از جمله نوشته های مشهور امام علی بن ابیطالب (ع) دستور- نامه ای است که برای مالک اشتر نخعی نوشته است، مالک اشتر، از یاران کم مانند و از شاگردان برجسته و عالم و متقی و شجاع و سلحشور علی بود. علی او را بسیار دوست می داشت و حرمت می گذاشت. وقتی خواست او را به عنوان فرماندار کل به مصر بفرستد، دستور مفصلی برای او نوشت که به «عهدنامه مالک اشتر» معروف شده است.
برخی از دستورات و راهنماییهایی که امام علی، در این عهد نامه، آورده است اینهاست:
1- رعایت اصول تقوی.
2- پیروی از کتاب خدا و سنت پیامبر.
3- بی اعتنایی به تمایلات نفسانی.
4- دوست داشتن مردم و مهربانی کردن با آنان.
5- درنده خو نبودن در برابر مردم.
6- گذشت کردن درباره خطاهای مردم.
7- پشیمان نشدن از عفو خطا کاران.
8- خوشحال نبودن به هنگام کیفر دادن مجرمان.
9- سوء استفاده نکردن از مقام و مأموریت.
10- تکبر نداشتن و خود را، با تأمل در قدرت و عظمت خدا، کوچک شمردن.
11- زبان را در برابر مردم در اختیار داشتن.
12- خدایگانی نکردن و جبروت به خود نگرفتن.
13- انصاف را در حق دوست و دشمن رعایت کردن.
14- از ظلم پرهیز کردن.
15- میانه روی را برگزیدن.
16- عدل عمومی و رضای خلق را خواستن.
17- به توده مردم تکیه داشتن.
18- سخن عیبجویان را، درباره کسان، نشنیدن.
19- حفظ آبروی مردم کردن.
20- با بخیل و ترسو و حریص مشورت نکردن.
21- به همکاران و یاران ظلمه و ستمگران کار ندادن.
22- از نیکان و پاکان همکاران خواستن.
23- حرف حق را، اگر چه تلخ تلخ باشد، شنیدن.
24- توی دهان مداحان و چاپلوسان زدن.
25- درستکار و بدکار را مساوی نشمردن.
26- با مردم خوشرفتاری و نیکویی کردن.
27- هزینه های حکومتی را سبک گرفتن.
28- سنتهای شایسته را زنده داشتن.
29- با دانشمندان دین و فرزانگان معاشرت کردن.
30- به امور سپاه و سربازی اهمیت دادن.
31- قدرت نظامی مومن و نیرومند را لازم شمردن.
32- به زندگی سربازان و مرزداران رسیدگی کردن.
33- به مردم با شرف و با فضیلت نزدیک شدن.
34- با شجاعان و دلاوران دوست و معاشر بودن.
35- با جوانمردان و کریمان و بخشندگان صحبت داشتن و دوست بودن
36- مردمان و مأموران خدمتگزار و خوش سابقه را پاس داشتن.
37- کار و خدمت را ملاک احترام دانستن.
38- کار قضاوت را به بهترین، و داناترین، و باشخصیت ترین، و بی طمع ترین، و پرحوصله ترین کسان سپردن.
39- مقام قاضی را والا داشتن.
40- کارگزاران را با دقت برگزیدن.
41- چشم و دل سیرترین مردم را به کار مردم گماشتن.
42- به کار گارگزاران رسیدگی کردن.
43- با خیانتکاران سختگیری کردن و کیفر شدید دادن.
44- اموال عمومی را در راه عمران و آبادی و مصالح عمومی صرف کردن.
45- در هر جای و هر کار، عدل را شیوع دادن و عملی ساختن.
46- دبیران و مدیران را از مردم با لیاقت برگزیدن.
47- جانب کاسبان و زحمتکشان را رعایت کردن.
48- از تعدی و طمع و احتکار بازرگانان جلو گرفتن.
49- در خرید و فروش، موازین عدل را معمول داشتن.
50- به حال طبقه مستمند و گرفتار و علیل و ناتوان جامعه، به تمام و کمال، توجه کردن.
51- نیاز محرومان و بینوایان آبرودار را برآوردن.
52- به گرفتاریهای مردم بی وسیله (بی پارتی) رسیدگی کردن.
53- در برابر درخواست داران قیافه نگرفتن و فروتن بودن.
54- خود را نسبت به همه مسئول دانستن.
55- افراد ناشناس از چشمها افتاده را پیدا کردن و حق آنان را دادن.
56- مأموران انسان و متواضع و پدر و مادردار را به رسیدگی به امور مردم واداشتن.
57- یتیمان، پیران ناتوان و مستمندان فراموش شده را شناختن و مورد توجه قرار دادن.
58- از ریختن خونهای ناحق پرهیز کردن.
59- به هنگام انجام دادن کاری برای مردم بر سر آنان منت نگذاشتن، و منم منم نزدن.
60- در برابر جامعه خلف وعده نکردن و تأخیر روا نداشتن.
61- مردم را مساوی دانستن و حقوق متساوی را محترم شمردن.
62- به سرعت به داد مظلومان رسیدن.
63- در سرگذشت پیشینیان تأمل کردن و از کارهای نیک آنان پیروی نمودن.
64-سنن و دستورات پیامبر اکرم را زنده نگاه داشتن.
65- احکام اسلام و مسلمانی را عملی کردن....
علی (ع)، در این «دستورنامه حکومتی»، مسائل بسیاری را بر پایه حکمت عملی اسلامی، و سیاست قرآنی و محمدی شرح داده است، و سردار رشید و انسان نمونه مکتب، مالک اشتر نخعی را، در جریان روح تعلیمات سیاسی و اجتماعی و دارای اسلام گذاشته است، و همواره مسائل مردمی و رعایت حال مردم، و احترام به مردم و ارزشهای انسانی مردم را گوشزد کرده است، و پیوسته مالک را، به عنوان یک حاکم اسلامی، از تحقیر شخصیت انسانی برحذر داشته است، تا او مانند یک «حاکم مسلمان»، اجتماع مصریان را رهبری و اداره کند، و به شایستگی، «نایب امام» باشد.