پاسخ اشکالات بر آیه مودت

بعضی اشکالاتی سطحی و جزیی در آیه ی شریفه ی «إلا المودة فی القربی؛ مگر محبت و دوستى خویشان [و اهل بیت] را.» (شوری/ 23) پنداشته و گفته اند: «نمی توان پذیرفت مقصود از آن اهل بیت (ع) است! زیرا آیه در سوره ی «شوری» است و این سوره مکی است و در مکه، فاطمه ی زهرا و حسنین (ع) نبودند تا مودت آنان مزد رسالت باشد.»
بخشی از این اشکالات به تاریخ، بخشی به روایت و بخشی به تفسیر بر می گردد، اما این اشکال، بسیار سخیف است، زیرا: اولا بسیاری از مفسران گفته اند که این چهار آیه ی سوره ی «شوری» مدنی است نه مکی. ثانیا روایات فراوانی است که این آیه در مدینه نازل شده نه در مکه. ثالثا مکی بودن غیر از قبل از هجرت بودن است، ممکن است بعد از هجرت در مکه نازل شده باشد! مثل اینکه در حجة الوداع و بعد از ولادت فاطمه و حسن و حسین (ع) نازل شده باشد.
نکته ی مهم این مسئله، بررسی عقلی آن است که چگونه پیغمبر، مظهر اسم اعظم می شود و کلامی مشابه کلام خدا، در پدیده ی خلقت دارد، البته فرق اساسی این است که ذات اقدس اله غنی بالذات است و از هیچ کس، بدون استثنا، اجر نمی خواهد؛ ولی مظهر اسم اعظم که رسول خدا (ص) باشد فقیر محض است و می گوید: «من اجر می خواهم لیکن اجرم بر خداست.» خدا هم می فرماید: «تو فقیری و من غنی، رابطه ی تو و من رابطه ی عبد محض است با غنی محض و مولای صرف، اجرت را فقط من باید بدهم.» و «إن لک لأجرا غیر ممنون؛ بى ‏گمان تو را پاداشى بى ‏منت‏ خواهد بود.» (قلم/ 3)
خدای سبحان می فرماید: من از احدی چیزی طلب نمی کنم و پیغمبر می گوید: من جز از خدا از احدی چیزی نمی طلبم، اجرتی که از امت می طلبد به مردم برمی گردد و چون دین امری قلبی است، بر خلاف قانون بشری که صرف اجرا و عمل به آن کافی است، لذا مزد مردمی رسالت امری عاطفی و انگیزه ای قلبی مقرر شده که همان محبت اهل بیت (ع) است.
برای روشن شدن اصل مسئله که نزاهت رسول اکرم (ص) از مزدخواهی است بررسی سیره و سنت حسنه ی اهل بیت عصمت و طهارت گواه خوبی است، آنان فرموده اند: «إنما نطعمکم لوجه الله لانرید منکم جزاء ولا شکورا؛ ما براى خشنودى خداست كه به شما مى‏ خورانيم و پاداش و سپاسى از شما نمى ‏خواهيم.» (دهر/ 9) یعنی چیزی جز وجه خدا طلب نمی کنیم. در این آیه ی شریفه، اطعام به عنوان نمونه ذکر شده وگرنه جهاد، روزه، نماز، زکات و همه ی کارهایشان لوجه است، مثلا جهاد حضرت علی (ع) در جنگ احزاب لوجه الله بوده است: «ضربة علی یوم الخندق أفضل من عبادة الثقلین»، خوابیدن در فراش رسول خدا و به استقبال خطر رفتن در لیلة المبیت نیز لوجه الله بوده، بردن فواطم در هجرت از مکه به مدینه نیز لوجه الله بوده و شهادت در محراب: «قتل فی محراب عبادته لشدة عدله» لوجـه الله بود، لذا فـرمود: «فزت و رب الکعبة». آن ذوات نورانی کاری را برای غیر خدا انجـام نمی دهند؛ حال چگونه ممکن است صادر اول و عقل محض، رسول خدا (ص) مودت اهل بیت (ع) را به عنوان امری قبیله ای، خانوادگی، نژادی یا رحامت، به صورت مزد رسالت خود بیان کند؟ ممکن نیست کسی پیغمبر اکرم (ص) را بشناسد و خود را مجاز بداند که آیه ی مودة قربی را چنین معنا کند.
بحث کنونی، بررسی ملکوت رسالت است و در سطح الفاظ ملکی نیست، لیکن اشاره کوتاه به برخی از نکات ادبی سودمند است، اینکه گفته شد: ”المودة فی القربی“، برای آن است که استقرار محبت و رسوخ وداد آن درباره ی اهل بیت تفهیم شود، این نکته ی فاخر از کلمه ی «فی» فهمیده می شود و عدم ذکر لام به جای «فی» برای رفع این توهم است که کلمه ی «قربی» به معنای درجه باشد، بلکه به معنای نزدیکان مخصوص رسول اکرم (ص) است. آنچه گفته شده که: مودت امری نفسانی است و تحت اختیار کسی نیست تا مزد رسول گرامی (ص) بوده، مأمور به باشد.
پاسخش این است که امور نفسانی، خواه به عقل نظری برگردد یا به عقل عملی، مبادی اختیاری دارند، مثلا ایمان جزء امور اعتقادی است، اعتقاد و ایمان، تولی و تبری جزو برجسته ترین برنامه های دینی، است که مبادی اختیاری و فکری دارند، انسان باید درست بیندیشد تا به اصول دین معتقد شود و به آن دل ببندد، محبت خدا و رسول که واجب است مبادی اختیاری دارد، این محبت به کوششهای عقل عملی بر می گردد و آن تصدیقها و علمها به کوشش عقل نظری بازگشت می کند و هر دو مبادی اختیاری دارد. این شبهه که مودت امر اختیاری نیست تا تحت تکلیف قرار بگیرد، صحیح نیست، زیرا مودت به لحاظ مبادی اختیاریش تحت تکلیف قرار می گیرد و جزو برنامه های رسمی دین مسئله ی تولی و تبری است. احتمال اینکه مقصود از ”المودة فی القربی“ این باشد که مزد رسالت پیغمبر آن است که شما ارحامتان را رسیدگی کنید و صله رحم داشته باشید نیز بسیار ضعیف است، صله رحم مثل نماز و روزه جزو ره آوردهای پیغمبر و برنامه های جزئی است، همان طور که نماز و روزه نمی توانند اجر رسالت باشند، صله ی رحم نیز نمی تواند چون خود جزء برنامه هاست، چنین نیست که خدای سبحان به پیامبرش بفرماید: بگو مزد رسالت من آن است که شما به ارحامتان علاقمند باشید! پس ”قربی“ به معنای مطلق ارحام نیست، بلکه خصوص ارحام رسول اکرم (ص) هستند.
حاصل آنکه هر کس که راه مستقیم را طی می کند به سود خود می پیماید. مسئله ی مزدخواهی رسول اکرم (ص) و اینکه آن مزد به سود خود مردم است مانند آن است که پزشکی به بیمار خود بگوید: "مزد من آن است که به دستورم عمل کنی و آنچه از تو طلب می کنم به سود توست." قرآن نمی خواهد راه نشان بدهد بلکه می خواهد سالک بپروراند لذا با اینکه، بر حسب ظاهر، حق آن بود که بفرماید: «إلا اتخاذ سبیل الرب» فرمود: «ماأسئلکم علیه من أجر إلا من شاء أن یتخذ إلی ربه سبیلا؛ بگو: من بر این رسالت اجرى از شما طلب نمى کنم مگر کسى که بخواهد راهى به سوى پروردگار خود در پیش گیرد [که همین مزد من است].» (فرقان/ 57) چنانکه در آیه ی شریفه ی: «لیس البر أن تولوا وجوهکم قبل المشرق و المغرب و لکن البر من امن بالله؛ نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى] و پيامبران ايمان آورد.» (بقره/ 177) خوبی را معنا می کند ولی خوبان را معرفی می کند که: خوبی آن نیست که چهره ی خویش را به شرق و غرب برگردانید، خوبی آن است که کسی مؤمن باشد. چون نمی خواهد تنها راه نشان بدهد بلکه می خواهد سالک بپروراند و حمل مصدر بر ذات یا عکس برای مبالغه ی محض نظیر «زید عدل» نیست، بلکه برای تعلیم این اصل اصیل است که شرح خوبیها مهم نیست، بلکه پرورش خوبان مهم است، آیه ی محل بحث نیز چنین است.
همان طور که قرآن راه الهی است، مودت اهل بیت (ع) نیز سبیل الله است، چنانکه در دعای ندبه و غیر آن می گوییم: «أین السبیل بعد السبیل» اینها راه و میزان قسط هستند. منظور از ”قربی“ هم، چنانکه از آیه استفاده می شود، اقربای پیامبرند، عبدالله بن مسعود می گوید: مردی آمد حضور رسول خدا (ص) عرض کرد: «آیا شما از ما مزدی در برابر ایمان طلب می کنید؟» فرمود: «آری.» عرض کرد: «آن مزد چیست؟» فرمود: «مودت اقربا.» عرض کرد: «اقربای ما یا اقربای شما؟» فرمود: «اقربای من.» با توجه به روایاتی که سنی و شیعه نقل کرده اند که: منظور از ”قربی“ اهل بیت عصمت و طهارت (ص) است نه جا برای این شبهه می ماند که کسی بگوید: این آیه مکی است و نه جا برای احتمال اینکه مقصود از «قربی» اقربای خود انسان باشد و نه جا برای آن توهم که پیغمبر عبد مخلص و مخلص است چگونه مزد طلب کرده؟ بلکه او چون مظهر حکیم است کارش بی هدف نیست و چون مظهر غنی است خواست او به امت برمی گردد نه به خود رسول اکرم (ص) و این معارف بلند که در قرآن آمده، در لسان انبیای دیگر به این وضوح نیامده، از این رو قرآن پرتو افکن و مهیمن بر کتب انبیای دیگر است، گذشته از اینکه دین او خاتم سایر ادیان است.


 


منابع :

  1. عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 8 صفحه 341

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/110426