میرزا محمدتقی شیرازی، از علمای شیعه است که در گیراگیر مبارزه و جهاد مقدس به خاطر وطن با انگلیسی ها، نزدیک به چهار ماه پس از صدور فتوی معروفش که به "فتوای دفاعیه" معروف است در می گذرد، در روز و روزگاری که (به گفته ی شیخ آقابزرگ) اسلام و امت اسلام، به چنان مرجعی آگاه و متعهد و شجاع و فداکار بس نیازمند بود.
پس از رحلت او جامعه اسلام به گرامی داشت او بر می خیزد، و از این میان شاعران با اشعار و قصیده های خویش خاطره ی مجاهد بزرگ را زنده می دارند. از جمله محمد مهدی الجواهری، شاعر بزرگ عرب، این ابیات را در بزرگداری این عالم ربانی و مرجع قرآنی، می سراید:
و محی للیل التم یحمی بطرفه *** ثغورا اضاعتها العیون الهواجع
تکاد اذاما طالع الشهب هیبة *** تخر لمرآه النجوم الطوالع
مدبر رأی کلف الدهر همه *** فناه بما اعیا به و هو ظالع
مهیب اذا رام البلاد بلفظه *** تدانت له اطرافهن الشواسع
ینام باحدی مقلتیه و یتقی *** باخری المنایا فهو یقظان هاجع
1- او شب را تا بامداد زنده می داشت و بیدار می ماند و با گوشه ی چشم خویش مرزهایی را نگاهبانی می کرد که دیگر چشمان خواب آلوده آنان را به دست دشمن داده بودند.
2- هنگامی که سیمای شکوهمند با هیبت او آشکار می گشت، نزدیک بود ستارگان درخشان در برابر او چهره بر زمین گذارند.
3- او صاحب آن رأی و تدبیری بود که روزگار را به تکاپو انداخت و واداشت تا بار آن رسالت سنگین را به دوش کشد، اگر چه با پشت خمیده.
4- او پیشوایی با عظمت بود، که چون کلمه ای بر زبان می راند، همه شهرها و آبادی های دور و نزدیک برای امتثال امر او به پا می خاستند.
5- او به هنگام خواب، تنها با یکی از دو چشمان خویش می خوابید با چشم دیگر مراقب حوادث و رخدادها بود، آری او بود پیشوایی که در حال خواب نیز بیدار بود.