حضرت ابراهیم در هنگام بنای کعبه بیت الله الحرام دعا می فرماید که: «ربنا واجعلنا مسلمین لک و من ذریتنآ أمة مسلمة لک و أرنا مناسکنا و تب علینآ إنک أنت التواب الرحیم* ربنا وابعث فیهم رسولا منهم یتلوا علیهم ءایـ'تک و یعلـمهم الکتاب والحکمة و یزکـیهم إنک أنت العزیز الحکیم؛ بار پروردگار ما! ما دو نفر را، دو نفر مسلمان (از اسلام و تسلیم آورندگان) برای خودت قرار ده! و از ذریه ما امتی را نسبت به خودت مسلمان قرار ده! و دستورات دینی را برای عبادت و مقام تسلیم به ما نشان بده! و توبه و عطف رحمت خود را شامل حال ما بگردان؛ زیرا که تو البته دارای مقام رحمت و عطوفت و گذشت می باشی. بار پروردگار ما! برانگیز در میان ذریه ما پیامبری را از خود ایشان که آیات تو را بر آنها تلاوت کند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، و آنان را رشد و نمو دهد و بارور و پر بهره گرداند؛ به درستی که حقا تو تنها دارای مقام عزت و حکمت می باشی.»(بقره/ 128 - 129)
یعنی عزیزی و استقلال داری و بر ذات خودت تکیه داری، و همه کارهایت از روی استحکام و متانت و اتقان است! تقاضا داریم این دعاهای ما را اجابت کنی!
این دعای حضرت ابراهیم است که عرض می کند: «ربنا واجعلنا مسلمین لک و من ذریتنآ أمة مسلمة لک؛ و از ذریة ما جماعتی را مسلم قرار بده!» که دعایش مستجاب شد، و حاجتش روا گشت و خداوند از ذریه او جماعتی را مسلم قرار داد؛ چنانکه در آیه سابق: «هو سماکم المسلمین من قبل؛ پدر شما ابراهیم از زمان پیشین شما را مسلم نامید.» ابراهیم حکایت از اسلام ذریه می کند؛ یعنی همین ذریه ای که از او به وجود آمدند و در آن دعا از خدا خواست که آنها را مسلم قرار دهد.
دعای حضرت ابراهیم راجع به کیست که «و من ذریتنآ أمة مسلمة لک.» این دعا را حضرت ابراهیم در هنگامی کرد که با حضرت اسماعیل مشغول بنای کعبه بود، سنگ می آوردند و می چیدند و به روی هم قرار داده و خانه کعبه را که اسم او را بیت الله گذارد، در همین محلی که فعلا ملاحظه می کنید، به نام می کردند؛ حقا این دعا دربارۀ ذریه حضرت ابراهیم و اسماعیل که در مکه بودند می باشد، زیرا سیاق آیات قبل از این آیه: «و عهدنآ إلی إبراهیـم و إسماعیل أن طهرا بیتی للطآئفین والعـاکفین و الرکع السجود؛ و ما به ابراهیم و اسماعیل عهد نموده و پیمان بستیم که شما دو نفر باید خانه مرا برای طواف کنندگان و اقامت گزیدگان و رکوع و سجود کنندگان پاک و پاکیزه کنید!» (بقره/ 125)
و بعد می فرماید: «و إذ قال إبراهـیم رب اجعل هذا بلدا امنا و ارزق أهله من الثمرات من امن منهم بالله و الیوم الاخر؛ و یاد بیاور آن زمانی را که ابراهیم در دعای خود می گفت بار پروردگار من! این مکان را شهر امن و امانی قرار بده! و ساکنان آن را از ثمرات و فواید بهره مند ساز! آن ساکنانی که به خدا و روز قیامت ایمان آوردند.» (بقره/ 126) و سپس پروردگار شرحی بیان می کند تا می رسد به این آیه: «و إذ یرفع إبراهیـم القواعد من البیت و إسماعیل ربنا تقبل منآ إنک أنت السمیع العلیم؛ و یاد بیاور آن زمانی را که ابراهیم پایه های بیت الله را می چید و دیوارها را بالا می آورد، و اسمعیل با او همکار بود؛ چنین می گفتند: ای پروردگار ما! از ما بپذیر و قبول فرما، به درستی که حقا تو شنوا و دانا هستی.» (بقره/ 127)
و در این بین که این پدر و پسر مشغول ساختن کعبه بودند و پایه ها را بالا می آوردند و با یکدیگر دعا می کردند، و چه حالات مناجات و ربط با خدای خود داشتند و چه التذاذاتی در گفت و شنود داشتند، خدا می داند.