مرتد کسی است که از اسلام برگردد؛ و دو حال دارد: یا دومرتبه به اسلام بر می گردد و یا به ارتداد خود باقی می ماند؛ اما در صورت اول که به اسلام بر می گردد و این بازگشتش حقیقت توبه است، توبه او قبول است، و به بهشت می رود؛ خواه حکم اسلام درباره او ظاهرا جاری شود و یا جاری نشود، زیرا که اجراء حکم ارتداد ربطی به قبولی توبه واقعی ندارد؛ هر کس فیمابین خود و خدا توبه کند توبه اش قبول است. این از نقطه نظر واقع؛ خواه مرد باشد و خواه زن، خواه مرتد فطری باشد یا ملی. و اما از نقطه نظر ظاهر یعنی اجراء حکم ظاهری اسلام، مرتد دو قسم است: اول: مرتد فطری و دوم: مرتد ملی؛ مرتد فطری آن است که در وقتی که پدر و مادرش نطفه او را منعقد کردند هر دوی آنان و یا یکی از آنان مسلمان بوده است، و در این صورت انعقاد آن نطفه از فطرت اسلام و سرشت اسلام بوده است. چون طفل تابع أشرف والدین یعنی اشرف أبوین خود است؛ و هر کدام از پدر و یا مادر که مسلمان باشند آن از دیگری شریف تر است؛ و طفل در اسلام تابع او خواهد بود، نه تابع آن دیگری که کافر است؛ گر چه پدرش بوده باشد. بنابراین کسی که هنگام انعقاد نطفه او (نطفه ای که خود او از آن نطفه به وجود آمده است) پدر و یا مادرش مسلمان باشد این نطفه در اسلام منعقد شده و طفل متولد چنانچه به سن بلوغ برسد و مسلمان باشد، چنانچه بعدا از اسلام برگردد و مرتد شود، از فطرت اسلام مرتد شده است؛ یعنی از سرشتش که در حال اسلام بوده است؛ و چنانچه ارتداد او در محکمه شرع یعنی در نزد حاکم اسلام به ثبوت رسد حکمش قتل است یعنی باید کشته شود؛ البته این در صورتی است که مرد باشد. ولی اگر زن باشد حاکم اسلام حکم به قتل او نمی دهد؛ بلکه او را حبس می کنند و در اوقات نماز او را می زنند تا اینکه از کفر به اسلام برگردد.
اما ارتداد ملی راجع به آن کسی است که چون نطفه اش منعقد شده است پدر و مادر هر دو کافر بوده اند. این چنین شخص چون به سن بلوغ برسد و مسلمان باشد (بدین معنی که یا در زمان طفولیت، پدر و یا مادرش مسلمان شوند در این صورت طفل هم به تبع آنان مسلمان می شود؛ و یا اگر هر دو کافر ماندند و طفل هم به تبع آنان تا سن بلوغ کافر بماند بعد از بلوغ به اختیار خود مسلمان شود) و پس از ایمان کافر شود، مرتد شود؛ این را مرتد ملی گویند، یعنی بعد از بلوغ، از ملت و شریعت اسلام مرتد شده است نه از سرشت و فطرت اسلام. چنین شخصی اگر به اسلام برگردد و توبه کند، در محکمه شرع حکمش قتل نیست؛ و حاکم اسلام حکم کشتن را درباره او اجرا نمی کند؛ خواه مرد باشد و خواه زن؛ و اما اگر توبه نکرد و به ارتداد و کفر خود باقی ماند، باز حکمش قتل نیست؛ بلکه او را حبس می کنند و أحکام مرتد ملی را بر او جاری می کنند تا مسلمان شود، خواه مرد باشد و یا زن. البته تمام این مسائل از نقطه نظر حکم ظاهر اسلام و اجراء حد و تأدیب از نقطه نظر قوانین جزائی اسلام است و اما از نقطه نظر باطن اگر توبه کند و به اسلام بازگشت کند توبه او مقبول و در هر حال به بهشت میرود، گرچه حکم ظاهری اسلام درباره او اجراء شده باشد، و او را حبس کرده و یا به قتل رسانیده باشند. اما گر توبه نکرد، و با حال کفر از اسلام مرد و یا کشته شد اعمال او حبط می شود و در جهنم مخلد است و من یرتدد منکم عن دینه فیمت و هو کافر «کسی که مرتد شود از میان شما افراد مسلمان از دین خود، و پس از آن در حالت کفر بمیرد» أولـئک حبطت أعمـالهم فی الدنیا والآخرة «تمام اعمال خوبی که در دنیا انجام داده اند اثر دنیوی و اخروی آنان حبط میگردد» و أولـئک أصحـاب النار هم فیها خـالدون «و چنین کسانی یاران آتشند؛ و در آن مخلد و جاودانه می مانند».