جستجو

دستور خداوند به پیامبر درباره نحوه دریافت وحی

دو سه آیه ما در قرآن راجع به نحوه گرفتن وحی داریم نزدیک به یکدیگر، با یک تفاوتی که در کار است، که نشان می دهد پیامبر اکرم در آن حالی که قلب مقدسش وحی را می گرفت یک نوع حالت نگرانی داشت و برای اینکه نکند وحی را درست ضبط نکند زود تکرار می کرد: از آن طرف که جمله ها به او القاء می شد، پشت سرش بلافاصله خودش جمله را تکرار می کرد برای اینکه خوب دریافت کند و هیچ کلمه ای از او فوت نشود؛ که در نهایت امر در سوره سبح اسم فرمود: «سنقرئک فلاتنسی؛ ما به زودى [آيات خود را به وسيله سروش غيبى] بر تو خواهيم خواند تا فراموش نكنى.» (اعلی/ 6)
قرآن کریم تضمین کرد که اینها به عهده تو نیست، ما نمی گذاریم اینها فراموش بشود. جمع کردن و ضمیمه کردن اینها همه به عهده ماست، تو فقط آماده پذیرش وحی باش.
در سه جای قرآن این مطلب با اختلاف های کمی آمده است.
یکی در سوره طه است که می فرماید: «و لاتجعل بالقرآن من قبل ان یقضی الیک وحیه؛ در قرائت عجله نکن قبل از آنکه وحی به پایان برسد.» (طه/ 114)  مثل اینکه کسی جمله ای را دارد به شما القا می کند و شما دقیق می خواهید به ذهن بسپارید، هنوز حرف او تمام نشده قسمتهای اول را در ذهن خودتان یا به زبان خودتان تکرار می کنید. ''و لاتعجل بالقرآن من قبل ان یقضی الیک وحیه'' تا وحی به پایان نرسیده است شتاب نورز.
در اینجا هم می فرماید: «لاتحرک به لسانک لتعجل به؛ زبانت را به خاطر عجله براى خواندن آن [قرآن] حركت مده.» (قیامت/ 16) مثل جمله معترضه است، وسط آیات قیامت دستوری در کیفیت تلقی وحی می دهد. زبانت را در وسط وحی به حرکت نیاور برای اینکه عجله به خرج داده و شتاب کرده باشی. آن وقت تضمین می کند: «ان علینا جمعه و قرآنه؛ چرا كه جمع ‏كردن و خواندن آن بر عهده ماست.» (قیامت/ 17) گرد آوردن آنچه به تو وحی شده است و باز قرائت کردن و تلاوت کردن آنها به عهده ما، این بر تو نیست، غصه اش را نخور، نمی گذاریم از تو چیزی فوت بشود.

دو تفسیر
راجع به اینکه نحوه عجله ای که پیغمبر اکرم در وسط وحی می فرموده چگونه بوده است، در همین جا مفسرین دو جور گفته اند. بعضی (همین طور که راجع به آن آیه عرض شد) گفته اند گاهی یک سوره تمام یکجا وحی می شد یا پنج آیه، ده آیه پشت سر یکدیگر وحی می شد. این آیات همین طوری که بر قلب مقدس رسول خدا وارد می شد هنوز وحی ادامه داشت پیغمبر از اول شروع می کرد به تکرار کردن.
ولی بعضی دیگر (در این آیه بالخصوص) مثل تفسیر المیزان می فرمایند به این شکل نبوده که پیغمبر اکرم وقتی که آیات شروع می شد، در وسط از اول با خودش تکرار می کرد مثل کسی که دارد می گیرد و در حالی که می گیرد ذهنش مشغول تکرار کردن است، بلکه (خلاصه حرفشان این است) نتیجه حالت انسی که پیغمبر اکرم به وحی داشت و با آن شدتی که می گرفت، همین طور که به تدریج آیات بر ایشان وحی می شد بسا بود که نصف یک جمله گفته شده بود ولی قلب و ذهن پیغمبر که دیگر با وحی متحد و یکی و مأنوس شده بود آن قسمت دیگر را قبل از آنکه جبرئیل به آن حضرت القاء کند به زبان می آورد.
هنوز آن نیمه دیگر از ناحیه جبرئیل بر قلب او نیامده بود او به زبان می آورد. به او گفته شد که این کار را نکن، بگذار آنچه را که فرشته به تو می گوید اول او بگوید بعد تو به زبان بیاور.
البته این مطلب هم هست که قرآن دو نوبت و به دو گونه بر پیغمبر وحی شده است، یکی به نحو اجمالی و کلی که آن در یک نوبت و یک شب بوده است. به نحو کلی و اجمالی یعنی یک حالت روحی به پیغمبر اکرم داده شد که آن خود حقیقت قرآن بود به طور سربسته (نه به صورت آیه آیه و کلمه به کلمه) در روح مقدس پیغمبر اکرم. بعد همینها حالت بازشدگی پیدا می کرد که این وحی ثانوی که به صورت آیه آیه بود و در طول 23 سال نازل شد وحی تفصیلی بود.
پس علت اینکه پیغمبر اکرم گاهی جمله ای را که به طور تفصیل به او داشت وحی می شد می گفت و هنوز قسمتی به طور تفصیل گفته نشده بود او می گفت، این بود که قرآن به نحو اجمالی در روح و حافظه او قبلا وجود داشت و نزول کرده بود. فرمود: «لاتحرک به لسانک لتعجل به» این ادب را رعایت کن، زبانت تکان نخورد، زبانت را به حرکت میاور که در گرفتن وحی یا در به زبان آوردن آنچه وحی نشده (به تعبیر ایشان) شتاب کرده باشی.
همه این کارها را تو می کنی به دلیل آن نگرانی ای که داری که مبادا چیزی از وحی الهی فوت بشود. آن به عهده ماست: «ان علینا جمعه و قرانه» گرد آوردن همه این وحی های متفرق و متشتت با خود ماست و قرائت کردن همه اینها بر عهده ماست نه اینکه تو بخواهی قبلا تلفظ کنی.
بیان و توضیح و تفسیر اینها هم با ماست. تو فقط گیرنده باش. «فاذا قرآناه فاتبع قرانه؛  پس هر گاه آن را خوانديم از خواندن آن پيروى كن.» (قیامت/ 18) بگذار ما اول بر تو قرائت کنیم، تو بعد از قرائت ما قرائت کن. «ثم ان علینا بیانه؛ توضیح و تفسیر اینها هم با ماست.» (قیامت/ 19) که برای تو حقایقش را توضیح بدهیم که بعد تو برای مردم بگویی.
اینها جمله هایی بود که در وسط اینکه وحی داشت نازل می شد و پیغمبر اکرم به آن شکل عجله می فرمود و شتاب می کرد، این دستور برای پیغمبر رسید که شتاب مکن.

منابع

  • مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن- جلد 10 صفحه 212-208

کلید واژه ها

پیامبر اکرم وحی خدا باورها در قرآن

مطالب مرتبط

ریشه های انکار وحی اندیشه و منطق منکران وحی الهام اشراق و وسوسه شیطانی در قرآن دلداری دادن به رسول خدا و تهدید و تکذیب کنندگان پاسخ خداوند به طعنه کفار بر ثروتمند نبودن رسول اکرم پیشنهاد پرستش خدایان از طرف مشرکین دلجویی قرآن از پیامبر اکرم

اطلاعات بیشتر

ابزار ها