سرچشمه معصوم بودن پیامبران

خداوند متعال، لطف و تفضل خود را نسبت به رسول گرامیش آشکار مى سازد و نشان مى دهد که چگونه او را از نیرنگ دشمنان حفظ کرده و او را از تمایل به ایشان باز داشته است، از این رو مى فرماید: «و لو لا فضل الله علیک و رحمته لهمت طائفة منهم أن یضلوک و ما یضلون إلا أنفسهم و ما یضرونک من شى ء و أنزل الله علیک الکتاب و الحکمة و علمک ما لم تکن تعلم و کان فضل الله علیک عظیما؛ و اگر فضل و مهر خدا بر تو نبود، گروهى از آنها قصد داشتند تو را [در داورى] از راه به در کنند، ولى آنها جز خود را گمراه نکنند و هیچ زیانى به تو نرسانند، و خدا کتاب و حکمت بر تو نازل کرد و آنچه را نمى دانستى به تو آموخت، و تفضل خداوند بر تو بزرگ است.» (نساء/ 113)
این آیه، از آیاتى است که اشاره به مسئله مصونیت پیامبر (ص) از خطا و اشتباه و گناه مى کند و مى گوید: اگر امدادهاى الهى شامل حال تو نبود تو را گمراه مى ساختند ولى با وجود این امدادها قادر به این کار نخواهند بود و هیچگونه زیانى در این راه به تو نمى رسانند.
به این ترتیب خداوند براى اینکه پیامبر (ص) بتواند در هر چیز سرمشقى براى امت باشد و الگویى براى نیکیها و خیرات گردد، و از عواقب دردناک لغزشهایى که ممکن است دامن یک رهبر بزرگ را بگیرد، برکنار باشد و امت از سرگردانى در مسئله اطاعت پیامبر (ص) در امان باشند و گرفتار تضاد در میان اطاعت و عدم اطاعت نشوند پیامبر خود را در برابر خطا و گناه بیمه مى کند تا اعتماد کامل مردم را که از نخستین شرطهاى رهبرى الهى است به خود جلب نماید.
در ذیل آیه یکى از دلائل اساسى مسئله عصمت به طور اجمال آمده است و آن اینکه خداوند علوم و دانشهایى به پیامبر (ص) آموخته که در پرتو آن در برابر گناه و خطا بیمه می شود، زیرا علم و دانش (در مرحله نهایى) موجب عصمت است مثلا پزشکى که آب آلوده اى را که به انواع میکروبهاى: وبا، مالاریا، و دهها بیمارى خطرناک دیگر آلوده است و آن را در آزمایشگاه در زیر میکروسکوپ مطالعه کرده و اثر کشنده آن را به روشنى دریافته است، ممکن نیست از آن آب بنوشد، یعنى این علم به او مصونیت در برابر ارتکاب این عمل مى دهد، در حالى که جهل به آن ممکن است موجب ارتکاب گردد.
همچنین سرچشمه بسیارى از اشتباهات جهل به مقدمات یا لوازم و عواقب یک کار است، بنابراین کسى که از طریق وحى الهى و تعلیم پروردگارا آگاهى کامل از مسائل مختلف دارد، نه گرفتار لغزش می شود، نه گمراهى و نه گناه. ولى اشتباه نشود با اینکه چنان علمى براى پیامبر (ص) از ناحیه خدا است ولى باز جنبه اجبارى به خود نمى گیرد، یعنى هیچگاه پیامبر مجبور نیست به علم خود عمل کند بلکه از روى اختیار به آن عمل مى کند، همانطور که طبیب مزبور با داشتن آگاهى از وضع آن آب آلوده اجبارى به ننوشیدن آن ندارد بلکه از روى اراده از شرب آن خوددارى مى کند. و اگر گفته شود چرا پیامبر (ص) مشمول چنین فضل الهى شده است نه دیگران، باید گفت این به خاطر مسئولیت سنگین رهبرى است که بر دوش او گذاشته شده است و بر دوش دیگران نیست زیرا خداوند به همان مقدار که مسئولیت مى دهد، توان و نیرو مى بخشد.

 


منابع :

  1. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏4 صفحه 123

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/110038