محور رحمت خاص

رسول اکرم هم محور هدایت خاص الهی است و هم محور محبت مخصوص خداوند، آنچه را هم اکنون بیان می کنیم این است که آن حضرت، محور رحمت خاصه نیز هست. توضیح این که: خدای سبحان اوصافی عام و فراگیر دارد و اوصافی خاص و متقابل؛ مثلا دارای دو رحمت است رحمتی عام و مطلق، که فراگیر است و هیچ موجودی از آن بی بهره نیست و در برابر این رحمت بی کران چیزی به نام غضب و سخط نیست و رحمتی خاص که در برابر غضب خاص قرار دارد. همان گونه که هدایتی عام و فراگیر دارد که در مقابل آن چیزی به عنوان ضلالت نیست و هدایتی خاص، که بهره ی مؤمنان بوده و در برابر ضلالت است که دامنگیر اهل کفر و نفاق می شود. و نیز دو غیب دارد؛ غیب مطلق که مقابل ندارد و غیب در برابر شهادت، گاه می فرماید: «عالم الغیب والشهادة؛ به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانيده مى‏ شويد.» (توبه/ 94) و گاه: «عالم الغیب» (سبا/ 3) که غیب مطلق است و غیب نسبی و شهادت نسبی را زیر پوشش خود دارد.
در همه ی این بخش ها انسان کامل که مظهر اسم اعظم است حضور و ظهور دارد، هم در رحمت خاصه و مطلقه و هم در غیب نسبی و غیب مطلق، هم در هدایت خاص و هم هدایت مطلق، چون سایر اسما زیر پوشش اسم اعظم قرار دارد، البته غیب فوق اسم و رسم، خارج از محبت است. رسول اکرم (ص) از آن رو که هم اسم اعظم است و هم مظهر اسم اعظم، در مرتبه ی رحمت مطلقه ی خدای سبحان حضور و ظهور دارد ولی اساس تعلیم و تربیت آن حضرت بر این است که وی تنها رحمت خاصه حق است. رحمت خاصه در برابر غضب است، خدای سبحان فقط نسبت به مؤمنان رئوف است گرچه شعاع رحمت عامه او همه را فراگرفته «و رحمتی وسعت کل شیء؛ رحمتم همه چيز را فرا گرفته است.» (اعراف/ 156) ابتدا رحمت خود را بر رحمت خاصه و غضب تقسیم کرده سپس می فرماید: اینها زیر پوشش رحمت مطلقه است و هر جا هستی تحقق یافت و هر چه مصداق «شیء» بود همراه با این رحمت است، چنانکه در دعای کمیل آمده است: «و برحمتک التی وسعت کل شیء». و آنچه از هستی محروم است از رحمت مطلقه ی حق نیز محروم است. تنها بعضی از موجودات از رحمت خاصه، برخوردارند مانند علم و کمالات معنوی دیگر، بهشت، شفاعت و ولایت.
رحمتهای خاص تنها شامل حال کسانی می شود که در محور مظهر آن، یعنی رسول اکرم حرکت کنند. خدای سبحان پس از تبیین خطوط کلی رحمت خاص، مظهر آن را نیز به جهانیان معرفی کرده که: «و ما أرسلناک إلا رحمة للعالمین؛ تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.» (انبیاء/ 107) تو برای همه ی مردم رحمت خاصه ای، زیرا ره آورد تو هدایت و سعادت است و هر کس این دو را بپذیرد گذشته از این که در دنیا کامیاب است، در آخرت نیز برای همیشه آسوده خواهد بود. البته «و الله یختص برحمته من یشاء؛ خدا هر كه را خواهد به رحمت‏ خود اختصاص دهد.» (بقره/ 105) همان طور که عذاب الهی دامنگیر همه نخواهد شد، رحمت خاصه نیز شامل حال همه نمی شود.
بعضی از مصادیق رحمت خاص خدای سبحان، از باران به عنوان رحمت خاص یاد می کند آنجا که می فرماید: قبل از فرستادن باران، بادها اعزام می شوند تا مژده ی رحمت او باشد «بشرا بین یدی رحمته؛ [باران] رحمتش مژده ‏رسان مى‏ فرستد.» (اعراف/ 57) دین که به منزله ی آب زندگی است و همه ی جانها را حیات می بخشد به مراتب از باران مهمتر و بالاتر است، اگر باران، رحمت خاصه است، قطعا دین و علم و قرآن کریم و… به طریق اولی رحمت خاصه خواهد بود، پس پیغمبر اکرم برای همه ی جوامع انسانی به عنوان محور رحمت خاصه معرفی شده، یعنی او غیر از رحمت، سمت دیگری ندارد و اگر کسی از این فیض محروم شد نه برای آن است که تو هم رحمت می آوری و هم غضب؛ بلکه او نتوانسته از فیض تو بهره بگیرد همان طور که باران رحمت است ولی زمین شوره زار یا زمینی که مانند سنگ سخت است از باران مدد نگرفته گیاهی نمی رویاند که در این فرض، مقصر باران نیست چون چنین نیست که بخشی از باران رحمت و بخش دیگرش غضب، یا گاه رحمت باشد و گاه غضب بلکه باران جز رحمت، آن هم رحمت خاصه چیز دیگری نیست ولی سنگ خارا یا زمین شوره زار از باران کمک نمی گیرد. قلبهای قسی از رحمت وجودی پیغمبر بهره نمی گیرند نه اینکه او برای بعضی رحمت است و برای بعضی نه.
البته تنها مؤمنان از رحمت خاصه طرفی می بندند و این نعمت سنگین را پاس می دارند و قدردانی می کنند لذا می فرماید: «لقد من الله علی المؤمنین إذ بعث فیهم رسولا من أنفسهم؛ به راستى خدا بر مؤمنان منت نهاد آن گاه که در میانشان پیامبرى از خودشان برانگیخت.» (آل عمران/ 164) نیز خدای سبحان قرآن را به عنوان هدایت و رحمت معرفی می کند: «و ننزل من القران ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین؛ ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى ‏كنيم.» (اسراء/ 82) نه برای آن که قرآن تنها برای اهل ایمان نازل شده بلکه چون تنها اهل ایمانند که از قرآن استفاده می کنند و دیگران چون بینایی ندارند از این نور بهره نمی گیرند، مثل اینکه آفتاب برای همه ی انسانها روشنی بخش است ولی نابینایان از آن استفاده نمی کنند، قصور یا تقصیر از نابیناست نه آفتاب.
تنها اهل ایمان بینش بهره بردن از نورانیت قرآن را دارند و غیر از آنها کورند و در دنیا از معارف آن بی بهره: «من کان فی هذه أعمی فهو فی الاخرة أعمی و أضل سبیلا؛ هر كه در اين [دنيا] كور[دل] باشد در آخرت [هم] كور[دل] و گمراهتر خواهد بود.» (اسراء/ 72) در قیامت هم نابینایی آنان ظهور می کند از این رو در دنیا و آخرت بهره ای از قرآن ندارند، پس پیامبر رحمت خاصه است و اگر بخواهیم از رحمت استفاده کنیم و مورد مشیئت الهی قرار بگیریم چاره ای جز پیروی از محور رحمت خاصه نداریم.

 


منابع :

  1. عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 8 صفحه 285

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/110394