ظهور جانداران بر روی زمین از دیدگاه علمی

اندیشه درباره آفرینش هستی و ظهور جانداران روی زمین از ضروریات هر متفکری است. اما روشنایی علمی مادراین خصوص اندک است. دانشمندان درباره دوره هایی که زندگی در آن ها دیده شده، تقسیم بندی مستند به شواهد غیر قطعی ذکر کرده اند. این دوره ها به قرار زیراست:
1-پامپالا ائوزوئیک(Pampalaeozoic ) یا ائوزوئیک(Eozoic ). این عهد، قدیمی ترین دورانی است که آغاز زندگی محسوب شده است. این دوران را «مــا قبل دوران» هــا نیز نامیده و آرکیوزوئیک (Arcqaeozoic)نیز خوانده اند، ولی گریگوری (Gregory) این اصطلاح را صحیح نمی داند، زیرا بر این باور است که: این اصطلاح معانی متعددی دارد.
2-پالئوزوئیک (Palaeozoic): دوران اول یا دوران قدیمی زندگی
3- مزوزوئیک (Mesozoic): دوران دوم یا دوران متوسط زندگی
4-کینوزوئیک (Cainozoic): دوران سوم و چهارم یا دورن جدید زندگی
این دوران اخیر به نوبه خود به دوره های متعددی تقسیم می شود:
1-ائوسن (Eocene)، دوران ابتدای عهد جدید
2-اولیگوسن (Oligocene) دوران دوم عهد جدید
3-میوسن (Miocene) دوران متوسط عهد جدید
4-پلیوسن (Pliocene) دوران متأخر عهد جدید
5-پلیستوسن (Pleistocene) دوران جدیدتر و متأخر.
دوران پنجم را «عهد اول ازدوران جدید زندگی»، که به دوران چهارم کینوزوئیک (Cainozoic) متصل است، می گویند. ما اینک در عهد دوم از دوران جدید (کینوزوئیک) زندگی می کنیم. این عهد دوم را هولوسن (Holocene) نیز می گویند و معنای آن عبارت است از: جدیدترین دوران ها. بعضی ازدانشمندان مانند، گریگوری، استاد زمین شناسی دانشگاه گلاسکو اعتقاد دارد: انواع جانداران پس از دوران پامپالا ائوزوئیک، قدیمی ترین دوران که ماقبل دوره ها نیز گفته می شود، زندگی می کرده اند. بدین معنی که جانداران در سه دوران پالئوزوئیک (Palaeozoic)، مزوزوئیک (Mesozoic) و کینوزوئیک (Cainozoic) دیده می شوند، اما در ماقبل دوره های سه گانه مزبور، جانداران ابتدایی زندگی می کرده اند. ولی این که جاندار در روی زمین چگونه پیدا شده، یا مشخصات و پدیده های حقیقی جاندارن در این دور ان چگونه بوده است؟! هیچ گونه دلیل اثبات کننده ای برای آن وجود ندارد. دانشمند مزبور می گوید: لوردکلوین (Lord Kelvin) فرض کرده که ماه زندگی در قطعه شهابی به شکل میکروب به زمین آمده است. اما این فرض، معما را حل نمی کند. آن چه ما می دانیم، این است که: هیچ جرم فضایی مانند زمین، صلاحیت لازم برای ایجاد این زندگی و نمو آن را ندارد. راه دیگری که برای حل این معما به نظر می رسد، این است که زندگی در یک لحظه معین به طور مشخص ایجادشده است، شبیه «ابداع» (تاریخ عالم جلد 1 صفحه 93).

در دوره های سه گانه مزبور، انواعی از حیوانات به وجود می آمدند که بعضی از آن ها دیر یا زود منقرض شده و از بین می رفتند و بعضی دیگر از آن ها هم چنان به حیات خود ادامه می دادند. درباره این انواع حیوانات چگونه به صورت تدریجی تحول یافته اند، دلیل قطعی دردست نیست. استدلالی که برای این مطلب می توان ارائه کرد. این است: تاریخ موجود انسان که به اصطلاح معمولی فنی بسیار به ما نزدیک تر است، تا آن اندازه پر از تناقضات و شکاف های پایان ناپذیر است که احتمال تنظیم صحیح و منطقی آن تقریبا صفر است. با این حال، چگونه می توان به ترتیب تاریخ حیوانات که به اصطلاح معمولی شاید میلیون ها سال پیش از انسان به وجود آمده اند، به وطور صحیح آگاهی یافت؟