یکی از سنت های مشترک همه انبیا این است که باید اصول دعوت خود را به مردم برسانند و در این مورد از آنان سؤال میشود و هیچ عذر و بهانه ای نیز از آنان پذیرفته نمیشود. پیامبران در برابر خداوند مسئول هستند. گرچه در بعضی از مواقف قیامت سؤال مطرح نیست، اما احدی در قیامت کبرا از اصل سؤال مصون نخواهد بود.
در سوره اعراف میفرماید: «فلنسئلن الذین ارسل الیهم ولنسئلن المرسلین» سورهی (اعراف/ 6) ما هم از امت ها می پرسیم، هم از انبیا؛ از انبیا می پرسیم که آیا وظیفه رسالت را انجام دادند یا نه و از امت ها می پرسیم که آیا وظیفه امت بودن را انجام دادند یا نه. هیچ کس در قیامت از سؤال مصون نیست. منتها خداوند حساب بعضی را با سرعت رسیدگی می کند و برخی را با مناقشه و کندی و نحوه سؤال نیز یکسان نیست. سؤال در برخی از موارد با تحقیر و در بعضی از موارد با تکریم، همراه است: «یوم یجمع الله الرسل فیقول ماذا أجبتم قالوا لا علم لنا إنک أنت علام الغیوب» (مائده/ 109)
خداوند در قیامت از انبیا میپرسد: پیام مرا که به امت های خود رساندید، به شما چه جوابی دادند؟ انبیا عرض میکنند: علمی برای ما نیست، تو تحقیقا دانای هرگونه غیب و نهان هستی. این تعبیر در حقیقت هم سؤال از امت هاست و هم سؤال از پیامبران. انبیا وقتی عرض میکنند: «لا علم لنا»، بدین معناست که ما آنچه را در وسعمان بود، ابلاغ کردیم. تو خود فرمودی: «ما علی الرسول الا البلاغ» (مائده/ 99) و ما هم ابلاغ کردیم.
پس هر پیامبری باید اصول دعوت خود را به گوش مردم برساند و در این مورد هیچ عذر و بهانه ای از او پذیرفته نیست و بعد از ابلاغ دعوت، مخصوصا بعد از ابلاغ آشکار، دیگر حجت بر مردم تمام شده است و اگر کسی بعد از بلاغ مبین دست از عناد بر ندارد و مخالفت کند، به دست هلاکت سپرده خواهد شد: «لیهلک من هلک عن بینة» (انفال/ 42)