حکمای اسلامی بر خلاف متکلمین در الهیات بابی تحت عنوان عدل باز نکرده اند. عقاید حکما را درباره این مسأله از لابلای سایر مباحث باید بدست آورد. تاکنون در میان آثار حکما رساله یا مقاله یا فصلی که مستقیما مسأله عدل الهی را طرح کرده باشند و به سبک حکیمانه در این موضوع بحث کرده باشند پیدا نشده. ابن الندیم در الفهرست مینویسد: یعقوب بن اسحاق کندی رساله ای در عدل الهی نوشته است. ولی معلوم نیست این رساله اکنون موجود است یا نه؟ و نیز معلوم نیست که آن را به سبک حکیمانه نوشته است یا به شیوه متکلمانه. برخی از حکما مانند خواجه نصیرالدین طوسی در نوشته های خود به سبک متکلمان وارد و خارج شده اند، اما اگر آراء حکمی آنها را ملاک قرار دهیم باید بگوئیم غرضشان بیان اقناعی و خطابی بوده و نه برهانی.
یعقوب بن اسحاق کندی که ابن الندیم، کتابی از او یاد میکند، اقدم حکمای اسلامی است و چون از نژاد عرب است به فیلسوف العرب معروف است. بعید است که کندی به شیوه متکلمان بحث کرده باشد، علی القاعده به شیوه حکما وارد و خارج شده است. و نیز گفته شده شیخ فلاسفه اسلام، ابوعلی سینا رساله کوچکی در این موضوع نوشته است و این رساله در پاسخ سؤالی بوده است که از آن حکیم در این مسأله شده است، ولی این موضوع نیز نیاز به تحقیق دارد. علی رغم کوتاهی حکما در طرح این مسأله، متکلمان به علل خاص مذهبی و تاریخی، بحث در عدل الهی را سرلوحه مباحث خود قرار داده اند. بحث عدل در کلام آنچنان اصالت یافته که گروهها با این اصل مشخص شدند.