مقتسمین، کسانی بودند که راههای مکه را بین خود تقسیم کردند تا هر یک بر سر راهی ایتساده و تبلیغات سوء بر علیه اسلام و مسلمین کند.
از ابن عباس نقل شده است: مقتسمین شانزده نفر بودند، ایشان به سرکرده گی ولید ابن مغیره در موسم حج بر سر راههای منتهی به مکه ایستاده؛ گروهی از ایشان می گفتند: فریفته این شخص که از دین آباء و اجدادی خود خارج شده و ادعای نبوت می کند، نشوید. گروهی دیگر ادعا می کردند قرآن افسانه ی پشینیان است، گروه سوم می گفتند قرآن کذب و دروغ و افتراست؛ گروه آخر نیز ادعا می کردند قرآن افسون و جادوست.
روزی ولید ابن مغیره بخاطر صدماتی که از این اختلاف نظر به آنها وارد شد ایشان را جمع کرده و گفت: راجع به محمد نظر واحدی اتخاذ کنید و با هم اختلاف نداشته باشدی و هم دیگر را تکذیب نکنید. آنها گفتند: ای ابا عبدالشمس، سخن واحدی برای ما بیان کن تا همان را بگوییم. ولید گفت: بهترین حرف این است که او را افسونگر بخوانید افسونگری با سخنانی سحرآمیز. (سخنانی) که بوسیله آن بین پسر و پدرش و بین برادر و برادرش و بین شوهر و همسرش و بین فرد و عشیره اش جدائی و تفرقه ایجاد می کند. این شد که ایشان با اتفاق نظر به همین گفته بر سر راه های ورودی مکه نشستند و هر کسی که برای شرکت در موسم حج می آمد با او صحبت می کردند و او را از محمد (ص) برحذر می داشتند، پس خداوند متعال این آیات را در حق ایشان نازل فرمود: «و قل انی انا النذیر المبین کما انزلنا علی المقتسمین الذین جعلوا القرآن عضین فو ربک لنسئلنهم اجمعین»؛ «و بگو من انذار کننده ای آشکارم. (ما بر آنها عذابی می فرستیم) همان گونه که بر تجزیه کنندگان (آیات الهی) فرستادیم. همانها که قرآن را تقسیم کردند (آنچه را به سودشان بود پذیرفتن و آنچه به خلاف هوسهایشان بود رها نمودند، آیاتی را افسون خواندن و آیات دیگر را کذب و...) به پروردگارت سوگند که در قیامت از همه آنها سوال خواهیم کرد» (حجر/ 92-89).
سپس در مورد ولید و پنج نفر از همراهانش به طور خاص آیه «انا کفیناک المستهزئین» ما از تو در برابر مسخره کنندگان دفاع می کنیم و تو را کفایت می کنیم.
در برخی از منابع تاریخی مقتسمین سی و سه نفر شمرده شده اند؛ به نظر می رسد در این قول، مجموع استهزاء کنندگان و مقتسمین مورد شمارش قرار گرفته اند، چرا که مقتسمین شانزده نفر و مسخره کنندگان هفده نفر بودند در نتیجه مجموعشان سی و سه نفر می شود، علت این جمع بستن نیز احتمالا بدان خاطر است که جریان مقتسمین و مستهزئین تقریبا در یک زمان رخ داده ، بدین ترتیب که جریان اقتسام (یعنی بر سر راه های مکه رفتن) در موسم اول حج رخ داده سپس ولید و همراهانش متوجه اختلاف آراء خود پیرامون نبی اکرم (ص) شده اند و در موسم دوم حج سعی کرده اند اختلاف آراء را برطرف کنند و جریان استهزاء نیز مربوط به موسم دوم حج است فلذا مقتسمین و مستهزئین با هم شمارش شده اند.