قرآن مجید کمال عناد یک انسان را چنین بیان می کند و آن این که درخواست کننده ای پس از شنیدن کلمه حق استعجال در عذاب را درخواست می کند: «سأل سائل بعذاب واقع؛ سوال کننده ای (از کفار) عذابی حتمی را درخواست کرد» (معارج/1) در بعضی تفاسیر حتی نوشته اند که این موضوع با آیه 32 سوره انفال ارتباط دارد و این اشاره به همان قضیه است. در آن آیه کریمه فرمود: «و اذ قالوا اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء؛ یعنی خدایا اگر راست است و این کتاب حق است و از ناحیه توست، پس سنگباران از آسمان بر ما بفرست که برای ما قابل تحمل نیست.» (انفال/32) و این عجیب ترین حرفی است که نشان می دهد وقتی که بشر با حق و حقیقت عناد پیدا می کند به آنجا می رسد که می گوید اگر حق و حقیقت است پس من دیگر زنده نباشم و این حقیقت را نبینم. گاهی در تعبیرات خود ما این جمله جریان پیدا می کند؛ شخصی می گوید فلان حقیقت مثل یک سوزن از مغز من عبور کرد، یعنی همین قدر که فهمیدم فلان مطلب حقیقت است وقتی از مغز من عبور کرد گویی یک سوزن را از مغز من عبور دادند.