این دوره 20 ساله، دوران خلافت و امامت حضرت امام حسن مجتبی (ع) است و قسمت عمده دوران امامت حضرت امام حسین (ع). در مجموع این دوره، جناح شیعی در تاریخ اسلام موفق به درگیری مسلحانه ای که به نتیجه برسد نشد. امام حسن در آغاز آهنگ این کار کرد، اما امکانات، مساعد و همراه نبود از سوی دیگر معاویه به اندازه یزید به بی دینی شناخته نبود، او خود را به خلافت بسته بود، تظاهر به طلب خون عثمان کرده بود، قرآن بر نیزه کرده بود و ... این بود که رده حق طلبان، در این مدت زجری بزرگ دیدند و چه بسیار که خون و شهید دادند. و هیچ لحظه تکلیف اجتماعی را از دوش نهشتند. در این مدت، میدان کار، در موضع اجتماعی و نوع آزمون و درگیری، سراسر اجتماع بود. در حقیقت در آن روزگار، سراسر آبادیهای اسلامی؛ پهنه نبرد حق و باطل و اسلام و کفر بود. امام حسین نیز به همین ملاک جلو برخی از کاروانهایی را که برای بیت المال شام حمل مال و خواسته می کردند می گرفت و آن اموال را میان بینوایان تقسیم می کرد، تا با اینگونه درگیریها معلوم باشد که حکومت موجود حکومتی اسلامی و محترم نیست.
بنابراین، این دوره 20 ساله، یکی از پرشورترین دوران درگیریهای انسانی و تجربه های بشری است در راه احقاق حق و متزلزل ساختن بنیاد باطل. چه در 10 سال امامت امام حسن (ع) که سرشار بوده است از حوادث درگیرانه و جاندار، و چه 10 سالی که در آن سالها امام حسین (در زمان حیات معاویه) امام بود.
در خلال این دوره 20 ساله، نشر تعلیمات اعتقادی، و نگهبانی خط اصیل فکری و شناختی نیز از نظر دوره نبوده است، همچنین خط تعلیم اخلاق اسلامی و تربیت روحی. در این دوره ها، چون هنوز فاصله مردم با زمان جاهلیت نزدیک بوده است، و از سویی دیگر حاکمیتهای فاسد، هم در فاسد شدن اعتقاد مردم و هم در فاسد شدن اخلاق مردم مؤثر بوده اند، هر یک از امامان و حاملان رسالت «تداومی» اسلام و نگهبانان رسالت «تأسیسی» آن، می کوشیده اند تا مردم را، هم در ابعاد شناخت و عقیده، و هم در ابعاد تربیت و روحیه، حفظ هویت کنند.
در این باره، از حضرت امام حسن مجتبی (ع)، آثار گفتاری و رفتاری بسیار رسیده است. از حضرت امام حسین (ع) نیز، در این مقوله، مجموعه ای گران ارج؛ در فرهنگ اسلامی و میراث بشری بر جا مانده است.
در اینجا، از این میان، «دعای عرفه» را یاد می کنیم. این دعا، به خودی خود، بسنده است که ابعاد وسیع شناخت و اعتقادات اسلامی و تعلیمات روحی را حفظ کند و تعلیم دهد و رواج بخشد. از عالیتر ین مسائل شناختی توحید، تا موضع انسان در جهان «وجود» و «تحول» و «ابدیت»، و دهها اصل مهم دیگر، همه و همه، در این دعای عظیم، و گنج بزرگ، و اقیانوس روحانی، و خورشید پرورشگر ارواح ذکر شده، و تحریر یافته، و گوشزد گشته، و القا شده است. دعای که یک روز «غروب»، در صحرای «عرفات»، در کنار کوه، رو به «کعبه» با «اشک» ریزان، خوانده شده و یک روز «ظهر»، در صحرای «کربلا»، در گودال «قتلگاه»، رو به حقیقت حق با «خون» سوزان، امضا گشته است، دعایی که پیوند عرفه و عاشورا است، یعنی پیوند خدا و خون ... پیوند عشق و شهادت ...
این دوره کوتاه با خلافت یزید بن معاویه آغاز می شود تا واقعه کربلا و اسارات خاندان پیامبر و سپس پایان این اسارات. معاویه در ماه رجب سال 60 هجری درگذشت و پسرش یزید، با زمینه سازیهای وحشتناکی که معاویه خود از پیش کرده بود، به جای او نشست. پیش از این، امام حسن (ع) در صلحنامه شرط کرده بود که معاویه کسی را جانشین خود نسازد. نیز گروهی از افاضل مسلمین کوشیدند تا با شناساندن یزید به جامعه، کار خلیفه شدن او را تباه سازند، اما نشد. معاویه شرط صلح را و از جمله این شرط زیر پای گذاشت، دیگر تلاشها را سرکوب کرد، و آخرین خیانت بزرگ را به اسلام و انسان با بیعت گرفتن برای یزید مرتکب گشت.
یزید جوانی بود مسیحی زاده و شناخته شده. با چون یزید کسی لازم نبود از مواضع گوناگون مبارزه کرد. این بود که او شروع کرد به گسترش نفوذ خویش، و از جمله از والی مدینه خواست که از حسین بن علی بیعت بگیرد، امام از آغاز موضع واحدی اتخاد کرد و در آن موضع ایستاد. یزید گفته بود یا بیعت حسین یا سر حسین. و حسین از همان نخسین لحظات دست به قبضه شمشیر برد. روبررو شدن با یزید، اگر چه با شمشیر، موضعگیری پیچیده ای نبود و مشکلاتی چون مشکلات روبرو شدن با معاویه نداشت. این بود که امام حسین بدون کمترین تردید به حرکت بنیادی عاشورا دست زد. سپس فلسفه این حرکت به وسیله خاندان با شهادت او، در مدت اسارت، تشریح گردید. و چون موضع هر دو طرف، در این حرکت؛ به طور کامل، روشن بود، کار به زمانی دراز نکشید.
غنای این تجربه انسانی، در محتوای آن بود نه در طول زمانی آن. و در حقیقت، نوع عمل و عینیت به گونه ای بود که طول زمان در شکل دادن به آن و نشان دادن همه ابعاد آن، نقشی عمده نداشت. بر عکس درگیری با معاویه، که نیازمند تحمل و طول زمان نبود، تا هویت خلافت منتسب به اسلام، بر همه مسلمانان معلوم گردد. شأن امام فتح نظامی نیست، بلکه فتح عقلی و فرهنگی است و بیدارگری اجتماعی، مگر در هنگامی که فتح نظامی راه منحصر به فرد فتح عقلی و فرهنگی باشد. این است که امام در درگیریهای اجتماعی، همواره جهت «تعلیم» و «هدایت» را منظور می دارد. این بود که واقعه حدود 7 ما بیش وقت نگرفت، از شبی که ولید بن عتبه بن ابی سفیان والی مدینه از طرف یزید، کسی نزد حسین (ع) فرستاد و امام آمد و از او برای یزید بیعت خواست و امام امتناع کرد، تا سخنرانی ناتمام امام زین العابدین (ع) در مسجد شام، یعنی از روزهای آخر ماه رجب سال 60 تا ماه صفر سال 61 (به روایت مشهور).
تاریخ اسلام حکومت اسلامی امام حسن مجتبی (ع) سیاست عاشورا جهان بینی اسلامی