قرآن کریم چرا در آیه 68 سوره زمر، موت را به لفظ موت نگفته و به لفظ صعق آورده است: («وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَـ'وَ ' تِ وَ مَن فِی الاْرْضِ؛ و در صور دمیده میشود و همه زندگان آسمان ها و زمین هلاک و فانی می شوند»). چرا نگفت: «فَماتَ أو فَیَموتُ مَنْ فی السَّمَواتِ وَ مَنْ فی الاْرْضِ؛ همه زندگان آسمان ها و زمین می میرند»؟
برای آنکه موت، خروج روح است از بدن و موجوداتی که در عالم برزخ هستند بدن ندارند که روح از آن بدن خارج گردد، و لذا تعبیر به موت نکرده است. امّا فناء و هلاکت اختصاص به خروج روح از بدن ندارد، بلکه شامل این مورد و موارد دیگر که موجودات زنده ای هستند و بدن ندارند می شود. و بر همین اساس خداوند درباره افراد بهشتی می فرماید: «لاَ یَذُوقُونَ فِیهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الاْولَی؛ هیچگاه طعم مرگ را نمی چشند، مگر همان مرگ دفعه اول که بر آنان وارد شده است» (دخان/ 56) این مرگ همان مرگی است که در دنیا بدان ها رسیده است. با آنکه بهشتی ها نیز از برزخ به قیامت رهسپار میشوند، و در اینجا خلع و لبس صورت می گیرد بلکه فقط خلعی به وجود می آید؛ ولیکن این خلع تعبیر به موت نشده است، وگرنه باید بهشتی ها نیز دو موت داشته باشند. و علت آن است که نفس آنها در عالم برزخ گرفتار صورت نبوده و مقید و محبوس در آن نیست تا برای اخراج و رهایی آن نیازی به زحمت و نگرانی و فزع و ترس و تحمل آلام و لوازم این خلع شود؛ نفس آنها خود به خود از صورت خارج شده و به قیامت می روند؛ «یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیهَا بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ آنها داخل بهشت شده و در آنجا بی حساب روزی داده می شوند» (غافر/ 40)
اما غیر بهشتیان دو مرگ دارند و دو حیات: اول مرگ از دنیا و عالم طبع و ماده، و خلع بدن و لبس صورت و ورود در عالم برزخ. دوم: مرگ از عالم برزخ و صورت و خلع صورت و لبس معنای مجرد نفسی و ورود در عالم قیامت. اول، مرگ دنیوی است و زندگی برزخی؛ و دوم مرگ برزخی است و زندگی قیامتی. جهنمی ها در میان جهنم بدین ندا فریاد می آورند: «قَالُوا رَبَّنَآ أَمَتَّنَا اثْنَتَیْنِ وَ أَحْیَیْتَنَا اثْنَتَیْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَی ' خُرُوجٍ مِن سَبِیلٍ؛ بار پروردگار ما! دو مرتبه ما را میرانیدی و دو مرتبه ما را زنده کردی، و ما به گناهان خود اعتراف نمودیم، پس با وجود این جریان اینک برای ما راه خروجی از این آتش هست؟» (غافر/ 11) این دو مرگ و دو حیات، همان مرگ های دنیوی و برزخی و حیات های برزخی و قیامتی است. ولیکن چون در صور دمیده شود و هلاک تمام زندگان به مرحله اجرا در آید، نه تنها افراد زنده روی زمین که دارای بدن و ماده هستند می میرند -و درباره خصوص آنان تعبیر به موت اشکال ندارد- بلکه تمام موجودات زنده در عالم برزخ و فرشتگان مقرب و ارواح طیبه و سکان ملا أعلی از نفوس صدیقین و قِدیسین و مقدسین و مُخلِصین و نفوس شریفه عبادالله الصالحین، که یا اصلاً بدن ندارند و خلقت اولیه آنها مجرد از ماده است و یا بدن داشته و خلع نموده اند، مورد خطاب فناء و هلاک واقع میشوند و لذا تعبیر به موت نشده است بلکه به صعق که اختصاص به ذوی الابدان ندارد آمده است.