امام علی (ع) می فرماید: خداوند از مکانهای مختلف زمین، از سخت و نرم و شور و شیرین آن، خاکی را برگرفت و با آب درآمیخت تا خالص شد، و با نم دار کردن مجدد آن، جلا و صیقلش داد، و از هر صورت و شکلی دارای اعضا و جوارح پدید آورد، آن را خشکانید تا خود را گرفت، و استحکامش بخشید تا محکم و متین شد، برای روز مشخص و معلوم.
سپس از روح خود در آن دمید، پس به شکل انسان هشیاری در آمد که به تحرک برخاسته و ذهن و فکر و اعضای خود را به خدمت می گیرد، و از ابزار جابجائی استفاده می کند، حق و باطل را می شناسد، و از حواس چشیدن و بوئیدن و دیدن برخوردار است، معجونی است با سرشتی از رنگهای مختلف و اشیاء گرد آمده که برخی ضد یکدیگر بوده و برخی با هم متباین هستند، مانند: گرمی و سردی، تری و خشکی، بد حالی و خوش حالی.
و امام علی (ع) فرموده: خداوند سبحان پس از آنکه هفت هزار سال از زندگی جن و نسناس بر روی زمین گذشت، چون دوست داشت مخلوقی را به دست قدرت خود بیافریند، و آن مخلوق باید آدم باشد که تدبیر و تقدیر آسمانها و زمین برای او منظور شده بود، پرده از طبقات آسمانها برگرفت و به فرشتگان فرمود: «مخلوقات من- جن و نسناس – را در زمین مشاهده کنید».
آنان هنگامیکه رفتار عاصیانه و خونریزی ناحق و فساد اهل زمین را دیدند، بر ایشان گران آمد، و برای خدا به چشم آمدند، و بر زمینیان تأسف خوردند، و در حالیکه نمی توانستند خشم خود را کنترل کنند گفتند: "پروردگارا! تو عزیز قادر جبار قاهر بزرگواری، و اینان مخلوقات ضعیف و ذلیل تو هستند که در قبضه قدرتت جابه جا شده، و از رزق تو روزی می خورند، و از بخشش تو بهره می برند، و با این گناهان بزرگ نافرمانی ات می کنند، حال آنکه نه ناراحت می شوی و نه خشم می گیری، و نه از آنچه از ایشان می شنوی و می بینی انتقام می کشی، این مسئله بر ما بسیار گران است، و آن را درباره تو خیلی بزرگ می شماریم!" خدای سبحان که این سخنان را از فرشتگان شنید. فرمود: «من در روی زمین خلیفه ای قرار می دهم تا جانشین و حجت من بر خلقم باشد، فرشتگان گفتند: منزهی تو! آیا در زمین کسی را قرار می دهی که در آن فساد و خونریزی کند، در حالیکه ما تسبیح و حمد تو را به جا می آوریم، و تو را تقدیس می کنیم» و گفتند: "این جانشینی را در بین ما قرار ده که نه در زمین فساد می کنیم، و نه خونریزی می نمائیم."
خدای عزوجل فرمود: «فرشتگان من! من حقایقی را می دانم که شما نمی دانید، من بنا دارم مخلوقی را به دست خود بیافرینم و ذریه او را پیامبران مرسل، و بندگان صالح، و امامان راه یافته گردانم، و آنان را در بین آفریدگانم جانشینان زمینی خود قرار دهم، تا ایشان را از گناهان بازدارند و از عذاب من بترساند، به اطاعتم راهنمائی کنند، و به راه من بیاورند، و آنان را برهان آگاهی بخش، و دلیل عذر خود گردانم، و نسناس را از زمین خود دور کرده، و آنجا را از لوث وجودشان پاک نمایم، و گردنکشان جن را از بین مخلوقات خود در زمین بیرون کرده، و آنان را در هوا و مکانهای دوردست آن جای دهم، تا در مجاورت نسل آدم نباشند، و با آنان انس نگیرند، و معاشرت ننمایند، پس هر که از نسل این آفریده من که آنان را برای خود برگزیده ام مرا نافرمانی کند او را در جایگاه سرکشان جای داده و به منزلگاههای ایشان وارد می کنم، و اهمیتی نمی دهم! فرشتگان گفتند: پروردگارا! هر چه می خواهی بکن که: " ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم داده ای، نمی دانیم، تو دانا و حکیمی"...»