نهرو در "نگاهی به تاریخ جهان"، جلد 2، فصلی تحت عنوان "مداومت سنن قدیمی ایران" باز کرده است و می خواهد ثابت کند که روح فرهنگ و هنر ایران از دو هزار سال پیش تاکنون ادامه یافته است. وی می گوید: هنر ایران سنن درخشان و نمایانی دارد. این سنت ها در مدت بیش از دو هزار سال (بعد از زمان آشوری ها تاکنون) ادامه یافته است. در ایران، در حکومت ها، در سلسله های پادشاهان و در مذهب تغییراتی روی داده است. سرزمین کشور زیر تسلط حکمرانان و پادشاهان خودی و بیگانه قرار گرفته است اسلام به آن کشور راه یافته و بسیار چیزها را منقلب ساخته است و معهذا سنن هنری ایران همچنان مداومت داشته است (نگاهی به تاریخ جهان، ترجمه محمود تفضلی، جلد 2 صفحه 1038).
هم او می گوید: ارتش اعراب، در حالی که به سوی آسیای مرکزی و شمال آفریقا پیش می رفت و گسترش می یافت نه فقط مذهب تازه را همراه خود می برد، بلکه یک تمدن جوان و در حال رشد را نیز با خود داشت. سوریه، بین النهرین و مصر همه در فرهنگ عربی (اسلامی) جذب شدند و تحلیل رفتند، زبان عربی زبان عادی و رسمی آنها شد، و از نظر نژادی نیز با اعراب به هم آمیختند و شبیه یکدیگر شدند.
بغداد، دمشق، قاهره مراکز بزرگ فرهنگ عربی (اسلامی) شدند و بر اثر جهش پر نیرویی که از تمدن جدید به وجود آمده بود ساختمان های زیبای بسیاری در آنها به پا گردید... هر چند ایران شبیه اعراب نشد و در ملیت عربی تحلیل نرفت، تمدن عرب (اسلام) تأثیر فوق العاده در آن داشت و اسلام در ایران هم مانند هند یک حیات تازه برای فعالیت هنری ایجاد کرد. هنر و فرهنگ عربی (اسلامی) هم تحت نفوذ و تاثیر ایران واقع شد (همان مدرک، صفحه 1042)