در رسیده است به جای آورد، زیرا نماز حقیقی اظهاری از روی دل و جان است. قبل از آن نیز در میشنا با دیدگاهی که مخالف نمازهای ثابت است مواجه می شویم، چرا که معتقدند نماز باید استغاثه فرد در مقابل خدا باشد.
از قدیم الایام کنیسه محلی برای اجتماع مردم، و محور زندگی جمعی بوده است. با آنکه فرض بر آن است که یهودیان در خلال مراسم عبادی اکثر کنیسه های راست کیشان از صحبت کردن خودداری می کنند اما مردم زیاد به ظاهر این فرمان پایبند نیستند و در نتیجه فضایی کاملا غیر رسمی بر مراسم حکمفرما می شود. از آنجا که عبادات راست کیش ها به زبان عبری است و از روی سیدور یا کتاب نماز خوانده می شود، نحوه همراهی افراد عادی با مراسم به مسئله ای مشکل آفرین تبدیل شده است. مقداری از جذابیت مراسم عبادی اصلاح گرایان در این واقعیت نهفته است که آنان در بسیاری از عبادات خویش و در موضوعات متنوع تری که در بین عبادات مطرح می شد و نیز به همین نحو در آداب اصلی که در خلال عبادات الهی به دقت مراعات می گشت از زبان های بومی استفاده می کردند.
مراسم عبادی جماعت های حاسیدی
در جماعت های حاسیدی ترجیح می دهند که چندان آداب گرا نباشند و مثلا در خلال نماز تکانهای شدیدی به خود می دهند (شوکلینگ)، زیرا به این ترتیب می توان بهترین سطح از مشارکت و درجه بالایی از ابراز حالات نفسی را برای کسانی که شوق نماز خواندن دارند، تأمین کرد. اما با این حال دست کم یک گروه حاسیدی یافت می شود که کوشیده اند تا با تشویق پیروان خود به اختصاص زمان کوتاه در هر روز به صحبت کردن با خدا به زبان مادری خویش، خشکی و بی روحی نمازهای ثابت را تحمل پذیر گرداند، این عمل حسیدیم براسلاو به حیتبوددوت یا «تنها بودن» با خدا مشهور است.
اگرچه دوره بیست و چهار ساعته شبانه روز، که بر طبق محاسبه یهودیان از شب به بعد آغاز می شود، بخش بسیار مهمی در اوقات شرعی به حساب می آید اما واحد اصلی در این میانه هفته است. روزهای هفتگانه هفته در عبری نام خاصی ندارند و صرفا با تعابیر «روز اول» (یکشنبه)، «روز دوم» (دوشنبه)، و مانند آن از آنها نام می برند. از جمعه با یکی از دو نام «روز ششم» یا «عرو شبات» (یعنی طلیعه تعطیل یا شب شبات) یاد می شود. متناسب با آیین ها هر شبانه روز را به دو بخش تقسیم کرده اند: شب که با غروب آفتاب یا هنگامی که اولین ستاره ها قابل دیدن می شوند، آغاز می گردد، و روز که از اولین پرتو صبحگاهی سحر یا پدیدار شدن خورشید محاسبه می شود. هلاخا هم شب و هم روز را به دوازده قسمت بخش کرده است; البته مدت شب و روز در زمستان و تابستان تفاوت می کند، به طوری که در تابستان بخش های روزانه طولانی تر هستند و در زمستان قسمت های شبانه.
در باب این مسئله که آیا باید بخش های دوازده گانه شبانه روز را از سحر تا ستاره بین دانست یا که آن را از طلوع خورشید تا غروب آفتاب حساب کرد، اختلاف است. سنت محاسبه شروع بیست و چهار ساعت روز با شامگاه، مبتنی است بر داستان خلقت در برشیت که در آن (فصل اول) گفته می شود: «و شب شد و صبح شد.»
روز شبات و جایگاه آن در آیین های دینی و تصور یهودیان
روز تعطیل، که با عنوان ساده شبات از آن نام می برند، عصر جمعه و پیش از وقت شامگاه آغاز می شود. شامگاهان از دید یهودیت زمان نامشخص است که معلوم نیست به روز ملحق است یا به شب. در اشارات جداگانه مربوط به شبات که در دو نسخه ده فرمان آمده است، می توان نوعی ارتباط میان شبات و خلقت (در برشیت) و میان شبات و واقعه خروج از مصر (در دواریم) دید. چنین است که شبات همچون تأکیدی بر خلقت جهان به دست خدا و تسلط او بر سرنوشت تاریخی قوم یهود نمود می یابد. یهودیت شبات را پدیده ای ویژه از سوی خدا به یهودیان می داند، نه همچون آیینی دینی که برای سراسر جهان در نظر گرفته شده باشد.
در حقیقت بیگانگان را از بیم مرگ، از به جای آوردن شبات یهودی منع کرده اند و به همین دلیل بیگانه ای که قرار است، تغییر آیین به یهودیت را از سر بگذراند تا آنگاه که تبدیل کیش محقق نشده است، نخواهد توانست تمامی قوانین شبات را به اجرا در آورد. شبات علامتی است میان خدا و فرزندان اسرائیل، که حاکی است از اینکه خدا جهان را در شش روز آفرید و در روز هفتم از کار دست کشید، یعنی که جهان تماما کار دست خدا است نه انسان. میدراش روز هفتم را چنین به تصویر کشیده است که به خدا شکوه می کند، هر کدام از دیگر روزهای هفته یاری دارند، یکشنبه دوشنبه را دارد و مانند آن، اما او از یار بی بهره است. خدا پاسخ می گوید که جماعت اسرائیل یار اویند. چنین تصویری از اسرائیل که مزدوج شبات است، مشخص کننده جایگاه بسیار مهمی است که این روز، هم در آیین های دینی و هم در تصور یهودیان، دارا است. علی رغم اهمیتی که شبات دارد، میشنا اذعان می کند که تمامی قوانین متنوع مربوط به آن همانند کوه هایی آویزان از مویی می باشند، چرا که در کتاب مقدس شواهد و دلایل کمی برای این موضوع یافت می شود. مطابق یکی از دیدگاه های تلمودی اگر یهودیان فقط به مدت دو هفته پشت سرهم قوانین شبات را آنگونه که باید رعایت می کردند، موجب ظهور نجات مسیحایی می شدند. این نکته مطابق تفسیر یکی از حاخام های متجدد بدین معنا است که یهودیان باید نه تنها دو شبات پیاپی را رعایت کنند بلکه باید در خلال شش روز دیگر هفته که در میان آن دو روز قرار می گیرند، نیز مقدس باقی بمانند.
هر بانوی یهودی موظف است قبل از غروب روز جمعه دو شمع روشن کند و دعای زیر از بخواند و با آن شنبه را آغاز کند. اگر در خانه بانوئی نباشد، این وظیفه به عهده دوشیزه خانه است و در غیاب او مرد خانه می تواند براخا را بگوید. براخای روشن کردن شمع شبات: «باروخ اتا ادونای الو هنو ملخ ها عولام اشر کید شانو بمیصوتاو و صیوانو لهد لیق نر شل شبات کودش». در عصر روزهای قبل از اعیاد به جای شبات نام آن عید را ذکر می کنند. البته بانوی خانه باید هنگام انجام این فریضه از نظر لباس پوشیده و منظم باشد. به هر حال شبات این گونه آغاز می گردد که هر خانم یهودی، در خانه دو شمع روشن می کند و مرد در بازگشت از مراسم عبادی کنیسه، بر جامی از شراب دعای قیدوش (تقدیس) می خواند. قیدوش دیگری، که براخاهای آن کمی متفاوت است، صبح شنبه و پیش از صرف ناهار بر شراب انگور و یا هرگونه مشروب الکلی دیگر خوانده می شود. افراد خانواده، که پیش از آن در روز جمعه و قبل از شروع شبات حمام گرفته اند، به احترام این روز لباس تمیز می پوشند و رسم بر آن است که در سه وعده غذایی جشن گونه حضور به هم می رسانند: یکی در جمعه شب و دیگری در وقت ناهار شنبه، که هر یک از این دو سور تشکیل می شوند، از دو قرص نان که به طرز خاصی پخت شده است و حلا نام دارد، به علاوه ماهی و گوشت، آخرین وعده نیز غذای مختصرتری است که در عصر شنبه صرف می شود. در خلال صرف خوراکهای یاد شده، دور میز غذا که با رومیزی سفیدی آراسته شده است، نیایش های شبات خوانده می شود. با پیدا شدن سه ستاره در آسمان شنبه شب، شبات پایان می یابد.
آیین هودالا
پس از مراسم عبادت شامگاه، آیین هودالا انجام می گیرد که تشریفاتی است حاکی از تفکیک میان تقدس شبات و بقیه هفته که غیر مقدس و دنیایی است. چیزهایی که در این مراسم استفاده می شود عبارتند از شراب یا نوشیدنی های دیگر، ادویه ها و مزه هایی که منظور از آنها تقویت کردن فرد یهودی پس از جدا شدن روح تازه ای (نشامایترا) است که گمان می رود که در طول مدت شبات بر او فرود آمده بوده است و بالاخره استفاده از نور شمعی مخصوص.
ممنوعات دوره شبات
در خلال دوره تقریبا 25 ساعته شبات، هیچگونه کار دنیایی و غیر مقدس نمی توان انجام داد. هلاخا با تفصیل زیاد به برشمردن 39 مقوله اصلی از کارهای ممنوع و بسیاری زیر مقوله های فرعی آنها پرداخته است. یهودی باید از تسلط خود بر جهان طبیعت و عالم اجتماع دست کشد تا به خوبی دریابد که خالق و صاحب اختیار هر آنچه هست فقط خدا است. در طول زمان، ربیان از پیش خود مقولاتی از کارهای ممنوع را اضافه کردند تا پیام استراحت شبات را بهتر برسانند. ممنوعیت روشن کردن یا استفاده از آن که حاخامان آن را به نیروی الکتریسیته نیز تعمیم داده اند، از اهمیت خاصی برخوردار است. حتی کسانی از آنها مدعیند که الکتریسیته را می توان مشمول نهی خود کتاب مقدس دانست. از آنجا که پخت و پزی در شبات نمی توان داشت غذا را باید در جمعه آماده کرد و می توان آن را رو شعله ای که معمولا روی آن را با پنبه نسوز می پوشانند، گذاشت تا در خلال شبات از آن استفاده شود. این امر باعث پیدا شدن شماری از خوراکی های مخصوص شبات شده است که پخت آنها آرام و در طول شب انجام می گیرد و در وقت نهار روز شنبه صرف می شوند.
معروف ترین آنها غذای آبگوشتی شولنت است که از گوشت و لوبیا و سیب زمینی درست می شود در برخی از منابع هلاخایی تاکید شده است که غذا را باید در صبح شنبه تناول کرد زیرا هم مایه عونگ یا نشاط شبات است و هم مخالف رأی علمای قرائیم است که می گویند روشن بودن آتش در خانه یهودی در شبات مجاز نیست. برای تأکید بر نشاط شبات، و تصدیق خوبی جهانی که خدا آفریده است، نباید در شبات روزه گرفت و یا در ملأ عام عزاداری کرد، زیرا هر دوی اینها ممکن است نگرشی منفی به نظام آفرینش اشیاء به نظر آید. تنها استثنا درباره روزه، روزه ای است که پس از خواب دیدن های آشفته انجام می گیرد، زیرا اگر چنین روزه ای مجاز نباشد، ضمیر کسی که چنان خوابی دیده است به احتمال زیاد در سرتاسر شبات او را ناراحت خواهد داشت. به نظر یهودیان سنتی، شبات قسمتی از زمان است که مشمول نظم طبیعی امور نیست. آنان نمی توانند چیزهایی را که در هفته آینده به آنها احتیاج خواهند داشت، در شبات آماده کنند و یا به فکر چیزی درباره آنها باشند; در نتیجه کاملا از روال معمول روزهای کاری عادی هفته و مسائل و مشکلات آن به دور می مانند. چنین است که شبات به نماد زمان تقدس یافته، و در واقع نماد دوران رهایی یافتگی که در ضمن دوره مسیحایی قرار می گیرد، تبدیل شده است و تصور می شود که بازتابی از جهان آینده در این جهان باشد.
شبات نماد مضامین وحدت و هماهنگی
قبالا در باب مضامین وحدت و هماهنگی که شبات نماد آنها است به تفصیل سخن گفته است. از نظر سنت زوهری نیز این روز زمانی است که اتحاد ازدواجی اصل های مذکر و مؤنث هستی در قلمرو عالم الوهی به وجود می آید. شماری از دعاها و نیایش ها، که ابتدا در محافل قبالایی پیدا شدند اما با اقبال عموم یهودیان مواجه گشتند، تأکیدشان بر نمادسازی عرفانی ای است که در آن داماد شبات با عروس الوهی اش متحد شده اند و از دسترس نیروهای شر، که در خلال شبات ناتوان هستند، دور می مانند.
در طول سال هشت شبات مخصوص وجود دارد که یهودیان باید از آن اطلاع داشته باشند. علاوه بر نماز شبات، در این روز ها نماز جداگانه ای خوانده می شود. علمای یهود گفته اند که ما بین آخرین روز ماه شواط و اولین روز ماه نیسان ما باید چهار قسمت از تورات را بخوانیم که هر یک از آنها محتوی دستور مخصوصی درباره چهار شبات ویژه می باشد. این شباتها خصوصیتی دارند و قسمتهائی از تورات که در آن چهار شبات خوانده می شود، از فصل های زیر است: 1- شقالیم 2- زاخور 3- پارا 4- هحودش. در میشنا هم اسم این چهار شبات ذکر شده است و این خود نشان می دهد که آن فصول تورات اهمیت به سزائی دارد. هشت شبات مهم عبارتند از:
1- شبات شیرا به مناسبت گذشتن بنی اسرائیل از دریا
2- شبات شقالیم (اعانات) در آن روز برای تعمیرات خانه خدا اعانه داده می شود.
3- شبات زاخور (یادبود) برای یادآوری عید پوریم.
4- شبات پارا (گاو قرمز) این گاو بعداز ذبح سوزانده می شد و از خاکستر آن نیاز شرعی زائران تأمین می گردید.
5- شبات هحودش (ماه نیسان) به مناسبت فرا رسیدن عید فطیر و خروج بنی اسرائیل از مصر.
6- شبات گادول (بزرگ) که در آن روز واعظین با سخنرانیهای مفصل خود مردم را به داشتن ایمان و تقوی تشویق می نمایند.
7- شبات ایخا (شبات قبل از نهم ماه آب) برای یادآوری روز نهم ماه آب.
8- شبات شوبا (توبه) که شبات قبل از روز کیپور می باشد و واعظین به مردم توصیه می کنند که از صمیم قلب به سوی خدا باز گردند و توبه و انابه نمایند.