جستجو

جایگاه عقل و فهم در اسلام

داستانی را من خیلی سابق از یکی از علمای قم شنیدم. در میان علما و مراجع گذشته در این صد سال اخیر، مرحوم میرزای شیرازی (میرزای بزرگ، مرحوم حاج میرزا محمدحسن، همان که تنباکو را تحریم کرد ) از کسانی است که در علم و در عقل و در تقوا تقریبا در طراز اول است، و مخصوصا در صفا و معنویت شاید در طبقه مراجع کسی به حد او نرسیده یا کمتر رسیده است، و ظاهرش هم هیچ نشان نمی داد، خیلی مرد عجیبی بوده است. در یکی از شهرستانها یک ملایی بوده است، بعضی از دوستان میرزا گفته بودند ما نامه ای خدمت ایشان نوشتیم و از ایشان تایید خواستیم که این آقا در این شهرستان هست، مرتب نامه به ایشان نوشتیم که فلان شخص در این شهر مردی است خیلی عالم، در این حد عالم است، مجتهد است و خیلی هم باتقوا، شما ایشان را تایید کنید، مثلا اجازه به ایشان بدهید.
می گوید: ما نامه نوشتیم، میرزا جواب نداد. بار دیگر نامه می نویسد، باز تعریف می کند که این مردی است بسیار عالم و باتقوا، هم علمش را تایید می کند و هم تقوایش را. می گوید: باز میرزا جواب نداد. تا بالاخره آن کسی که اینهمه او را تایید می کرده بلند می شود می رود سامرا که چرا میرزا جواب نداد، آیا به حرف ما اعتماد نکرد؟ رفت و گفت: آقا! چرا ما هر چه برای این آقا تایید خواستیم شما تایید نکردید، چرا نامه های ما را جواب ندادید، آیا حرف ما را قبول ندارید که او مرد عالم و باتقوایی است؟ فرمود: چرا، همه حرفهای شما را قبول کردم. پس چرا شما تایید نکردید؟ فرمود: تو همواره در نامه هایت نوشتی که این چقدر عالم است و چقدر باتقواست، در یک نامه ات ننوشتی که عقلش در چه حدی است؟ برای ملا علم و تقوا کافی نیست، عقل و فکر و دوراندیشی و هوشیاری و ادراک شرایط زمان خودش و شناختن مردم، اینها خودش رکن اساسی است.
خیلی هم عالم و باتقوا باشد اما یک آدم ساده دل، نتیجه چیست؟ ابزار دست شیادها می شود، یعنی ابزاری از اسلام در دست ضد اسلامها، ابزاری از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها، فایده اش چیست؟ تو هیچ اسمی از آن مساله عمده نبرده بودی. من نمی توانم کسی را فقط به دلیل علم و تقوا تایید کنم در صورتی که برای من محرز نیست که از نظر عقل و تدبیر و هوشیاری و درک شرایط زمان و درک و شناخت مردم در چه حدی است. بسیار خوب، آدم عالم و باتقوا برای خودش آدم خوبی است، اما من نمی توانم مقدرات اسلامی مردم را در دست کسی بدهم که عقلش برای من محرز نیست.
پیغمبر فرمود: «احسن عقلا؛ فهمشان، عقلشان کاملتر باشد». در حدیثی هست که پیغمبر اکرم (ص) فرمودند: «انی ما اخاف علی امتی الفقر و لکن اخاف علیهم سوء التدبیر»، من از فقر بر امتم هراسان و نگران نیستم، یعنی اگر امت من روزی دچار فقر اقتصادی شوند، این امر خطر ایجاد نمی کند، ولی اگر دچار فقر تدبیر و فکر و عقل بشوند، آن است که امت مرا به خطر خواهد انداخت.
فرمود: «یقول ایکم احسن عقلا». بعد فرمود: البته آن کسی که عقلش بیشتر باشد معرفتش بیشتر است. معرفتش که بیشتر شد خداترسی اش بیشتر است. خداترسی اش که بیشتر شد خلوص نیتش بیشتر است. پس همه اینها به همدیگر مربوط است. بعد فرمود: «اتمکم عقلا و اشدکم لله خوفا» احسن عقلا یعنی کسی که عقلش کاملتر باشد، از خدا بیشتر بترسد «و احسنکم فی ما امرالله به و نهی عنه نظرا» در آنچه که خدا امر کرده و نهی کرده است، بهتر و نیکوتر دقت و فکر می کند و شناسایی پیدا می کند «و ان کان اقلکم تطوعا» اگرچه کمتر عمل می کند.

منابع

  • مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 8- صفحه 148-150

کلید واژه ها

عقل اسلام اخلاق انسان جامعه میرزا محمدحسن شیرازی پیامبر اکرم

مطالب مرتبط

اهمیت آراستگی و زیبایی در آموزه های دینی اصل مسئولیت مشترک در اسلام رابطه ایمان با انفاق در تعالیم دینی گفت و شنودی با دکتر نصر درباره دین و فلسفه در دنیای معاصر اهمیت صله رحم در احادیث بررسی نظریه نسبیت اخلاق پیامدهای حسن معاشرت در اسلام

اطلاعات بیشتر

ابزار ها