هر موجود زنده ای برای زیستن، نیاز به شرایطی دارد که اگر آن شرایط موجود نباشد، زنده نخواهد ماند. شرایط خارجی زنده ماندن یک موجود را محیط زیست نامند. محیط زیست، ضمانت بقای موجودات زنده را دارد. اگر اوضاع و احوال برای زیستن زنده ها مناسب نباشد، انسانی نخواهد ماند، جانوری نخواهد ماند، گیاهی نخواهد ماند. همگی از جهان هستی، رخت بسته و به سوی نیستی، سفر می کنند. سفری که نیاز به گذرنامه این جهان و روادید آن جهان ندارد. محیطهای زیست زنده ها، یکجور نیست، بلکه گوناگون می باشند. هر جانداری و گیاهی به یکجور محیط زیست احتیاج دارد. این جانور نمی تواند، در محیط زیست آن جانور، زندگی کند. محیطی که برای زیستن این گیاه آماده شده، به درد زیستن آن گیاه نمی خورد.
فراهم آوردن محیط زیستی برای یک موجود زنده، نشانه ای است از دانش و بینش و توانائی فراهم آورنده آن. چنین کسی بایستی دانش داشته باشد تا نیازهای موجود زنده را بداند. بایستی توانائی داشته باشد تا نیازها را فراهم کند. بایستی بینش داشته باشد تا نیازها را به نیازمند برساند. آیا هزاران هزار محیط زیست، برای میلیاردها موجود زنده در زمانهای گوناگون فراهم ساختن، نشانه دانش نامتناهی و بینش نامتناهی و توانائی پدید آوردنده جهان نمی باشد؟ پدید آورنده ای که دارای مهر نامتناهی نیز هست. اگر او محیط زیست را ایجاد نکرده بود، زنده ای در جهان یافت نمی شد. حضرتش محیط زیست را وقتی ایجاد کرد که هنوز دانش بشر بدان پی نبرده بود و هوش بشر از آن آگاه نبود. او از پدید آوردن جهان و جهانیان و ایجاد کردن زندگان، جز مهر منظوری نداشت و ندارد، زیرا از این کار سودی نبرده و نمی برد و بر ذات پاکش، چیزی افزوده نشده و نمی شود. سپاسگزاری بشر، بر او نمی افزاید و ناسپاسی بشر، از او چیزی نمی کاهد. ذات او جاودانی و تغییر ناپذیر است.