نهی از بی اعتنایی کردن به دعوت و فراخوانی رسول اکرم

خداوند در قرآن می فرماید که هنگامى رسول گرامی اسلام (ص) شما را براى مسأله اى فرا مى خواند حتما یک موضوع مهم الهى و دینى است، باید آن را با اهمیت تلقى کنید، و به طور جدى روى آن بایستید، نباید از در مقابل احضار او شانه خالی کنید، دعوتهاى او را ساده نگیرید که فرمانش فرمان خدا و دعوتش دعوت پروردگار است: «لا تجعلوا دعاء الرسول بینکم کدعاء بعضکم بعضا قد یعلم الله الذین یتسللون منکم لواذا فلیحذر الذین یخالفون عن أمره أن تصیبهم فتنة أو یصیبهم عذاب ألیم؛ صدا کردن پیامبر را میان خود مانند صدا کردن [معمولى] یکدیگر قرار ندهید. خدا کسانى از شما را که در پناه یکدیگر دزدانه درمى روند خوب مى شناسد. پس کسانى که خلاف امر او مى کنند، باید بترسند که یا بلایى به ایشان برسد، یا عذابى دردناک.» (نور/ 63)
"دعاء رسول" به معناى این است که آن جناب مردم را براى کارى از کارها دعوت کند، مانند دعوتشان به سوى ایمان و عمل صالح و به سوى مشورت در امرى اجتماعى و به سوى نماز جماعت، و امر فرمودنش به چیزى از امور دنیا و آخرتشان، همه اینها دعا و دعوت او است. شاهد این معنا جمله ذیل آیه است که مى فرماید: "قد یعلم الله الذین یتسللون منکم لواذا" و نیز تهدیدى که دنبال آیه درباره مخالفت امر آن جناب آمده، و شهادت این دو فقره بر مدعاى ما روشن است، و این معنا با آیه قبلى هم مناسب تر است، زیرا در آن آیه مدح مى کرد کسانى را که دعوت آن حضرت را اجابت مى کردند، و نزدش حضور مى یافتند، و از او بدون اجازه اش مفارقت نمى کردند، و این آیه مذمت مى کند کسانى را که وقتى آن جناب دعوتشان مى کند سر خود را مى خارانند، و اعتنایى به دعوت آن جناب نمى کنند.
از اینجا معلوم مى شود اینکه بعضى گفته اند: مراد از دعاى رسول، خطاب کردن او و صدا زدن او است، که مردم آن جناب را مثل سایر مردم صدا نزنند، بلکه با مردم فرق گذاشته او را محترمانه صدا بزنند، مثلا، نگویند یا محمد، و یا ابن عبدالله، بلکه بگویند "یا رسول الله" معناى درستى نیست. و همچنین تفسیر دیگرى که بعضی کرده اند که مراد از دعاء، نفرین کردن آن جناب است، که نفرین او را مثل نفرین سایرین ندانند، که در حقیقت آیه شریفه مردم را نهى مى کند از اینکه خود را در معرض نفرین آن جناب قرار دهند، یعنى او را به خشم در نیاورند، چون خدا نفرین او را بى اثر نمى گذارد. و وجه ضعف و نادرستى این دو معنا این است که ذیل آیه با آنها سازگارى ندارد.
کلمه "تسلل" در آیه مورد بحث به معناى این است که کسى خود را از زیر بار و تکلیفى به طور آرام بیرون بکشد، که دیگران نفهمند، و این کلمه از "سل سیف" یعنى بیرون کردن شمشیر از غلاف گرفته شده. و کلمه "لواذا"، به معناى ملاوذه است، و "ملاوذه" آن است که انسانى به غیر خود پناهنده شده و خود را پشت سر او پنهان کند. و معناى آیه این است که خداى عز و جل از میان شما آن کسانى را که از ما بین مردم با حیله و تزویر بیرون مى شوند، در حالى که به غیر خود پناهنده مى شوند و به این وسیله خود را پنهان مى کنند و هیچ اعتنایى به دعوت رسول ندارند، مى شناسد.
"فلیحذر الذین یخالفون عن أمره أن تصیبهم فتنة أو یصیبهم عذاب ألیم" ظاهر سیاق آیه با در نظر داشتن معنایى که گذشت، این است که ضمیر "عن امره" به رسول خدا برمى گردد، و امرش همان دعاى او است،و حاکی از آن است که پیامبر در این چشم انداز گذشته بر مقام تبلیغ و تبیین شریعت، امر و فرمان دارد در نتیجه آیه شریفه کسانى را که از امر و دعوت آن جناب سر مى تابند، تحذیر مى کند از اینکه بلا و یا عذابى دردناک به آنان برسد.
مؤید مطلب، این است که آیه مربوط به مسئله ی جهاد و حضور در میدان نبرد است. در این شرایط پیامبر، مبلغ احکام نیست، بلکه فرمانده ی «واجب الطاعه» است که باید دستورهای او مو به مو اجرا قرار گیرد.


منابع :

  1. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏15 صفحه 230

  2. جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 7 صفحه 376

  3. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏14 صفحه 566

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/110514