درباره اوصاف بهشتیان آیات فراوانی در قرآن مجید وارد شده که در مجموع صفات و اعمالی که انسان را به بهشت می رساند و او را در آن جایگاه رفیع و والا جای می دهد، کاملا مشخص می سازد، و دیدگاه اسلام را در مسأله نجات و سعادت ابدی و تکامل بشر روشن می کند. یکی از عوامل که از اسباب مهم ورود در این کانون بزرگ نعمت الهی یعنی بهشت است، مسأله احسان و نیکوکاری با آن مفهوم وسیع و گسترده است که در آیات متعددی به آن اشاره شده، از جمله در آیه 85 مائده بعد از اشاره به وضع گروهی از علمای مسیحی که با شنیدن آیات قرآن منقلب شدند، و سیلاب اشک از چشمانشان جاری شد و ایمان آوردند و اعتراف به حق کردند، می فرماید: «خداوند به خاطر این سخن به آنها باغهائی از بهشت که از زیر درختانش نهرها جاری است بخشید، جاودانه در آن خواهند ماند، و این است جزای احسان کنندگان!»(فاثابهم الله بما قالوا جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها و ذلک جزاء المحسنین).
همین معنی در آیات زمر 34 و مرسلات 44 نیز آمده است. درست است که قرآن می گوید آنها این همه نعمت را به خاطر سخنی دال بر عظمت قرآن و ایمان به آن دریافت داشتند، ولی مسلما تنها سخن نبود، سخنی بود آمیخته با ایمان که تمام وجود آنها را فرا گفته بود و لذا در آیات قبل از آن می گوید: "تری اعینهم تفیض مع الدمع مما عرفوا من الحق" «چشمهای آنها را می بینی که (از شدت شوق) به خاطر حقیقتی که دریافته اند اشک می ریزد»!
در اینکه چگونه گفتار آنها مصداق «احسان و نیکی» بود؟ می توان گفت آنها هم قرآن را خوب مطالعه و بررسی کردند و هم به خوبی اعتراف و اقرار نمودند، و هم به خوبی عمل کردند. در بعضی از روایات «احسان» به عنوان عبادت و بندگی توأم با یقین کامل، و احساس مراقبت پروردگار در همه حال، تفسیر شده است، چنانکه در حدیثی از پیغمبر اکرم (ص) می خوانیم که از حضرتش درباره «احسان» سوال کردند فرمود: "ان تعبد الله کانک تراه فان لم تکن تراه فانه یراک" «آن گونه خدا را پرستش کن که گوئی او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی او قطعا تو را می بیند»! روشن است آنکس که احساس چنین مراقبتی می کند نه تنها عبادتش عبادتی شایسته و دارای روح و حقیقت است، بلکه آثار این احساس در تمام اعمال و رفتار و گفتار او ظاهر می شود.