وجود مبارک رسول اکرم (ص) اسوه برای همه ی سالکان است و چون همگان نمی توانند در درجه ی «یا أیتها النفس المطمئنة؛ تو اى جان آرام یافته، به اطمینان رسیده!» (فجر/ 27) به آن حضرت اقتدا کنند، همه ی مراتب کمال را که هر کدام از آنان می توانند درجه یا درجاتی از آن را تحصیل کنند، داراست. بنابراین آنچه در آیات، روایات و ادعیه ی مربوط به سیره ی پیامبر گرامی (ص) درباره ی ترس از دوزخ و شوق به بهشت نقل شد، بر معنای ظاهری آن حمل می شود، نه آن که از باب «إیاک أعنی و اسمعی یا جارة» باشد و خود آن حضرت مشمول و مصداق خوف و شوق نباشد، زیرا رسول اکرم (ص) همان طور که مراحل عالی معاد شناسی را دارد، مراحل نازل و متوسط را نیز داراست.
نکته ی شایان ذکر این که صرف داشتن خوف یا شوق، نقص نیست بلکه توقف در آنها نقص است. انسان کامل هماره در سیر صعودی است یا آن که در مقام جامعیت ثابت است. بنابراین داشتن مقام نازل به عنوان "لابشرط" عیب نیست، بلکه به نحو "بشرط لا" نقص است؛ نظیر نباتیت یا حیوانیت لابشرط که در ضمن مقام جامع انسانیت محققند و این غیر از نباتیت و حیوانیت بشرط لا است. یعنی گاهی تغذیه و تنمیه و تولید و سایر کارهای نباتی و حیوانی، در حد یک گیاه و حیوان است که ارزش محدودی دارد، ولی گاهی کارهای نباتی در مسیر انسانیت بوده و زمینه است برای "قو علی خدمتک جوارحی واشدد علی العزیمة جوانحی" که یک کمال است، زیـرا همین تغذی، مثلا بر اساس حـرکت جـوهری به صورت تـفکر عقلی ظهور می کند.
غرض آن که خوف و رجا در انسان کامل، چون در طول لقاء الله است کمال خواهد بود و این غیر از خوف و رجای وهمی و خیالی است که در افراد عادی یافت می شود و سر کمال بودن آن این است که خوف و رجای مزبور در پرتو تکامل عقلی به خوف از هجران دیدار خدا و نیز امید به لقای حق می رسد که در این حال، نقص وهم و خیال و عیب نفسانی بودن را ندارد. بنابراین خوف و رجایی که تحت رهبری لقاء الله باشد تعدیل شده است و می تواند الگوی برای همه خائفان باشد، از این رو خوف و رجای حضرت رسول (ص) خوف و رجای معقول و مقبول است.
نکته ی شایان ذکر این که به همان نسبت که درک و شناخت رسول اکرم (ص) قویتر است مسئولیت آن حضرت نیز سنگینتر است و در نتیجه پیامد ترک مسئولیت هم، سنگین تر خواهد بود، از این رو هراس آن حضرت از قیامت بیشتر از دیگران است. پس این که اولیای الهی و امامان معصوم (ع) هراسناکتر از دیگران بودند برای این است که معرفتشان از دیگران بیشتر بود و بر اساس آن مسئولیت بیشتری داشتند، چنانکه پیامد چنین مسئولیتی هم سنگینتر است. همان گونه که یاد معاد (اصل معاد و قرب و اقتراب آن و نیز قیامت صغرا و کبرا و حشر و حساب و دوزخ و بهشت و لقای حق) درجاتی دارد، یاد هر مرحله ای از معاد، اثر همان مرحله را به همراه دارد. البته گرچه مراحل اولیه آن در عرض هم خواهند بود، ولی مرحله نهایی آن (گذشته از آن که از خصوصیت مرحله نهایی برخوردار می باشد) همه ی کمالهای مراحل پیشین را نیز خواهد داشت.