راههای کسب صبر و استقامت

صبر و استقامت، سرآمد صفات پسندیده است؛ یعنى به وسیله استقامت مى توان جمیع کمالات نفسانى و غیرنفسانى را به دست آورد، هر صفت پسندیده اى که انسان بخواهد کسب کند، باید به وسیله استقامت باشد و راه دیگرى ندارد و همچنین براى رسیدن به هر مقصودی و نگهداری آن، اعم از آنکه هدفی دنیوی و یا اخروی باشد، صبر و استقامت لازم است و اساسا صبر یکی از شرائط اصلی ظفر و موفقیت است. استقامت، هم رساننده به مقصود است، هم نگهدارنده آن. برای کسب این صفت برجسته -با توجه به انواع و موارد مختلف آن- می توان راههای مختلفی را ارائه کرد که برخی از آنها اختصاص به نوع خاصی از صبر دارند و برخی دیگر در تمامی موارد کاربرد دارند. اکنون به بیان برخی از این راهها می پردازیم:

1- توجه به آثار مثبت صبر و استقامت: توجه به فوائد مهم پایداری و صبر از قبیل: پیروزى دنیایى، تبدیل مصائب به لطف و رحمت خداوند و استجابت دعا، آسودگى خاطر از حساب آخرت، دخول در بهشت و... و اندیشیدن به این واقعیت که کسى که شکیبایى مى کند افزون بر آنکه آخرتى نیکو دارد، زندگى دنیایى او نیز آرام و موفقیت آمیزتر است، یکی از عوامل مؤثر در صبور شدن و تشویق انسان به پایداری و استقامت در امور مختلف است.

2- توجه به آثار سوء ناشکیبایی: به عواقب و نتایج سوء ناشکیبایى اندیشه کنیم تا ناخوشایندى آن عواقب، ما را از ناشکیبایى باز دارد. آثار سوئى همچون اضطراب در زندگى دنیا، دورى از رحمت و پاداش خداوند، پشیمانى و سرافکندگى در درگاه خداوند و....

3- تفکر در مورد ارزش هدف و موانع آن: شخصی که می خواهد کاری را شروع کند برای کسب صبر و استقامت در آن کار، پیش از قدم برداشتن به سوى مقصود، تامل کافى و تفکر کامل بنماید و هدف خویش را از دو نظر، مورد مطالعه دقیق قرار دهد:
الف) یکى آن که مقدار ارزش مقصود را به طور تحقیق به دست آورد که آیا ارزش دارد که براى رسیدن به آن مقصود، شداید فراوان و مشقت بى پایان را متحمل شود یا نه؟ در صورتى که پس از محاسبه دقیق، نسبت ارزش مقصود را با تحمل فشارها و سختى ها، دریافت و دانست که هدف، ارزش همه گونه پافشارى وتحمل رنجى دارد، رسیدن به مقصود آسان خواهد شد و از زیر بارهاى موانع، کم تر شانه خالى خواهد کرد، ولى اگر ارزش مقصود را قبلا تعیین نکرد و شتاب زدگى به خرج داد و کورکورانه بدون فکر و تامل وارد عمل شد و بى گدار به آب زد، مقاومت و پایدارى او در برابر فشارهاى موانع کم تر خواهد بود و پیوسته متزلزل است که آیا پایدارى بکند یا نه؟ و همین تزلزل در عقیده، پایدارى او را ضعیف تر خواهد نمود و در صورتى که فشار موانع قدرى شدید شود، تاب نخواهد آورد و دست از هدف خود خواهد کشید و این شکست، موجب شکست هاى پی در پى دیگرى نیز براى وى خواهد شد.
ب) قبل از ورود در عمل، بیاندیشد و براى کیفیت مبارزه با موانع و یافتن راه براى ریشه کن کردن آن ها تفکرى عمیق بنماید و به تعبیر روشن تر؛ باید پیش از دخول در کار، براى انتخاب راه رسیدن به هدف و چگونگى نبرد با مشکلات و پایدارى در برابر فشارها و موانع قطعى یا احتمالى و تشخیص مقدار مقاومت خود نقشه و برنامه اى تنظیم نماید تا چنان چه اگر در وسط راه به مانعى بزرگ برخورد کند و پیش آمدى سهمگین روى دهد، روحیه خود را نبازد و به واسطه پیش بینى دقیق و تفکر کامل، در برابر آن مانع، توانا و استوار باشد و به هیچ وجه خونسردى خویش را از دست ندهد؛ زیرا با داشتن نقشه قبلى، این پیش آمد براى او غیر منتظره نخواهد بود، علاوه بر این، قبلا نقشه مبارزه، با آن را نیز تنظیم کرده است و به آسانى مى تواند در دفع آن همت گمارد و صددرصد موفقیت و کام یابى نیز از آن او خواهد بود. امام صادق (ع) فرمودند: «مع التثبت تکون السلامة؛ نجات و سلامتى، همیشه همراه تفکر و استوارى است». اگر این دستور بزرگ، پیش از اقدام و ورود در عمل به کار بسته شود، بى گمان، موفقیت قطعى در انتظار، خواهد بود.

4- حفظ اعتدال و پرهیز از عجله: یکی دیگر از راههایی که در صبر کردن و استقامت ورزیدن در مقابل سختی ها و مشکلات انجام امور مختلف (تهذیب نفس، تحصیل، امور روزمره زندگی و...) به انسان کمک می کند، به طور اعتدال به سوى مقصود قدم برداشتن و پرهیز از شتاب زدگی است. امام صادق (ع) فرمودند: «مع العجلة تکون الندامة؛ شتاب، همیشه با پشیمانى همراه است». اگر با اعتدال و تأنى به سوى مقصود گام برداشته شود، در هر قدمى، نیروى تازه اى کسب مى شود و اگر با شتاب و تندى قدم برداشته شود، به زودى خسته شده و در اثر خستگى، نیرویى کم تر از قدم پیشین همراه خواهد بود و پس از چند قدم، نیروى انسان تمام خواهد شد و پیش از رسیدن به مقصود واخواهد ماند.
اسب تازى دو تک رود به شتاب *** شتر آهسته مى رود شب و روز
از پندهاى معروف است که: «آهسته برو، همیشه برو»، شتاب، خستگى مى آورد و نیروى پایدارى و مقاومت را ضعیف مى نماید و اگر به مقصود هم برسد، در نگاهدارى و حفظ آن ناتوان خواهد بود و به فوریت از دستش خواهد رفت و جز کوشش بیهوده و فرسوده کردن خویش، نتیجه اى نخواهد برد. انورى در این مورد مثلى زده است: ساقه کدویى بیست روزه، خود را به چنارى سیصد ساله رسانید و چنار را سرزنش کرد که: تو چه قدر بى عرضه هستى، من در بیست روز، راهى را که تو در سیصد سال پیموده اى، پیمودم؛ چنار گفت: هنگامى که باد پاییز وزید، مرد از نامرد شناخته خواهد شد. باد مهرگان، هزاران کدو و گیاه تندرو را از میان برداشت، ولى چنار کندرو همان طور استوار و محکم بر جاى خویش ماند.
اى بسا اسب تیز رو که بمرد *** خرک لنگ، جان به منزل برد
کندرو از خطراتى که ممکن است از پشت سر بر او وارد شود، محفوظ خواهد ماند؛ چون کاملا آن ها را برطرف کرده و قدم برداشته است، ولى براى تندرو شاید خطراتى از پشت سر ایجاد شود که ناچار بشود براى دفع آن ها بازگردد و در صورتى که این پیشامد، چند بار تکرار شود، به ضمیمه خستگى اى که از دویدن و تند رفتن نصیب او شده است، به مقصد رسیدن او بسیار دشوار به نظر مى آید، بلکه غیرممکن خواهد بود.
البته نکته اى که شایان ذکر است این که تأنى و عجله در هر مقصدى بسته به خود آن مقصد است و باید در همان مقصد، نسبت به هم سنجیده شود نه به مقصد دیگر، چنان چه یک جور قدم برداشتن نسبت به هدفى کند خوانده مى شود و نسبت به هدف دیگر تند نامیده مى شود، چنان چه نسبت به یک هدف در بعضى اوقات، کندروى و در وقت دیگر، سرعت عمل لازم باشد و سرعت عمل غیر از عجله است. چیزى که در اثر کوشش بسیار نصیب شود دیرتر از کف خواهد رفت؛ چون به طور آسان، یافت نشده است که به نظر به قیمت بیاید، چنان که کسانى که با خون دل ثروتى جمع کرده اند یا به قول مردم: یک شاهى یک شاهى روى هم گذاشته اند تا ثروتمند شده اند، در خرج کردن، بسیار سخت و ممسک خواهند بود، برخلاف کسانى که به آسانى مالى به دستشان آمده است که به زودى از دست مى دهند و کم تر توانایى نگاهدارى آن را دارند. رسول خدا فرمود: «ان الاناة من الله والعجلة من الشیطان؛ تأنى در کارها از خداست و شتاب زدگى از شیطان». تانى از خداست؛ چون با تانى در کار و رفتار، مى توان به هر مقصدى رسید، و شتاب و عجله از شیطان است؛ چون با آن به هیچ مقصدى نمى توان رسید.

5- هدف را ممکن دانستن: عامل مؤثر در پیدایش استقامت و پایداری در برابر مشکلات از نظر روان شناسى، هدف و مقصود را شدنى و ممکن دانستن، نه آن که وصول به مقصود را غیرممکن و رفع موانع را محال و ناشدنى بداند. به عبارت روشن تر، هرگاه مقصود و هدف خویش را به نظر بیاورد، جنبه اثبات آن؛ یعنى انجام شدن و رسیدن به آن را تقویت کند و به هیچ وسیله اى نگذارد یاس و نومیدى در او راه یابد، به هر حال که باشد نفى را به خود راه ندهد، خواه پیش از اقدام در کار، خواه در حال اقدام؛ و هم چنین اگر به موانع مى نگرد، جنبه از میان برداشتن و نابود کردن آن را در خاطر خود تقویت کند نه عظمت و سختى آن را. مردمان بسیارى هستند که کاملا بر خلاف آن چه که ذکر شد، فکر مى کنند و به همین جهت عقب افتاده اند، ولى سر عقب افتادن خود را نمى دانند، با آن که خود را بسیار عاقل و خردمند مى پندارند، موانع را همیشه بزرگ مى بینند و رسیدن به مقصد را بسیار سخت و دشوار مى شمارند. بالاتر آن که: در هر کارى در خاطر خود موانع پندارى و خیالى ایجاد مى کنند و اگر کسى با آن ها به مشورت بپردازد موانع را آن قدر بزرگ جلوه مى دهند و مقصود را به قدرى دور و دراز مى شمارند تا عاقبت او را از مقصود خویش منصرف مى سازند، نه تنها در یک موضوع، بلکه در هر موضوعى که با آن ها سخن گویى، چنین مى گویند.

6- تلقین به نفس: تلقین به نفس نیز یکى از وسایل پیدا کردن صبر و استقامت است، بلکه هر صفت کمالى را که انسان بخواهد دارا شود، به وسیله تلقین به خود مى تواند آن را دارا شود. اسلام به این موضوع بسیار اهمیت داده و به عبارات مختلف، مسلمانان را ترغیب نموده که به واسطه تلقین به خود راه حق و حقیقت را بپیمایند. براى به دست آوردن استقامت به وسیله تلقین، دو راه را مى توان در نظر گرفت:
الف) راهى که دانشمندان روان شناسى گفته اند که: پیش از خواب رفتن، هنگامى که همه اعضا به طور استراحت در بستر آرمیده، چشمان را برهم گذارد تا کاملا شعور ظاهرى به خواب رود و شعور باطنى در تن حکومت کند، در این موقع، آن مقصودى را که دارد بیست دفعه با کلام مثبت نه منفى تکرار کند؛ مثلا بگوید من با استقامت هستم و آن را بیست دفعه تکرار نماید و همچنین، هنگامى که از خواب بیدار مى شود ولى هنوز چشمان را باز نکرده و کاملا هشیار نشده است، این عمل را تکرار کند و نیز در وقت تنهایى به خصوص در تاریکى نیز این سخن را بسیار بگوید که سودمند خواهد بود. موقع سخن گفتن با دیگران اگر سخنى را با حرارت ادا کند، در مغز خود گویند تاثیر خواهد کرد؛ لذا از طرف شارع مقدس اسلام دستور رسیده است که هیچ گاه طرفدارى از باطل نکنید، هر چند صورى و تفریحى باشد.
ب) یکى از راه هاى تلقین به نفس، مطالعه شرح حال مردان بااستقامت مى باشد که در اثر کوشش و پایدارى، به هدف هاى خود رسیده اند؛ مانند: رسول خدا و یاران باایمان و باوفاى آن حضرت و کوشش هاى آن ها براى پیشرفت دین خدا، و نیز مطالعه شرح حال مردان بزرگ تاریخ که در اثر کوشش به مقامات عالى نایل شدند. و هم چنین، مطالعه شرح حال علما و دانشمندانى که در راه تحصیل علم و کشف مجهولات، با چه سختى هایى دست به گریبان شدند ولى شانه خالى نکردند تا به مقصود رسیدند.

7- عادت دادن خود به اینکه انگیزه دین را بر انگیزه هوى غلبه دهیم و هوی و هوس را بر زمین افکنیم، تا لذت پیروزى را دریابیم، و در این کشتى گیرى و نبرد انگیزه دین را نیرومند سازیم. هوی و هوس انسان را به تنبلی، اهمال کاری، خوشگذرانی و بهره برداری بیش از حد از نعمت های دنیوی، ترک فرامین الهی و بیتابی در برابر مشکلات سوق می دهند. عادت کردن و ممارست نمودن به کارهاى سخت و دشوار قوائى را که آن اعمال از آنها سر مى زند تقویت مى کند. و این تمرین با عادت دادن خود به انجام اوامر و ترک نواهی الهی محقق می شود؛ بدین گونه که هر بار که با اراده واجبی را انجام می دهیم یا حرامی را ترک می کنیم، اراده و انگیزه دین و طاعت تقویت می شود. و از این رو نیروى کارگرانى که کارهاى سخت و دشوار انجام مى دهند -مانند باربران و کشاورزان- از نیروى کسانى که آنها را رها مى کنند، زیادتر مى شود. پس هر کس که نفس خود را به مخالفت هوى و هوس عادت و خو دهد تا هر جا که بخواهد بر آن چیره مى گردد. رعایت امور زیر در صبر کردن بر مصائب و مشکلات رخ داده برای انسان، کمک می کند:

8- تقویت معرفت و یقین به خداوند و حکمت و خیرخواهى او یعنی اینکه بدانیم که هر کاری که خداوند انجام می دهد از روی حکمت و مصلحت است و او جز خیر بندگانش را نمی خواهد.

9ـ توجه به اینکه صبر، شرط توفیق به انجام تکالیف و پرهیز از گناهان است و همه کارهاى انسان با صبر به نتیجه خواهد رسید؛

10- اندیشیدن در اخبار و احادیثى که در فضیلت صبر و فرجام نیک آن در دنیا و آخرت وارد شده است، و دانستن اینکه که ثواب صبر بر مصیبت بیش از آن چیزى است که از دست رفته، و پاداش آن مورد حسرت خواهد بود، زیرا چیزى را از دست داده که حتى در مدت زندگى دنیا با او باقى نمى ماند، و چیزى را بدست آورده که بعد از مرگ جاودانه خواهد ماند. پس براى صبر در مدت کوتاه گذرا ،پاداش او جاویدان خواهد بود و به جای نتیجه و سود نزدیک و زایل شدنى فایده و غایت دائم و باقى بهره او خواهد شد. و کسى که چیز پست و کم ارزشى را فداى چیز عالى و نفیس مى کند، نباید به سبب از دست رفتن آن چیز پست اکنون اندوهگین گردد. و دانستن اینکه که جزع و بى تابى کارى است زشت و به دین و دنیاى شخص زیان مى رساند، و هیچ فایده اى ندارد جز اینکه ثواب را باطل و ضایع مى کند و انسان را گرفتار عقاب مى سازد، چنانکه امیر مؤمنان (ع) فرمودند: «اگر صبر کنى آنچه مقدر است واقع خواهد شد و تو اجر مى برى، و اگر بیتابى نمائى آنچه مقدر است واقع خواهد شد و براى تو بار گناه و عقوبت خواهد بود».
پس از توجه و تفکر در تمام واقعیات فوق، باید بکوشیم پیش از آنکه ملکه صبر تحصیل شود، در معرض امورى که بالاتر از توان شکیبایى ماست واقع نشویم.


منابع :

  1. محمود فتحعلی خانی- آموزه های بنیادین علم اخلاق اسلامی- ج 1 درس 22

  2. ملا مهدی نراقی- ترجمه جامع السعادات (علم ‏اخلاق ‏اسلامى)- ج 4 صفحه 379-380

  3. سید رضا صدر- استقامت

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/112320