آنچه مشهور بین علمای شیعه است این است که پیامبر اکرم به هنگام بعثت چهل ساله بوده اند زیرا بعثت چهل سال پس از واقعه ی هجوم ابرهه به مکه اتفاق افتاده و پیامبر در همان سال بدنیا آمده اند لذا بعثت در چهل سالگی ایشان رخ داده. بین علمای عامه نیز قول مشهور همان چهل سالگی است اما برخی از ایشان چهل و دو، برخی چهل و سه و غیر این ها را نیز گفته اند. در مورد روز و ماه بعثت نیز اختلاف دیده می شود. برخی گفته اند بعثت مقارن با نزول اولین بخش قرآن بوده، قرآن هم که در شب قدر نازل شده پس بعثت در شب قدر صورت گرفته.
در مقابل این گروه، عده ای از علما قائل اند بعثت با نزول وحی قرین نبوده و شروع یکی دلیل بر شروع دیگری نمی باشد. من جمله علامه طباطبایی (ره) در جلد دوم از تفسیر المیزان صفحه ی 20 به این مطالب تصریح کرده است. در مورد روز و ماه بعثت مشهور بین علمای شیعه بیست و هفتم رجب است اما نظر اهل تسنن بر وقوع بعثت در ماه رمضان است. البته برخی از روایات شیعی نیز موید قول اهل سنت می باشند اما چون این روایات ضعیف اند (به جهت تعداد یا سند یا...) لذا آنها را حمل بر تقیه و امثاله کرده یا اصل صدورشان از معصوم را مورد مناقشه قرار داده اند. در مورد روز وقوع بعثت بین اهل سنت هفدهم رمضان، هجدهم رمضان و بیست و چهارم آن -بنابه اقوال مشهور- روز بعثت شمرده شده. در مقابل این قول اقوال دیگری هم هستند که دوازدهم ربیع الاول، دهم ربیع الاول یا مانند شیعیان بیست و هفتم رجب را مبعث نبی (ص) دانسته اند.
چرا برخی از علمای عامه مبعث را در ماه رمضان می دانند؟
برخی از علمای عامه قائل اند بنا به تصریح قرآن، وحی و نزول قرآن در ماه رمضان رخ داده و نزول قرآن مقارن با بعثت بوده فلذا زمان نزول قرآن -یعنی ماه رمضان- همان زمان بعثت است. پس بعثت در ماه رمضان رخ داده نه ماه رجب. در رد نظر فوق باید عرض کنیم در اینجا صغری صحیح است اما کبرای مطلب ناصحیح بوده فلذا نتیجه غلط است. این سخن که بگوییم «نزول قرآن مقارن با بعثت بوده» وقتی صحیح است که منظور ما از نزول، نزول تدریجی آنهم نزول بخشی از قرآن باشد. یعنی منظور ما نزول اولین بخش قرآن (سوره علق) بوده و بعثت را مقارن با این حادثه بدانیم، آنگاه چون سوره علق در ماه رجب نازل شده باید بعثت را در ماه رجب بدانیم که خلاف گفته ی علمای عامه میشود. بنابراین ایشان اشتباه کرده و خلط مبحث نموده اند. اگر هم کسی بگوید بعثت مقارن با نزول دفعی قرآن و بنابراین در ماه رمضان بوده از دو طریق میتوانیم سخن او را رد یا تضعیف کنیم:
1- اولا که این سخن واحد بوده و قائلی ندارد و همین وحدت سبب ضعف آن است
2- احادیث متعددی از شیعه و عامه مبنی بر نزول سوره علق بعنوان اولین سوره وجود دارد و اکثرا قائل اند که بعثت با نزول اولین آیات همراه بوده بنابراین بعثت با نزول آیات اول سوره علق آغاز شده که مربوط به نزول تدریجی است نه دفعی.
از اینها گذشته، این سخن اهل سنت که می گویند نزول قرآن مقارن با بعثت بوده با سخن اکثرشان در مورد نبوت و بعثت در تعارض است. زیرا عموم مورخین و محدثین سنی قائل اند که نبوت و بعثت در آغاز بصورت رویا و در عالم خواب بوده و بعدها در عالم بیداری نیز وحی هائی شده است طبق این سخن بعثت پیش از نزول وحی رخ داده از طرفی نزول قرآن بصورت وحی بوده پس نزول قرآن پس از بعثت است نه همراه آن.
در حدیثی از احادیث اول صحیح بخاری به نقل از عایشه آمده است: «اول ما بدیء به رسول الله من الوحی الرویا الصادقه فی النوم و...؛ اول چیزی که با آن وحی به رسول اکرم (ص) آغاز شد، رویای صادقه در خواب بود و...» پس بین بعثت که با دیدن رویاهای صادقه آغاز شده! و نزول قرآن فاصله ی زیادی است. تناقض دیگری که در سخنان اهل تسنن دیده می شود این است که برخی از بزرگان ایشان تصریح کرده اند که بین بعثت و نزول قرآن، سه سال فاصله بوده اما عده ی دیگری بلکه مشهور ایشان این دو را قرین هم شمرده اند. امام محمدابن حنبل از جمله کسانی است که به این مطلب اشاره کرده و گفته است بین بعثت و نزول قرآن سه سال فاصله بوده (رجوع شود به سیره النبویه نوشته ابن کثیر، ج 1 ص 388). بنابراین قول بهتر قول شیعیان یعنی آغاز وحی در 27 ماه رجب است.