اسلام همان گونه که در واگذارى هر مسئولیتى، بر صلاحیت فکرى و اخلاقى فرد مسئول تأکید دارد، در مسأله سپردن ریاست خانواده هم به مرد تأکیدات، تمهیدات و حتى تهدیداتى دارد، که او را بر صراط مستقیم و مرز عدالت قرار دهد. بنابراین اگر مى فرماید: «الرجال قوامون على النساء» (نساء/آیه 34)؛ «مردان سرپرست زنانند» و مردان را کارگزاران و قوام و کسانى که کمر همت بر امور خانواده بسته اند معرفى مى نماید، در کنارش با دعوتهاى لطیفى چون «کونوا قوامین بالقسط» (نساء/آیه 135)؛ «اى کسانى که ایمان آورده اید! برپا کنندگان عدل و داد باشید» و یا «عاشروهن بالمعروف» (نساء/آیه 19)؛ «و با آنها خوشرفتارى کنید» و یا «لا تضاروهن لتضیقوا علیهن» (طلاق/آیه 6)؛ در حد توان خود، آنان را (تا سر آمد عده شان)، در همان جا که خود ساکنید سکونت دهید و به آنها آسیب و زیان نرسانید تا عرصه را بر آنان تنگ کنید و یا «وأتمروا بینکم بالمعروف» (طلاق/آیه 6)، و (درباره ى فرزند)، به شایستگى میان خود به مشورت و توافق برسید و «قل امر ربى بالقسط» (اعراف/29)؛ بگو: پروردگارم به انصاف فرمان داده است، آنان را به بسط عدالت و معاشرت احسن و بر حذر بودن از هر گونه اضرار و تعدى، فرا مى خواند، و بر سازش بر اساس معروف، و رفتار شایسته نسبت به بندگان خدا که به سبب همسرى و فرزندى در کفالت او هستند، تأکید و سفارش فراوان مى نماید. از آنجا که احکام، تابع مصالح و مفاسد است خداى حکیم بدون رعایت مصالح، امور خانواده را به مرد واگذار نمى کند، در تقسیم بندى وظایف پدر در کانون خانه و خانواده پیوسته در جایگاه نوعى قضاوت و شهادت است، بنابراین بیش از هر کس به رعایت عدالت و تقوى سزاوارتر مى باشد.
و از سویى چون ریشه هاى عدالت اجتماعى در خانواده شکل مى گیرد، والدین در ترسیم و تحکیم بناى عدالت بیشترین نقش را در نظام تربیتى دارند. و همچنین از مفاهیم بسیارى از آیات تأکید بر این دادگسترى ملموس است. به همین جهت مرد حق حاکمیت دارد ولى حق تحکم ندارد، و در حاکمیت نه تنها بایستى رعایت عدالت نماید بلکه باید رعایت اصل «عفو» را به سبب «و ان تعفوا اقرب للتقوى» (بقره/آیه 237)؛ «و گذشت شما به تقوا نزدیک تر است و اصل «فضل»، را در روابط خانواده به واسطه «لا تنسوا الفضل بینکم» (بقره/آیه 237) و بزرگوارى را در میان خودتان فراموش نکنید». پیوسته مورد توجه و نظر داشته باشد، که این همان تأکید بر اخلاق و تلطیف در حقوق است. چه زیبا و لطیف قرآن مى فرماید که در نظام همسر دارى لازم است رعایت «هن لباس لکم و انتم لباس لهن» (بقره/آیه 187)؛ «آنها براى شما لباسند و شما براى آنها لباسید»، بر اساس حفظ احترام متقابل و توجه به کرامت انسانى از سوى زوجین بشود. و هر دو در جهت حفظ و حمایت از هم بکوشند، در این محدوده ریاست، از قبیل رابطه ى رئیس و مرئوس نیست بلکه هر چه هست گستره چتر مودت و رحمت و حفاظت و هدایت است، و همانگونه که لباس پوششى است بر عیوب و اسرار، زن و مرد هم نسبت به یکدیگر، شایسته است که اینگونه باشند. شأن دیگر لباس محافظت از سرما و گرما است، این دو هم در فراز و نشیبهاى زندگى و در گرمى و سردى حوادث روزگار باید حامى یکدیگر بوده و از خودنگرى و منافع شخصى بپرهیزند، و همچون لباس و پوششى گرانقدر و ارزشمند موجب زینت یکدیگر باشند.
در مورد وظایف واجب مرد خداوند در آیاتش اشاره می کند که: «و على المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف» (بقره/آیه 233)؛ «و خوراک و پوشاک آنها به طور شایسته بر عهده ى پدر فرزند است، بر کسى که فرزند از آن اوست تأمین خوراک و پوشاک مادر، به گونه اى معروف مطابق با عرف معقول واجب است.» و «و عاشروهن بالمعروف» (نساء/آیه 19)، «با زنان معاشرت نیکو و معروف داشته باشید» و «و اسکنوهن من حیث سکنتم من وجدکم» (طلاق/آیه 6)، بر حسب توانایى و غناى خود مسکن ایشان را فراهم آورید».
امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه در سفارش به فرزندشان می فرماید: «و لا تملک المراة من امرها ماجاوز نفسها فان المراة ریحانة و لیست بقهرمانة»؛ «کارى را که در توانمندى زن نیست، بر او تحمیل مگردان، زنان چون گل بهارى هستند، نه پهلوان سخت کوش و پرتوان». (نهج البلاغه، نامه 31).
به همین جهت اسلام کارهاى دشوار را از دوش زنان برداشته و در مقابل کارهاى کلیدى ترى را چون تربیت و تعلیم، تأمین سکونت و امنیت خانواده را به او واگذار کرده است، تا در رسالت مربى گرى، مادرى و همسرى به خوبى نقش خود را ایفا نماید. از سوى دیگر حسن معاشرت با همسر را در سایه اصل مودت و رحمت بر زوجین واجب نموده، تا خانه و خانواده که محل نشو و نماى آدمى است، مهد صفا و آرامش باشد، به همین جهت تخلف از حسن معاشرت و رفتار غیر معروف براى زن و مرد، نشوز و عصیان محسوب مى گردد.
به هر حال وظایف مرد را نسبت به همسر و خانواده اش می توان به صورت زیر بیان نمود:
وظایف الزامى
1- رعایت حسن معاشرت با زوجه، و حفظ روابط بر اساس معروف، و به دور از هر بیعدالتى و ظلم
2- تهیه مسکن همسر، با توجه به توانمندیهاى خود
3- تأمین خوراک و پوشاک زوجه، بر اساس معروف
4- پرهیز از ظلم به زن، و آزار او با بد زبانى و ضرب و شتم
5- رعایت و حفظ حق بیتوته و مضاجعت درباره زن (مثلا اگر یک زن دارد از هر چهار شب یک شب را در کنار او بگذراند).
6- رعایت فاصله ى بین دو آمیزش با همسر که بیش از چهار ماه نشود
7- پرهیز از آمیزش با همسر با فکر زنى دیگر
8- پرهیز از آمیزش در حضور کودک (که دو مورد اخیر اگر چه جزء وظایف متقابل محسوب نشده ولیکن مورد تأکید بسیار قرار گرفته).
وظایف غیر الزامى
1- فراهم نمودن انواع خوردنى و میوه و پوشاک براى خانواده
2- شانه خالى نکردن از زیر بار هزینه زندگى
3- برخوردار نمودن همسر و فرزندان از رفاه لازم، و وسعت بخشیدن در زندگى آنان در صورت توسعه ى مالى
4- نیکى به همسر و خشنود ساختن او حتى با تدارک تحفه و هدیه اى
5- آراستن مرد و لباس خوب پوشیدن براى همسر
6- خوشبو نمودن خود براى همسر
7- بیتوته در منزل همسر به هنگام حضور در وطن (خارج از خانه شب را به سر نبرد)
8- آمیزش با همسر هنگام تمایل زوجه
9- خوددارى نکردن از بچه دار شدن زن، مگر زنى که داراى سوء اخلاق و یا کسى که به فرزندش شیر نمى دهد.
10- بخشیدن همسر در صورت ارتکاب خطا و صبر و مدارا بر بدخلقى او
11- خوددارى از طلاق زن بدون دلیل
12- عدم واگذارى کار، خارج از توان زن (حتى نسبت به امور منزل)
13- آماده کردن زن قبل از آمیزش و خوددارى از برخورد خشن و غیر انسانى
14- رعایت نیکى در گفتار و یاور و همراه خوب بودن براى همسر
15- ابراز عشق و محبت نسبت به همسر
ترسیم وظایف مردان در روایات:
به طور کلى روایاتى را که در آن به وظایف مرد صریحا و یا اشارتا آمده است، مى توان در سه دسته آنها را تقسیم نمود:
دسته اول روایاتى است که مربوط به حسن معاشرت و چگونگى رفتار با همسر است، که نوع رفتار در برخورد متقابل همسر و نیز تمکین او نسبت به وظایف محوله اش بسیار مؤثر و کارآ مى باشد. از جمله:
1- امام رضا (ع) در روایتى به نقل از رسول خدا (ص) فرمود: خداوند تبارک و تعالى بر جنس مؤنث و افراد آن رقیق تر و مهربانتر است تا نسبت به جنس مذکر، سپس فرمود: هیچ مردى زن محرم خود را خشنود نکند، مگر اینکه خداوند در قیامت او را خشنود سازد.
2- رسول خدا (ص) فرمود: بهترین شما، بهترین براى همسر و فرزندان خویش است و من بهترین شما براى زن و فرزندان خود هستم.
3- امیرالمؤمنین (ع) در وصیت خود به حنفیه مى نویسد، با بانوى خود خوش صحبت باش، و براى او همراه خوبى باش، چه در گفتار و چه در کردار، تا عیش تو خالص گردد.
4- امام صادق (ع) فرمود: خداوند رحمت کند بنده اى را که امور بین خود و بانویش را به نیکى بگذراند.
5- امام صادق (ع) به نقل از پیامبر (ص) فرمود: جبرئیل در مورد زنان آنقدر به من وصیت کرد تا اینکه گمان کردم سزاوار نیست شوهر بانوى خود را طلاق دهد، مگر به واسطه عمل فحشاء و کار زشت آشکارى.
6- رسول خدا (ص) فرمود: هر بانویى که شوهرش را آزار دهد، خداوند نماز و اعمال نیکش را پذیرا نیست تا اینکه شوهر را یارى و خشنود سازد.... و اول شخصى است که وارد آتش مى شود. سپس فرمود: مرد هم همان قدر بیچارگى و عذاب دارد، اگر بانویش را آزار دهد و به او ظلم کند، و هر مردى که بر بدخلقى بانوى خویش صبر کند، خداوند براى هر مرتبه اى از صبر و تحمل او پاداشى براى او قرار مى دهد مانند پاداشى که براى سختى هاى ایوب به او داد.
7- از امام صادق (ع) است که فرمود امیر مؤمنان (ع) در رساله اى به فرزندشان امام حسن (ع) فرمودند: مسؤولیتى بیش از توان بانو باو واگذار مکن، زیرا قرار نگرفتن او در تنگنا و سختى از براى حال او سودمندتر، و از جهت آسودگى او مفیدتر، و از نظر دوام زیبایى و طراوت او بهتر است.
8- اسحاق بن عمار به امام صادق (ع) عرض مى کند حق بانو بر شوهر چیست، که اگر شوهر آن را انجام دهد نیکوکار شمرده مى شود؟ امام (ع)، (پس از اشاره به حقوق مالى او) فرمودند: «ان جهلت غفر لها» اگر بانو از روى ندانستن و عدم توجه و خطا، کارى از او سر زد که مطلوب او نبود، شوهر او را مورد بخشش قرار دهد. سپس امام (ع) به سیره پدرشان امام باقر (ع) در این زمینه اشاره مى فرمایند: که از براى ایشان بانویى بود که پدرم را مورد اذیت قرار مى داد و ایشان (کریمانه)، عفو مى نمودند.
9- رسول خدا (ص) فرمود: بانوان را مورد اکرام قرار نمى دهند مگر مردانى بلند طبع و کریم، و ایشان را مورد اهانت قرار نمى دهند مگر مردانى که از طبعى حقیر برخوردار باشند.
10- امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) فرمود: وقتى مرد به همسر خود مى گوید «من تو را دوست دارم»، این سخن هرگز از قلب او بیرون نمى رود.
11- محمد بن ادریس در آخر کتاب سرائر روایتى را نقل مى کند که به امام صادق (ص) ختم مى شود که حضرتش فرمود: هر کس که نسبت به ما (اهل بیت)، عشق مى ورزد نسبت به همسران خویش زیاد محبت مى ورزد. (اشاره به اینکه از سیره ایشان این نحوه همسردارى است).
12- از ابن عباس است که مى گوید از امام صادق (ص) شنیدم که مى فرمود: بنده (خدا)، زمانى که نسبت به همسران خویش فزونى در محبت داشته باشد، (بدین سبب)، فضیلتى را در ایمان خود زیاد نموده است.
از مجموعه روایات سیره عملى و نظرى رسول خدا (ص) و ائمه اطهار در این بخش، که خود معرف اصل «و عاشروهن بالمعروف» و مبین گستره محبت و مودت در خانه و خانواده است، نکاتى ارزشمند حاصل مى گردد، از آن جمله اینکه:
الف: جامعیت احکام اسلامى و توجه خاصى که اسلام نسبت به بانوان و جایگاه آنان دارد.
ب: احترام گذارى به همسر و توجه به کرامت، و رعایت شرایط و توازن بین توان و تکلیف.
ج: حسن معاشرت و رفتار شایسته مرد و رفق و مداراى او به عنوان قوام و رکن اساسى خانواده، عامل عمده در تدارک امنیت و آرامش خانواده است.
د: حاکمیت مرد بایستى بر اساس رعایت اصل «مودت و رحمت» و به دور از هر گونه زور مدارى و حکم باشد.
ه: حسن سلوک و رفتار شایسته مرد اساسى ترین عامل در ایجاد انقیاد و تمکین و تأثیر پذیرى همسر است و آنگاه که سایه الفت قرین با حسن نیت از سوى مرد بر فضاى زندگى سایه افکند، تمامى اعضاى خانواده از او متأثر و منفعل مى شوند.
و: اگر مرد تمامى وظایف خویش را از خوراک و پوشاک و مسکن و ... انجام دهد، اما اعتدال در رفتار نداشته باشد، و الگوى مناسب و پسندیده اى در عمل نباشد ضمانتى براى رشد و امنیت و ثبات در خانواده نیست. به همین جهت در دستورات اسلامى حسن معاشرت و رفتار شایسته اصلى ترین وظیفه زن و مرد است.
دسته دوم روایات
در این بخش از روایات وظایف مرد نسبت به تأمین امور مالى و نیازهاى ظاهرى زندگى همسر مورد توجه قرار گرفته است، و شئون و ابعاد مختلف این مسئله مطرح گردیده است از جمله:
1- على (ع) و فاطمه (س)، رسول الله (ص) را براى خدمت، قاضى قرار دادند، پیامبر (ص) حکم فرمودند که خدمت در درون منزل را فاطمه (س) و در بیرون منزل را على (ع) انجام دهند.
2- اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) درباره حق زن بر شوهر سؤال مى کند، حضرت فرمودند: اینکه از نظر غذا و خوراکى او را تأمین نماید، و سیر سازد، و از جهت پوشاک و لباس او را تأمین، و اگر خطائى نمود، او را ببخشد. در این روایت امام صادق (ع) غیر از توصیه به خوراک و پوشاک مى فرمایند اینکه چهره اش را بر روى خانم در هم نکشد و صورتى قبیح در مقابل همسر به خود نگیرد، و سپس به مقدار متعارف خوراکى ها از روغن و گوشت و مایحتاج زن از قبیل رنگ مو و لباس تابستانى و زمستانى (هر یک دو دست) و تأکید بر خالى نبودن خانه از روغن سر و سرکه و زیتون و تدارک قوت همسر اشاره مى نمایند و در خاتمه مى فرماید، نشود میوه اى عمومى باشد مگر اینکه عیال خود را از آن میوه اطعام کند.» ملاحظه مى شود که در این کلام گستره نفقه را در ابعاد مختلف که در برگیرنده همه نیازهاى عرفى زن است اشاره مى فرمایند.
3-امام موسى (ع) فرمود: سزاوار است مرد بر عیال خود توسعه مالى ایجاد کند تا زن آرزوى مرگ او را نکند. و فرمودند وقتى براى مرد وسعت در نعمت ایجاد مى شود، سزاوار است او هم نسبت به خانواده که نیاز به او دارند وسعت ایجاد نماید.
4- امام هفتم فرمودند: خانواده مرد (چون تأمین امور زندگیشان با اوست مثل) اسیران او هستند، هر که خداوند به او نعمتى عنایت کرد، باید براى افرادى که تحت کفالت او هستند توسعه ایجاد کند و اگر چنین نکند یقینا آن نعمت از بین مى رود.
5- پیامبر اکرم (ص) فرمود: هر که وارد بازار شود و تحفه اى خریدارى کند و آن را براى خانواده خویش حمل کند (از جهت آثار عمل) مانند کسى است که مالى را به جانب گروهى که نیازمند آن هستند حمل مى کند.
6- پیامبر اکرم (ص) فرمود: بدترین مردان کسى است که تهمت مى زند، بخیل است و بد زبان و به تنهایى مى خورد ... و عیالش را به دیگران وا مى گذارد.
7- از امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) فرمودند: مورد لعن و نفرین است (دو بار تکرار فرمودند)، کسى که کارش را به دوش دیگران اندازد، و ملعون است ملعون کسى که عائله و حق آنان را ضایع و تباه نماید.
در این دسته از روایات اداره امور اقتصادى زندگى در تمامى ابعاد و با توجه به نیازمندى اعضا بر عهده مرد نهاده شده، و تدارک امور همسر در این زمینه با شوهر است.
دسته سوم از روایات
قبل از پرداختن به روایات در این بخش لازم است دو نکته اساسى مورد توجه قرار گیرد:
الف: در تفکر اسلامى ازدواج فقط براى ارضاى تمایلات جنسى صرف نیست، بلکه عامل انتقال ارزشها از سلف به خلف و از گذشتگان به آیندگان است، اینجا است که سلامت نفس و حفظ کرامت انسان و قوام و تداوم صفات برازنده نیازمند به یک سلسله بایدها و نبایدها و دستورات و قوانین است.
ب: نکاح و پیوند ازدواج یک نیاز ظاهرى محض نمى باشد، بلکه منشأ توسعه اصل «مودت و رحمت» بر زندگى بشر است و تعبیر زیباى «و جعل بینکم مودة و رحمة»، یک جعل اعتبارى نیست بلکه واقعیتى است که ریشه در عمق جان و سرشت و روان زن و مرد دارد، بخش اول آن که مودت است از عشقى پاک و بى آلایش سرچشمه مى گیرد، و بخش دوم آن که رحمت است برخاسته از حس ایثار و گذشت و فرانگرى و دیگراندیشى است، و به مفهوم مایه هاى زندگى را بر اساس عشقى راستین به دیگرى تقدیم داشتن، که هر دو از خصایص فطرى بشر است. بر این اساس همه روابط زندگى زناشویى متأثر از این اصل است حتى استمتاع و توالد و تناسل.
و بخش سوم از روایات مربوط به وظایف مرد و زن و نسبت به نحوه ارتباط آنها مى شود. از جمله:
1- حسن بن جهم گفت: موسى بن جعفر را دیدم که خضاب کرده، سر و ریش خود را رنگ کرده است، با تعجب از ایشان پرسیدم، فدایتان شوم شما خضاب کرده اید؟ در جواب فرمودند: به خود رسیدن و آماده شدن براى همسر از چیزهایى است که موجب ازدیاد پاکدامنى بانوان مى شود، خیلى وقتها بانوان عفت را ترک مى کنند به دلیل اینکه شوهرانشان به خود نمى رسند. سپس فرمود: آیا خوشنود مى شوى بانویت را آن گونه ببینى که خود آن گونه هستى در صورتى که خود آرایى نکنى؟ گفتم خیر، فرمودند: این همان است. و سپس ادامه دادند: نظافت، خوشبویى، کوتاه کردن موهاى زاید و آمیزش فراوان از ویژگیهاى پیامبران است.
2- پیامبر اکرم (ص) فرمود: مروت خود را نابود مى کند مردى که شب را در غیر منزل خود به سر برد در شهرى که خانواده اش در آن شهر است.
3- از روایات باب اول از ابواب قسم و نشوز و شقاق استفاده مى شود که مرد هر چهار شب یکبار لازم است با همسر خویش مضاجعت و هم بسترى داشته باشد.
4- صفوان بن یحیى از امام صادق (ع) سؤال مى کند: مردى زن جوانى دارد که چند ماه و گاه یک سال به او نزدیک نمى شود، و قصد ضرر رسانیدن به او را ندارد مصیبت زده است آیا گناه مى کند؟ حضرت فرمود: اگر چهار ماه همسر را ترک کند بعد از آن گناه کرده است.
5- امام صادق (ع) فرمود: همچون پرندگان با بانوان خویش آمیزش نکنید، حتما باید مکث و درنگ کنید.
6- امام صادق (ع) مى فرماید: در صورتى که کودکى در خانه باشد، مرد نباید با بانو و کنیزش آمیزش کند این از امورى است که زنا در پى خواهد داشت.
7- در حدیث «اربع ماة» از امام على (ع) است که، هنگامى که مردى با همسرش مى آمیزد نباید تعجیل نماید، زیرا از براى جنس مؤنث هم نسبت به امر زناشویى نیازى است که باید مورد توجه مرد قرار گیرد.
8- دسته ای از روایات است که مضمون آن این است که هرگز نباید با شهوت زن دیگرى با همسر خود آمیزش داشت.
9- امام باقر (ع) از قول رسول خدا (ص) فرمود: سه چیز جفا محسوب مى شود و مورد سوم اینکه مرد بدون ملاعبه، مواقعه نماید.
10- از امام صادق (ع) سؤال مى شود درباره «لا تضار والدة بولدها ولا مولود له بولده» امام (ع) مى فرماید: گاه زنى بچه شیر مى دهد، و هنگامى که شوهر اراده آمیزش مى کند، ولى زن از نگرانى حامله شدن شوهر را رد مى کند، و گاه زن ابراز تمایل به مرد مى کند، و مرد خوف حامله شدن همسر را دارد، و ابا و خوددارى مى نماید خداوند متعال نهى فرموده از اینکه مرد به زن ضرر وارد نماید، یا زن به مرد ضرر وارد کند از ترس بچه دار شدن.
نتیجه ى تتبع در آیات و روایات مربوط به بیان وظایف زوج که تخلف از موارد الزامى آن نشوز محسوب مى شود آن است که بعضى از این متون درصدد بیان موارد وجوب و الزام عملى زوج نسبت به همسر و یا خانواده است، و بعضى دلالت بر تأکید و توصیه به رعایت اصول ارزشى در خانواده و براى تثبیت و تحکیم روابط زوجین و گرمى کانون خانواده است.
ازدواج خانواده حقوق زن زن و شوهر تعدد زوجات جامعه شناسی دین حدیث عدل مرد