یک فرضیه بر این باور است که انسان دارای دو «خود» است اما نه به این معنی که دو خود اصیل، دو «من» در کنار یکدیگرند، بلکه یک خود واقعی و یک خود پنداری که آن ناخود است ولی انسان ناخود را خود خیال می کند. مگر می شود چنین چیزی؟ می گویند بله می شود.
آن جا که گفته اند با «خود» باید مبارزه کرد یعنی جهاد نفس نمود، آن خود، خود خیالی و پنداری است، آن چیزی است که خیال می کنی تو آن هستی، ولی تو آن نیستی. یک خود واقعی و اصیل است که خود حقیقی اوست. خود پنداری را باید می راند تا خود حقیقی و اصیل در انسان از پشت پرده ها ظاهر بشود.
آیا این جور است؟ خیر.
همین را به تعبیر دیگری هم می توانیم بگوییم: یک خود، خود اصلی است و خود دیگر خود فرعی و طفیلی.