واژه عید در اصل از فعل عاد (عود) یعود اشتقاق یافته است. معانى مختلفى براى آن ذکر کرده اند، از جمله: «خوى گرفته»، «هر چه باز آید از اندوه و بیمارى و غم و اندیشه و مانند آن»، «روز فراهم آمدن قوم»، «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلت مند یا حادثه بزرگى باشد»، گویند از آن رو به این نام خوانده شده است که هر سال شادى نوینى باز آرد. ابن منظور در لسان العرب گفته است که برخى بر آن هستند که اصل واژه عید از «عادة» است، زیرا آنان (قوم)، بر جمع آمدن در آن روز، عادت کرده اند. چنانکه گفته شده است: «القلب یعتاده من حبها عید». و نیز یزیدبن حکم ثقفى در ستایش سلیمان بن عبدالملک گفته است: «امسى باسماء هذا القلب معمودا اذا اقول صحا یعتاده عیدا»
به گفته ازهرى: عید در نزد عرب، زمانى است که در آن شادى ها و یا اندوه ها، باز مى گردد و تکرار مى شود. ابن اعرابى آن را منحصر به شادى ها دانسته است.
واژه عید تنها یک بار در قرآن به کار رفته است: «اللهم ربنا انزل علینا مائدة من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیة منک؛ عیسى بن مریم گفت: خداوندا! پروردگارا! براى ما از آسمان مائده اى بفرست که هم عیدى براى اولین و آخرین ما و هم حجت و نشانه اى از تو باشد، و به ما روزى بخش که تو بهترین روزى دهندگانى» (مائده/ 114).
عید در لغت از ماده عود به معنى بازگشت است، و لذا به روزهایى که مشکلات از قوم و جمعیتى برطرف مى شود و بازگشت به پیروزیها و راحتى هاى نخستین مى کند، عید گفته مى شود، و در اعیاد اسلامى به مناسب اینکه در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکى فطرى نخستین به روح و جان باز مى گردد، و آلودگى ها که برخلاف فطرت است، از میان مى رود، عید گفته شده است و از آنجا که روز نزول مائده روز بازگشت به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است حضرت مسیح (ع) آن را عید نامیده، و همانطور که در روایات وارد شده نزول مائده در روز یکشنبه بود و شاید یکى از علل احترام روز یکشنبه در نظر مسیحیان نیز همین بوده است، و اگر در روایتى که از على (ع) نقل شده مى خوانیم «و کل یوم لا یعصى الله فیه فهو یوم عید؛ هر روز که در آن معصیت خدا نشود روز عید است» (نهج البلاغه، حکمت 428)، نیز اشاره به همین موضوع است، زیرا روز ترک گناه، روز پیروزى و پاکى و بازگشت به فطرت نخستین است.
در روایات معصومین (ع) نیز بارها به این موضوع اشاره شده است، همچنانکه امام على (ع) هر روزى که در آن معصیت و گناه نشود، روز عید خوانده است. از سویدبن غفله نقل شده است که گفت: در روز عید بر على (ع) وارد شدم و دیدم که نزد او نان گندم و خطیفه (خوراکى از آرد و شیر) و ملبنه (غذا یا حلوایى که با شیر تهیه مى شود) است. پس به آن حضرت عرض کردم روز عید و خطیفه؟!. پس از آن حضرت فرمود: «انما هذا عید من غفرله؛ این عید کسى است که آمرزیده شده است». و نیز در یکى از اعیاد، آن حضرت فرمود: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه، و شکر قیامه، و کل یوم لا یعصى الله فیه فهو یوم عید؛ امروز تنها عید کسى است که خداوند روزه اش را پذیرفته، عبادتش را سپاس گزارده است، هر روزى که خداوند مورد نافرمانى قرار نگیرد، عید راستین است». (نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 428)
در روایات اسلامى براى اعیاد به ویژه اعیاد مذهبى از جمله عید فطر، آداب و رسوم خاصى توصیه شده. در حدیثى از معصوم (ع) آمده است: «زینوا اعیادکم بالتکبیر؛ عیدهاى خودتان را با تکبیر زینت بخشید». «زینوا العیدین بالتهلیل و التکبیر و التحمید و التقدیس؛ عید فطر و قربان را با گفتن ذکر لا اله الا الله، الله اکبر، الحمد لله و سبحان الله، زینت بخشید».