و اگر کسی دقت کند در رابطه خداوند و فرشتگان در آیه «والنـ'زعـ'ت غرقا» و آیات بعد آن، و آیه «جاعل الملـ'ئکة رسلا أولی ´ أجنحة مثنی ' و ثلـ'ث و ربـ'ع» (فاطر/1) و آیه «بل عباد مکرمون * لا یسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون، (آیه 26 و 27 سوره انبیاء) و آیة یخافون ربهم من فوقهم و یفعلون ما یؤمرون» (نحل/50) می یابد که فرشتگان را خداوند بر سنت خود آفریده و به آنها مأموریت های این عالم را داده است.
پس فرشتگان فقط واسطه در فیض و رحمت الهی هستند بین خدا و خلقش و این معنی بر سبیل اتفاق نیست که گاهی واسطه باشند و گاهی بدون واسطه امورات خلق انجام گیرد؛ چون خداوند آنها را جعل برای این معنی نموده است؛ «جاعل الملـ'´نءکة رسلا» و این وظیفه و محدوده مأموریت آنهاست و در سنت الهیه تغییر و تحویلی نیست؛ «فلن تجد لسنت الله تبدیلا و لن تجد لسنت الله تحویلا. (آیه 43 سوره فاطر) و نیز إن ربی علی ' صر ' ط مستقیم.» (هود/56) «پروردگار پیوسته و همیشه بر منهاج مستقیم و صراطی که اعوجاج و انحراف ندارد امور خلق را تدبیر و افاضه می فرماید.» و این صراط، مستقیم است یعنی ثابت و پیوسته است که در کلیت و عمومیت آن ثلمه ای وارد نمی شود و خللی مشاهده نمی گردد. و منافاتی نیست بین این آیات که ملائکه را واسطه در فیض الهی قلمداد میکند و براساس آیه مبارکه: «و ما منآ إلا له و مقام معلوم.» (صافات/164) «هیچکدام از افراد ما نیستند مگر آنکه از جانب خداوند برای او مقام معلومی مشخص شده است.» و آیه مبارکه «مطاع ثم أمین.» (تکویر/21)
«جبرائیل که امین وحی الهی است در آنجا که مقام مقدس است، مورد اطاعت فرشتگان است.»
و آیه مبارکه : «حتی إذا فزع عن قلوبهم قالوا ماذا قال ربکم قالوا الحق.» (سبا/23)
«چون فزع و خوف از دل های فرشتگان در روز قیامت و هنگام مأموریت شفاعت برداشته شود بعضی از طوایف ملائکه از بعض دیگر سؤال می کنند: پروردگار شما چه گفت؟ آنها در پاسخ میگویند: حق گفت.» و نیز بر اساس روایات مستفیضه بلکه متواتره ای که برای آنها درجات مختلف و مقامات متفاوت بیان میکند. و بین آیه: «إن الذین عند ربک لایستکبرون عن عبادته ویسبحونه و له یسجدون.» (اعراف/206) «آن کسانی که در نزد پروردگار تو سکونت و منزل دارند هیچگاه از عبادت خدا سرپیچی نمی نمایند و استکبار نمی ورزند و دائما تسبیح و تقدیس او را بجای می آورند و برای خدا سجده می کنند.»
معنای تسبیح ملائکه
و آیه : «و من عنده لا یستکبرون عن عبادته و لا یستحسرون * یسبحون الیل و النهار لا یفترون.» (انبیاء/20)
«افرادی که منزل و اقامتشان در نزد خداست از عبودیت و پرستش خدا بلند منشی نمی کنند و خسته نمی شوند و در تمام دوران روز و شب به تسبیح اشتغال داشته و ملول نمی گردند.» زیرا که ممکن است مراد از عبادت و تسبیح و سجود ملائکه عین وظیفه مقرره آنها در تدبیر امور عالم و افاضه فیض و امتثال اوامر الهی محوله به آنها باشد؛ پس بنابراین هر فرشته ای که به کاری که به او سپرده شده مشغول باشد این فعل او عین عبادت و تسبیح اوست و عین سجده اوست و شاید اشاره به همین معنی باشد گفتار خدای تعالی که میفرماید: «و لله یسجد ما فی السمـ'و'ت و ما فی الارض من دآبة والملائکة و هم لا یستکبرون.» (نحل/49)
و برای خدا به سجده در می آیند آنچه که در آسمان ها و آنچه که در زمین است از اقسام جنبدگان و نیز فرشتگان به سجده در می آیند و ابدا بلند منشی و استکبار ندارند.» و نیز باید دانست که: بر اساس تحقیق این معنائی را که نمودیم و وساطت فرشتگان در انجام امور تکوینیه و حوادث این عالم و امور و وقایع پس از مرگ را ثابت کردیم، هیچگونه جنبه استقلال در فعل فرشتگان به چشم نخورده است و آنها فقط عنوان وساطت دارند و بس. ملک مقرب از اسم اعظم پروردگار اخذ میکند و به ملک زیر دست خود افاضه میکند و او نیز به فرشته پائین تر، تا برسد به فرشتگان جزئیه ای که خود بالمباشره متصدی و مراقب امور عالم هستند و بالاخره تمام حول و اراده و قدرت و قوت و علم و حیات به ذات حضرت احدیت اختصاص دارد و عنوان وساطت و آلیت و مر آتیت ابدا منافاتی با انحصار این اسماء و صفات در ذات حضرت حق ندارد.
و از برای تقریب به ذهن، مثال قلم و دست و کتابت که بزرگان از حکماء و متکلمین آورده اند تشبیه و مثال خوبی است، گرچه هر مثال و تشبیهی از جهتی مقرب مطلب و از جهتی یا جهاتی مبعد است.
میگویند: کسی که قلم را به دست میگیرد و مینویسد، میتوانیم نسبت کتابت را به قلم دهیم و میتوانیم به دست دهیم و میتوانیم به کاتب دهیم، ولی این سه نسبت عرضی نیست، یعنی در عرض هم نیستند بلکه در طول هم هستند و حقیقت نسبت کتابت اختصاص به کاتب دارد و به دست و به قلم بالمجاز و العرض نسبت داده میشود. و این معنای وساطت است.