بحث بردگی در روایات نیز مطرح شده است و به خصوص در محور اسباب برده گی روایات بسیاری مطرح شده است از جمله:
1- استرقاق اسیران جنگی
معتبره طلحه بن زید از امام صادق (ع): «اذا وضعت الحرب اوزارها و اثخن اهلها فکل اسیر اخذ علی تلک الحال فکان فی ایدیهم فالامام فیه بالخیار ان شاء من علیهم فارسلهم، و ان شاء فاداهم انفسهم و ان شاء استعبدهم فصاروا عبیدا». (کافی 5/ 32 حدیث 1، تهذیب 6/ 143 حدیث 245، وسایل الشیعه 15/ 72 حدیث 20007) «آنگاه که جنگ بارش را نهاد و دشمنان را به زانو درآورد جنگ تمام شد هر اسیری که در آن حال در دست مسلمانان افتاد، امام در او اختیار دارد، اگر بخواهد بر آنها منت گذارد و آزادشان کند و اگر بخواهد آن را در مقابل اخذ فدیه آزاد کند، مبادله اسیر یا دریافت غرامت و اگر بخواهد آنها را به بندگی بگیرد و در نتیجه برده شوند». آزادی بلاعوض و در مقابل عوض اسیران مستند قرآنی دارد (محمد/ 4)، اما شق اخیر یعنی استرقاق اسیر مبتنی بر این روایت و روایات مشابه آن است.
2- جواز استرقاق غیر نظامیان خارج از جنگ
معتبره رفاعه برده فروش از امام کاظم (ع): «قلت له ان القوم یغیرون علی الصقالبه و الروم النوبه فیسرقون اولادهم من الجواری و الغلمان فیعمدون الی الغلمان فیخصونهم ثم یبعثون الی بغداد الی التجار، فماتری فی شرائهم و نحن نعلم انهم مسروقون انما اغار علیهم من غیر حرب کانت بینهم؟ فقال: لابأس بشرائهم، انما اخرجوهم من دار الشرک الی دارالاسلام»؛ «گروهی به اسلاو ها و رومی ها (زنگباری ها) شبیخون زده، فرزندانشان را از دختر و پسر می ربایند، پسران را اخته می کنند، سپس آنها را به عنوان برده به سوی تاجران بغداد می فرستند. درباره خریداری اینها چه نظر می دهید، در حالی که ما می دانیم که این غلام ها و کنیزها از قومشان دزدیده شده اند و بدون اینکه جنگی در گرفته باشد، غارت شده اند؟ فرمود: در خریداری آنها اشکالی نیست و با خریداری، آنها به عنوان برده مملوک شما می شوند، این است و جز این نیست که آنان را از دارالشرک به دارالاسلام درآورده اند». (کافی 5/ 210 حدیث 9، تهذیب 6/ 162 حدیث 297، وسایل 15/ 131 حدیث 20145 و 18/ 244 حدیث 23596).
3- استرقاق از طریق خریدن از اولیاء
عبدالله لحام از امام صادق (ع) درباره مردی که از یکی از مشرکان دختر یا زنش را می خرد: «فیتخذها؟ فقال: لابأس». «آیا حق تصرف در او را دارد؟ فرمود: مانعی ندارد». (تهذیب 8/ 200 حدیث 705 و 702، استبصار 3/ 83 حدیث 282 و 280، وسایل 18/ 247 و 246).
4- رقیت از طریق اقرار و اصالت الحریه
معتبره عبدالله بن سنان از امام صادق (ع)؛ امام علی (ع) فرمود: «الناس کلهم احرار الا من اقر علی نفسه بالعبودیه و هو مدرک من عبد او امه و من شهد علیه بالرق صغیرا کان او کبیرا». (کافی 6/ 195 حدیث 5، من لایحضره الفقیه 3/ 141 حدیث 3515، تهذیب 8/ 235 حدیث 845، وسایل 23/ 54)؛ «مردم همگی آزادند، مگر اینکه کسی خود به بردگی اقرار کند. در حالی که بالغ است چه غلام، چه کنیز و (مگر اینکه) کسی به رقیت او شهادت دهد. اعم از اینکه کودک یا بزرگسال باشد».
5- ازدواج و تصرف برده در اموالش بدون اذن مولی صحیح نیست
روایت عبدالله بن سنان از امام صادق (ع): «لایجوز للعبد تحریر و لاتزویج و لا اعطاء من ماله الا باذن مولاه». (کافی 5/477 حدیث 1، وسایل 21 / 113 حدیث 24813853).
6- سرایت بردگی از والدین به فرزندانشان
فرزند پدر آزاد و مادر کنیز آزاد است. اگر یکی از والدین آزاد باشند، فرزندشان آزاد خواهد بود، (فقیه 3/ 291 حدیث 1381، وسایل 21/ 121 باب 30 ابواب نکاح عبید و اماء) مفهوم آن این است که اگر هیچ یک از والدین آزاد نباشند، فرزندشان مادر زاد برده خواهد بود.
7- جواز تحلیل کنیز
حدیث فضیل بن یسار از امام صادق (ع): «اذا احل الرجل لاخیه جاریته فهی له حلال»، (کافی 5/ 468 حدیث 1 وسایل 21/ 125) اگر مالک کنیزش را برای برادر ایمانیش تحلیل کرد، (تصرف او در کنیز)، برایش حلال است.
8- مالک و کنیز شوهردار
روایت محمد بن مسلم: از امام باقر (ع) از قول خداوند: «والمحصنات من النساء الاماملکت ایمانکم» (نساء/ 24)، «پرسیدم. فرمود: هو ان یأمر الرجل عبده و تحته امته، فیقول له: اعتزل امرأتک و لا تقربها، ثم یحبسها عنه حتی تحیض ثم یمسها، فاذا حاضت بعد مسه ایاه ردها علیه بغیر نکاح». (کافی 5/ 481 حدیث 2، تهذیب 7/ 346 حدیث 1417، تفسیر العیاشی 1/ 232 حدیث 80، وسایل 21/ 149 باب 45) «من ابواب نکاح العبید و الاماء: کیفیه تفریق الرجل بین عبده و امته اذا اراد وطیها»، «مالک به برده متأهل امر می کند که از همسرش دوری گزیند و با او نزدیکی نکند، سپس زن را حبس می کند تا حیض ببیند، پس از پاک شدن با او مواقعه می کند و بعد از حیض بعدی زن را بدون ازدواج مجدد به شوهرش باز می گرداند».
9- طلاق برده ها به دست مالک است نه خودشان
ابوالصباح کنانی از امام صادق (ع): «اذا کان العبد و امرأته لرجل واحد، فان المولی یأخذها اذا شاء واذا شاءردها». (کافی 6/ 168 حدیث 1، وسایل 22/ 98 باب 43 مقدمات الطلاق و شرائطه). «زمانی که غلام و کنیز به مالک واحدی تعلق داشته باشند، اگر مالک خداست ازدواجشان را حفظ می کند و اگر نخواست می شکند».
10- جواز عدم پوشش سر کنیزان
محمد بن مسلم از امام باقر (ع)، می پرسد: آیا کنیز در نماز سرش را بپوشاند؟ فرمود: لیس علی الامه قناع. (کافی 3/ 394 حدیث 2، وسایل 4/ 409 باب 29 ابواب لباس مصلی)، «بر کنیز مقنعه و روسری لازم نیست».«حماد لحام از امام صادق (ع) می پرسد: آیا کنیز می باید در نماز سرش را بپوشاند؟ می فرماید: نه. پدرم امام باقر (ع) زمانی که می دید کنیزان در نماز مقنعه پوشیده اند، به آنها تذکر می داد تا زن آزاد از کنیز تمایز داده شود». «لا، قد کان ابی اذا رأی الخادم تصلی و هی مقنعه ضربها، لتعرف الحره من المملوکه». (علل الشرایع 346، محاسن 318 حدیث 45، وسایل 4 / 411 حدیث 5562).
11- تشویق به آزاد کردن بردگان
زراره از امام صادق (ع): «قال رسول الله (ص): من اعتق مسلما اعتق الله العزیز الجبار بکل عضو منه عضوا من النار» (کافی 6/ 180 حدیث 2، تهذیب 8/ 216 حدیث 769، وسایل 23/ 9)، «هر کسی که مسلمانی را آزاد کند خداوند عزیز جبار به ازای هر عضو برده آزاد شده عضوی از او را از آتش (جهنم) آزاد خواهد کرد». از جمله ملکات مستحسنه ائمه معصومین (ع) این بود که برده زیاد می خریدند و مدتی این برده ها را در خانه خودشان نگه می داشتند. چون فلسفه بردگی در اسلام این است که بردگان دوره ای را از دوره کفر تا دوره آزادی بگذرانند و یک دالانی را طی کنند که تحت تربیت افراد مسلمان باشند و از این ناحیه، اسلام بهره های انسانی بسیار خوبی گرفته است.
ائمه اطهار یکی از کارهایشان همین بود؛ چون یکی از مصارف زکات این است که برده بخرند و آزاد کنند، اما نه برده ای را که هیچ تربیت اسلامی پیدا نکرده از این طرف بخرند و از آن طرف آزاد کنند، بلکه اگر برده ای بود که قبلا تربیت اسلامی پیدا کرده بود که چه بهتر، و اگر اینطور نیست مدتی در یک خانواده واقعا مسلمان نگهداریش کنند تا آداب و اخلاق اسلامی را عملا بیاموزد و بعد آزادش کنند. ائمه اطهار این کار را زیاد می کردند و بردگان در مدتی که در خانه آنها بودند با حقیقت و ماهیت اسلام آشنا می شدند و مسلمان های بسیار اصیل از آب در می آمدند. از مقایسه اى ما بین روش هاى دنیاى قدیم و جدید درباره برده گیرى و بین روش اسلام، به خوبى معلوم می شود که روش اسلام درباره برده گیرى متقن ترین و حکیمانه ترین و به آزادى و صلاح بردگان نزدیک ترین روشى است که ممکن است تصور نمود.
12- لزوم رفتار انسانی با بردگان
ابوذر غفاری از رسول الله (ص) درباره بردگان: «اخوانکم جعلهم الله تحت ایدیکم، فمن کان اخوه تحت یده فلیطعمه مما یأکل و لیکسه مما یلبس و لا یکفه ما یغلبه فان کلفه ما یغلبه فلیعنه». (محاسن 625، بحار 74/ 141 باب العشره مع الممالیک و الخدم) «بردگان برادران شمایند که خداوند آنها را زیر دستتان قرار داده است، کسی که برادرش زیر دست اوست، می باید از همان چه که خود می خورد به او بخوراند و از همان چه که خود می پوشد به او بپوشاند و بر آنچه به آن توانایی ندارد او را وادار نسازد، پس اگر چنین کرد او را یاری کند».
13- کراهت برده فروشی
روایت اسحاق بن عمار از امام صادق (ع): «قال رسول الله (ص): شر الناس من باع الناس». (کافی 5/ 114 حدیث 5، تهذیب 6/ 361 حدیث 1037، استبصار 3/ 62 حدیث 208، علل الشرایع 530 حدیث 1، وسایل 17/ 136 باب 21 ابواب مایکتسب به)، پیامبر (ص) فرمود: «بدترین مردم کسی است که مردم را می فروشد». نخاسی یعنی برده فروشی از مشاغل مکروه است.
از مطالعه مجموعه روایات مرتبط با بردگی نتایج زیر قابل ذکر است:
* اسباب بردگی، اسباب رفع بردگی و احکام بردگی در روایات امضا شده است و مورد تأیید و عمل پیامبر (ص) و ائمه (ع) در عصر خود بوده است.
* آنچه توسط اولیاء دین امضا شده در مقایسه با عرف زمانه تعدیل شده و با محدودیت هایی پذیرفته شده است.
* تشویق به آزاد کردن برده ها و توسعه اسباب رفع بردگی در روایات چشمگیر است.
* تعداد روایات اسباب بردگی در مقایسه با دیگر مسائل فقهی جدا اندک و انگشت شمار است. روایات مستند احکام بردگی نیز فراوان نیست.
* در هیچ یک از روایات مرتبط با بردگی قرینه ای یافت نمی شود که کلام اولیای دین ناظر به حکمی ثابت و دائمی باشد.