«حکیمه خاتون» فرزند محمد بن علی امام جواد (ع) و عمه امام حسن عسکری (ع) بود.
از امام جواد (ع) چهار پسر و چهار دختر از جمله حکیمه خاتون باقی مانده و مادر ایشان «سمانة مغربیه» (مادر امام هادی (ع) نیز بوده) معروف به «سیده» و کنیه اش «ام فضل» بوده است. ایشان از بهترین زنان عصر خود بوده و بلکه با فضیلت ترین آنها به شمار می رفته و در زهد و تقوا، بی مانند بوده است. بیشتر روزها را روزه می گرفتند و خداوند او را به شرف بزرگی که «حفظ سر پنهان» بوده مشرف کرده و آن مادری امام دهم (ع) است.
حکیمه خاتون یکی از بانوان بزرگ عالم اسلام و تشیع بوده که در یکی از برهه های حساس تاریخ، یعنی در آستانه میلاد حضرت مهدی (ع) می زیسته و پرستاری و آموزش مادر ولی عصر(عج) را عهده دار بود.
ایشان جزء اولین کسانی است که حضرت مهدی (عج) را دیده است و راوی حدیث ازدواج پدر و مادر و همچنین تولد و رشد آن حضرت بود و نیز حافظ امامت و اسلام، به ویژه درباره وجود حضرت صاحب الزمان (عج) و حفظ جان ایشان بودند. مخصوصا آنکه حکومت عباسی تلاشی بی وقفه در کنترل خانه امام و جستجوی شدیدی برای یافتن فرزند امام حسن عسکری (ع)، داشت.
برای مثال گاه بی خبر، منزل امام را بررسی می کردند، گاه جاسوسانی در لباس خدمتکار و پزشک می فرستادند و پس از بیماری امام حسن عسکری (ع) چندین پزشک و ده نفر از معتمدان را به خانه امام (ع) فرستادند تا شبانه روز در آن جا بمانند و دستور دادند کنیزان را کنترل کنند تا ببینند کدام یک باردار هستند.
راوی (محمد بن عبدالله) گوید: «پس از درگذشت ابومحمد به نزد حکیمه، دختر امام جواد (ع)، رفتم تا در موضوع حجت و اختلاف مردم و حیرت آنها درباره او پرسش کنم.
گفت: "بنشین." و من نشستم. سپس گفت: "ای محمد! خدای تعالی، زمین را از حجتی ناطق و یا صامت خالی نمی گذارد و آن را پس از حسن و حسین (ع) در دو برادر نگذاشته است و این شرافت را مخصوص حسن و حسین (ع) ساخته، برای آنها عدیل و نظیری در روی زمین قرار نداده است؛ جز این که خدای متعال فرزندان حسین را بر فرزندان حسن (ع) برتری داده؛ همچنان که فرزندان هارون (ع) را بر فرزندان موسی (ع) به فضل نبوت برتری داد، گرچه موسی (ع) حجت بر هارون (ع) بود، ولی فضل نبوت تا روز قیامت در اولاد هارون (ع) است و به ناچار بایستی امت یک سرگردانی و امتحانی داشته باشند تا مبطلان از مخلصان جدا شوند و از برای مردم بر خدا حجتی نباشد و اکنون پس از وفات امام حسن عسکری (ع) دوره حیرت فرا رسیده است."
عرض کردم: "ای بانوی من! آیا از برای امام حسن عسکری (ع) فرزندی بود؟" تبسمی کرد و گفت: "اگر امام حسن عسکری (ع) فرزندی نداشت، پس امام بعد از وی کیست؟ با آن که تو را گفتم که امامت پس از حسن و حسین (ع) در دو برادر نباشد."»
شیخ صدوق می نویسد: حکیمه گوید: «پس از آن که ابومحمد (ع) درگذشت و مردم پراکنده شدند، به خدا سوگند که من هر صبح و شام او را می بینم و مرا از آن چه می پرسید آگاه می کند و من نیز شما را مطلع می کنم و به خدا سوگند که گاهی می خواهم از او پرسش کنم و او نپرسیده پاسخ می دهد و گاهی امری بر من وارد می شود و همان ساعت، پرسش نکرده، از ناحیه او جواب صادر می شود.
ای محمد! شب گذشته من را از آمدن تو باخبر ساخت و فرمود: تو را از حق خبردار سازم.»
راوی (محمد بن عبدالله) گوید: «به خدا سوگند حکیمه اموری را به من خبر داد که جز خدای تعالی کسی بر آن مطلع نیست و دانستم که آن صدق و عقل از جانب خدای تعالی است؛ زیرا خدای تعالی او را به اموری آگاه کرده است که هیچ یک از خلایق را بر آن آگاه نکرده است.»
درباره تاریخ وفات حکیمه خاتون، بعضی از بزرگان آورده اند که تاریخ آن برای ما معلوم نشده است، اما بعضی بدون ذکر مدرک، سال 274 را تاریخ وفات دانسته اند، ولی مدرک قابل توجهی که بتوان به آن استناد نمود، ذکر نکرده اند.
مرقد مطهر ایشان در شهر سامراء در ضریح مطهر عسگریین (ع) قرار دارد.