رسول الله (ص) فرمودند: «الناس نیام فإذا ماتوا انتبهوا؛ مردمی که در این دنیا زندگی می کنند همه خوابند وقتی بمیرند تازه بیدار میشوند». عالم برزخ عالم بیداری است ولی همین عالم برزخ نسبت به قیامت خواب است؛ زیرا که در قیامت بیداری محض است، در عالم برزخ که بین دنیا و قیامت واقع است و واقعا از آثار و کیفیات و سائر خصوصیات بین دو عالم واقع است، از نظر قدرت حیات و قوت علم و قدرت، عالمی است بین دو عالم و برزخی است بین النشأتین. حیات و علم و قدرت در آن عالم به مراتب از دنیا قوی تر و به مراتب از عالم قیامت ضعیف تر و بنابراین، ادراکات نسبت به دنیا قوی تر است. پس نسبت به دنیا در حکم عالم بیداری است نسبت به عالم خواب، و در حکم عالم خواب است نسبت به قیامت.
اهل دوزخ در روز قیامت به پروردگار میگویند: «قالوا ربنآ أمتنا اثنتین و أحییتنا اثنتین فاعترفنا بذنوبنا فهل إلی خروج من سبیل؛ خداوندا دو مرتبه ما را میراندی و دو مرتبه زنده گردانیدی، پس ما اعتراف کردیم به گناهانمان، آیا در این حال برای ما راهی بسوی خلاصی و خروج هست؟» (غافر/11).
مراد از دو بار میراندن، میراندن از دنیا است بسوی برزخ و میراندن از برزخ بسوی قیامت؛ و مراد از دوبار زنده کردن، زنده کردن در برزخ است به ارتحال از دنیا به برزخ، و زنده کردن در قیامت است به ارتحال از برزخ به قیامت. چون انسان که از دنیا میرود و وارد برزخ میگردد نسبت به نشأة دنیا مرده و نسبت به نشأة برزخ زنده شده است، و در وقت نفخ صور که از برزخ بیرون میرود و وارد قیامت میگردد نسبت به نشأة برزخ مرده و نسبت به نشأة قیامت زنده شده است؛ پس میان مرگ از عالم طبیعت و میان حیات برزخی تلازم است کما آنکه میان مرگ از عالم برزخ و میان حیات نفسی و قیامتی تلازم است.
پس هر موتی مستلزم حیاتی خواهد بود؛ دو موت در پیش داریم و دو حیات. و بطور کلی در سلسله مدارج و معارج کمال، وصول به هر درجه از درجات تکامل ملازم سپری شدن درجه قبل است و تمام مراتب سابق به صورت معدات باید زائل و فانی گردد. و لذا در قرآن مجید این حیات قیامتی را به عنوان قیام نام میبرد یعنی ایستادن و برپا نمودن، چون همه عوالم درنوردیده شده و اینک نوبت قیام و حیات نفسی و قیامتی است؛ «یوم تقوم الساعة؛ روزی که قیامت برپا شود» (روم/12) و لفظ قیام الساعة در روایات بسیاری وارد است.