شبهه وجود انسان های قبل از آدم علیه السلام

اصل شبهه

برخی بر اساس مبانی نقلی و عقلی شبهه ای را در مورد خلقت انسان اولیه ذکر نموده اند که از نظر اسلام و ادیان الهی، انسان ها فرزندان آدم و حوا بر روی زمین هستند؛ حال آن که از نظر علمی و با بررسی هایی که شده، معلوم گردیده که انسان هایی به نام کرومانیون و نئاندرتال وجود داشته اند که نمی توانسته اند صحبت کنند و خمیده حرکت می کرده اند؛ به این تناقض چگونه می توان پاسخ گفت؟ آنها مطرح می کنند که اگر انسانهای عصر حجر از نسل آدم (ع) هستند، چرا از جد خود درک کمتری داشته اند؟! چون آدم (ع) با خدا حرف می زد ولی انسانهای بعد از ایشان نیمه وحشی! بودند و زبان و خط نداشته اند و نیز اگر قبل از حضرت آدم، آدمیانی دیگری هم هست شده بودند، و اگر انسانهای قبل از آدم هم آفریده شده بودند چرا ما از قرآن و احادیث به طور واضح چیزی در این باره نشنیده ایم، و اگر که هست نشده، ملائک از کجا با اعمال انسان آشنا بودند که به خداوند در مورد آفرینش انسان اعتراض داشتند؟ و چگونه ملائکه گفتند انسان موجود خون ریزی است؟
آنها به دلایل نقلی متوسل شده و می فرمایند خداوند در آیه 30 سوره بقره می فرماید: «و إذ قال ربک للملئکة إنى جاعل فى الارض خلیفة قالوا أ تجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک قال إنى أعلم ما لا تعلمون؛ و چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من می خواهم در زمین جانشینى بیافرینم گفتند: در آنجا مخلوقى پدید مى آورى که تباهى کنند و خونها بریزند؟ با اینکه ما تو را به پاکى مى ستائیم و تقدیس می گوئیم؟ گفت من چیزها می دانم که شما نمی دانید.» (بقره/ 30)
همچنین می گویند در روایات نیز اشاره شده که انسانهایی قبل از حضرت آدم وجود داشته اند. در روایات مطرح شده است که امام باقر (ع) به جابر بن یزید می گوید: «گویا تو گمان می کنی که خداوند فقط این عالم را آفرید و بس و همچنین گمان می کنی که خداوند بشری غیر از شما نیافریده است؛ آری به خدا قسم! خداوند هزار هزار عالم و هزار هزار آدم آفرید و تو در آخر این عالمها و آدمها هستی.» در آخر آنها بر اساس دلایل عقلی و نقلی نتیجه می گیرند که انسان هایی قبل از حضرت آدم بوده اند.

عناصر منطقی شبهه

1- طبق اعتقاد مسلمانان انسان هایی قبل از حضرت آدم (ع) وجود نداشته اند.
2- ولی طبق آیات و روایات انسان هایی قبل از حضرت آدم (ع) وجود داشته اند.
3- بنابراین آدم هایی قبل از حضرت آدم (ع) وجود داشته اند.

پاسخ شبهه

در مورد اینکه قبل از حضرت آدم انسانهایی بوده یا نه؟ بحث و مجادله است و ظاهرا گروهی که هم دارای تمدن بوده اند و هم به شکل آدم قبل از حضرت آدم موجود بوده اند که اصطلاحا به آنان انسانهای نئاندرتال می گویند البته این هم ممکن است که نسل حضرت آدم روزی از تمدن و مظاهر آن مثلا خواندن و نوشتن و... محروم بوده است ولی هرگز از آن خمیر مایه اصلی که فطرت پاک و عقل کاوشگر باشد (دل و عقل) محروم نبوده است. بلی تحصیل تمدن برای بشر سالیان و قرون متمادی طول کشیده است اما اینکه ممکن است بر اثر حوادث بعضی از نسلهای بشر به مناطقی گسیل شده باشند و در سختی و دوری از وسایل ابتدایی زندگی گرفتار آمده باشند برای ما چندان معلوم نیست. به هر تقدیر تاریخ غیر مکتوب بشر و نسل حضرت آدم چندان روشن و واضح نیست و نمی توان به راحتی و درستی در این مورد سخن گفت.
در خصوص خلقت آدم دیدگاه های گوناگونی مطرح شده است از جمله:
1. پیش از حضرت آدم، هیچ موجودی از آدم یا شبیه آدم وجود نداشته و حضرت آدم یک دفعه و به طور مستقل خلق شده است.
2. پیش از حضرت آدم موجوداتی شبیه آدم و جن بوده اند و سپس یا از بین رفته اند و یا هنوز هم وجود دارند.
3. پیش از حضرت آدم، آدم وجود داشته ولی تکامل نایافته بود و به هر دلیل از میان رفته و منقرض شده اند و آنگاه حضرت آدم بدون ارتباط با آدم های گذشته به طور کامل مستقل آفریده شده اند.
4. پیش از حضرت آدم، آدم وجود داشته و تکامل نایافته بود، اما از میان نرفتند بلکه در بستر تکامل خود به مرحله انسانیت رسیده و حضرت آدم نخستین انسان و نخستین پیامبر از نسل همه آدم ها بوده و یک باره خلق نشده است.
از مجموع آیات قرآنی و روایات این نکته به دست می آید که سرسلسله افراد انسانی موجودی به نام حضرت آدم (ع) بوده است و افراد نسل او بر اثر نطفه هایی که در رحم مادرانشان انعقاد پیدا می کنند، ایجاد می شوند اما این که خود آدم چگونه پیدا شده از جمع آیات به این نتیجه می رسیم که او از خاک آفریده شده است و پس از طی مراتبی چون گل چسبنده و چکیده ای از گل و تبدیل آن به گل خشکیده و تکمیل اندام شایستگی دمیده شدن روح را پیدا کرده و به صورت موجودی کامل در آمده است. بنابراین اگر هم شواهدی دال بر وجود موجوداتی شبیه به انسان در سال های بسیار دور پیدا شده است، منافاتی با این مسئله ندارد که انسان های فعلی از نسل آدم و حوا می باشند و آدم و حوا از نسل انسان ها یا شبه انسان های گذشته نمی باشند و در علم امروز هم چنین چیزی اثبات نشده است و تنها در حد یک فرضیه آن هم در نزد بعضی از زیست شناسان مطرح می باشد.
از سوی دیگر وقتی مجموع آیاتی را که در خصوص ارزش و مقام انسان نازل گشته بررسی می نماییم، به این حقیقت واقف می شویم که قرآن کریم انسان را یک نوع مجزا از حیوان مطرح می کند به عنوان موجودی که اختلاف ذاتی و ماهوی با موجودات دیگر دارد در حالی که در نظریه چهارم پیش گفته مسأله اختلاف ذاتی و ماهوی میان انسان وحیوان مطرح نیست بلکه انسان هم حیوانی است که نظام فیزیولوژی پیچیده تری دارد نه این که نوعی مجزا از حیوان باشد. (روم/ 20؛ آل عمران/ 59؛ سجده/ 7 و 8؛ مؤمنون/ 12؛ صافات/ 11؛ حجر/ 26 - 29 و...)
با جمع بندی آیات فوق و روایات مطرح شده در خصوص وجود انسان هایی قبل از حضرت آدم می توان به نظریه سوم اذعان نمود، بدین بیان که پیش از حضرت آدم (ع) انسان های تکامل نایافته ای بوده اند که از بینش و آگاهی حضرت آدم (ع) و نسل او برخوردار نبودند این آدمیان در قالب و صورت حیوانی نبوده اند و نیز تنها زندگی غریزی بر آنها حاکم نبوده است ولی به شکل انسان کنونی که دارای زندگی توأم با آگاهی و مسؤولیت باشند نیز نبوده اند، نسل این انسان ها به دلایلی که فعلا بر ما مجهول است منقرض شده اند و آنگاه خداوند متعال حضرت آدم (ع) را به صورت کاملا مستقل و مجزا با اوصاف و ویژگی های منحصر و مختص به خود از گل آفرید؛ انسانی که دارای آگاهی، بینش، تعقل چشمگیر و.. بود و انسانی که گل سرسبد جهان هستی و نمایانگر اوصاف الهی است.

پاسخ استدلال به آیه 30 سوره بقره

در سوره مبارکه بقره آیه 30 آمده است: «هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت من در زمین خلیفه ای قرار می دهم فرشتگان گفتند آیا کسی را خلیفه قرار می دهید که خون ریز و فاسد است در حالی که ما تسبیح کننده و تقدیس کننده هستیم و خداوند فرمود من چیزهایی می دانم که شما نمی دانید.» اینجا سئوال هست که فرشتگان قبل از خلقت آدم از کجا دانستند که آدم و انسان خون ریز و فاسد است. بعضی گفته اند که از کلمه ”الارض“ متوجه شدند که محدود است و خلیفه الله نامحدود پس تنازع و درگیری و خونریزی خواهد داشت و بعضی گویند موجوداتی که شبیه انسان بودند ولی خلیفه الله نبودند قبل از خلقت حضرت آدم وجود داشته اند و امروز در علوم زیست شناسی به این نوع انسانها انسانهای نئاندرتال و به انسانهایی از نسل حضرت آدم انسانهای هابلیسم می گویند که شاخصه هابلیست ها آن است که مثلا به خاک سپرده شده اند. این که فرشتگان از کجا متوجه شدند که آدمی، موجودی خون ریز و فاسد است، دست کم دو نظر وجود دارد:
الف: فرشتگان از کلمه (فی الارض و خلیفه الهی) در (انی جاعل فی الارض خلیفة) متوجه شدند که اگر موجودی خلیفه الهی باشد خواست های نامحدود و متعالی دارد، و از سویی دیگر زمین محدود و ناچیز است و لا محاله تعارض و درگیری و فساد پدید خواهد آمد. فرشتگان به خاطر سابقه ذهنی که از «موجودات زمینی» داشتند مسئله خونریزی و فساد و نابودی را مطرح کردند. زیرا اقتضای زندگی در زمین همراه با کمبود و تزاحم است.
ب: قبل از وجود حضرت آدم (ع) موجوداتی مانند انسان بودند. که اگر چه خلیفه الله نبودند ولی دیگر صفات انسان را دارا بودند و فرشتگان از نحوه زندگی و حیات آنان پی برده بودند که انسان خون ریز و فاسد است. برخی از صاحب نظران از این آیه دلیلی بر وجود آدم هایی قبل از حضرت آدم (ع) استفاده کرده اند البته با این ویژگی که استعداد مقام خلافت الهی را نداشته اند به همین جهت جنبه فساد و خونریزی آنان بیشتر نمایان بود و فرشتگان به خاطر همان سابقه ذهنی اعتراض کردند اما خداوند با اشاره به مقام خلافت الهی آدم ابوالبشر و انسان های کامل از این نسل، فرشتگان را متوجه اشتباه آنان کرد که این نوع از آدم ها تفاوت اساسی با موجودات زمینی گذشته دارند.
از این رو اگر چه احتمال انقراض آدم هایی بدون استعداد مقام خلافت الهی وجود دارد اما نظریه اول که اعتراض فرشتگان با توجه به ویژگی موجودات زمینی بوده قابل توجه است. به ویژه در آیه شریفه نخست سخن از آدم به میان نیامده تنها سخن از آفرینش موجودی در روی زمین مطرح شده که فرشتگان تنها به این جنبه آن توجه داشتند و به مقام خلافت او ناآگاه بودند. ما یک سری اخبار و روایات داریم که این معنای دوم را هم تأیید می کند [اگر چه این دو نظر با هم قابل جمع هستند] و از لحاظ علمی زیست شناسان به کالبدهایی از انسان ها دست یافته اند که مربوط به میلیون ها سال پیش است (انسان های نئاندرتال) که با نسل امروزی (انسانهای هابیلی) در جمجمه و دیگر اعضای بدن اندکی تفاوت دارند. شاخصه کالبدهای انسان های هابیلی و نسل کنونی آن است که معمولا به خاک سپرده شده اند بر عکس انسان های نئاندرتال. این در حالی است که عمر نسل کنونی حداکثر به 6 الی 7 هزار سال بیشتر نمی رسد.
این که قرآن کریم از آن موجودات نامی به میان نیاورده است، لابد نیازی به این کار نبوده است و قرار نیست که قرآن کریم تمام جزئیات را تبیین کند. تبیین جزئیات تا حدودی به عهده روایات و اخبار از پیامبر (ص) و اهل البیت (ع) می باشد. چنان چه قرآن کریم جزئیات نماز و شرایط آن و رکعات آن را مشخص نکرده است و این روایات است که این مهم را به عهده گرفته است.

بررسی این موضوع از دیدگاه روایات

در خصوص وجود انسان هایی قبل از انسان فعلی از نسل حضرت آدم (ع) به صورت های گوناگون در روایات مطرح شده است. مثلا امام باقر (ع) به جابر بن یزید می گوید: «گویا تو گمان می کنی که خداوند فقط این عالم را آفرید و بس و همچنین گمان می کنی که خداوند بشری غیر از شما نیافریده است؟ آری به خدا قسم خداوند هزار هزار عالم و هزار هزار آدم آفرید و تو در آخر این عالم ها و آدم ها هستی.» (خصال، ج 2، ص 450 و نیز بحارالانوار، ج 63، ص 82 - 83) و طبق روایاتی، پیش از آفرینش این آدم و نسل حاضر آدمها و نسلهایی از همین نوع بر این زمین می زیسته اند. در اکتشافات قرون اخیر فسیلهایی از نوع بشر پیدا شده که میلیونها سال قبل؛ بر روی این زمین می زیسته اند، در صورتی که حداکثر عمر این نسل؛ طبق ادله ی معتبر؛ بین هفت و هشت هزار سال است، نتیجه اینکه این روایات که در بحار ج 25 ص 25 و ج 8 ص 374، توحید صدوق ص 277 و خصال صدوق ص 652 و دیگر کتب روایی نقل شده است، ظاهرا اشاره به همین مطلبی دارد که کشفیات علمی امروز بدان پی برده اند.
برخی از اندیشمندان اسلامی بر اساس این روایات معتقدند که آدم (ع) نخستین انسانی نبوده که گام بر روی کره خاکی نهاده است، بلکه قبل از او انسان های دیگری بوده اند که به دلایل نامعلومی نسلشان منقرض گشته است.

دیدگاه علامه طباطبایی

مرحوم علامه طباطبایى (ره) در ذیل آیه 1 سوره نساء «یا أیها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساء؛ اى مردم بترسید از پروردگار خود، آن خدایى که همه شما را از یک تن بیافرید و هم از آن جفت او را خلق کرد و از آن دو تن خلقى بسیار در اطراف عالم از مرد و زن برانگیخت.» (نساء/ 1) مى فرماید: «از ظاهر سیاق برمى آید که مراد از «نفس واحده»، آدم و مراد از «زوجها» حوا است که پدر و مادر نسل انسانند و ما نیز از آن نسل هستیم و به طورى که از ظاهر قرآن کریم برمى آید، همه افراد نوع انسان به این دو تن منتهى مى شوند. از آیه شریفه برمى آید که نسل موجود از انسان، تنها به آدم و همسرش منتهى مى شود و جز این دو نفر، هیچ کس دیگرى در انتشار این نسل دخالت نداشته است.»
در تاریخ یهود آمده است که عمر نوع بشر از روزى که در زمین خلق شده تا کنون، بیش از حدود هفت هزار سال نیست که اعتبار عقلى هم با این تاریخ مساعد است؛ پس اعتبار عقلى هم همان را مى گوید که تاریخ گفته است. لیکن دانشمندان طبقات الارض و به اصطلاح «ژئولوژى» معتقدند که عمر نوع بشر بیش از میلیون ها سال است و بر این گفتار خود، از فسیل آثارى از انسان ها و نیز ادله اى از اسکلت سنگ شده خود انسان هاى قدیمى آورده اند، که عمر هر یک از آنها معیارهاى علمى خودشان بیش از پانصد هزار سال است. این اعتقاد ایشان است؛ اما ادله اى که آورده اند قانع کننده نیست. دلیلى نیست که بتواند اثبات کند این فسیل ها، بدن سنگ شده اجداد همین انسان هاى امروزى است و دلیلى نیست که بتواند این احتمال را رد کند که این اسکلت هاى سنگ شده مربوط به یکى از ادوارى است که انسان هایى در زمین زندگى مى کرده اند، چون ممکن است چنین بوده باشد و دوره ما انسان ها متصل به دوره فسیل هاى نامبرده نباشد، بلکه انسان هایى قبل از آفرینش آدم ابوالبشر در زمین زندگى مى کرده اند و سپس منقرض شده باشند و این پیدایش انسانها و انقراضشان تکرار شده باشد تا پس از چند دوره، نوبت به نسل حاضر رسیده باشد.
قرآن کریم به طور آشکار، کیفیت پیدایش انسان در زمین را بیان نکرده که آیا ظهور این نوع موجود (انسان) در زمین، منحصر در همین دوره فصلى است که ما در آن قرار داریم و یا دوره هاى متعددى داشته و دوره ما انسان هاى فعلى آخرین ادوار آن است؟ ممکن است از بعضى آیات شریف قرآن استشمام کرد که قبل از آفرینش حضرت آدم، ابوالبشر و نسل او، انسان هایى دیگر در زمین زندگى مى کرده اند؛ مانند آیه شریف «و اذ قال ربک للملئکة انى جاعل فى الارض خلیفه قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء؛ و زمانى که پروردگارت به فرشتگان فرمود: مى خواهم در زمین جانشینى بگذارم، گفتند [باز] در زمین کسانى مى گذارى که در آن فساد کنند و خون ها بریزند.» (بقره/ 30) که از آن برمى آید، قبل از آفرینش بنى نوع آدم، دوره دیگرى بر انسانیت گذشته است. در بعضى از روایات وارده از ائمه (ع) مطالبى آمده که سابقه ادوار بسیارى از بشر را قبل از دوره حاضر اثبات مى کند.
در کتاب توحید، ج 1، ص 277 از امام صادق (ع) روایتى آورده که در ضمن آن به راوى فرموده: «شاید شما گمان مى کنید که خداى عز و جل غیر از شما هیچ بشر دیگرى را نیافریده است. نه، چنین نیست؛ بلکه هزار هزار آدم آفریده که شما از نسل آخرین آنها هستید.»
مرحوم صدوق در کتاب خصال، ج 2، ص 652، ح 54 از امام باقر (ع) روایت کرده که فرمود: «خداى عز و جل از روزى که زمین را آفریده، هفت عالم را در آن خلق (و سپس منقرض کرده است) که هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبوده اند و خداى تعالى همه آنها را از پوسته روى زمین آفرید و نسلى را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و براى هر یک، عالمى بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر، آدم ابوالبشر را بیافرید و ذریه اش را از او منشعب ساخت.»
اما درباره تکلیف اعمال انسانها اولیه باید دانست پاداش و عذاب در پی اختیار است و در صورتی که اختیار او به حدی باشد که به خواسته خود نیکی یا ستمی را روا بدارد از پاداش یاعذاب به دور نخواهد بود لذا حتی درباره حیوانات حداقل برخی از حیوانات حشر در قیامت مطرح می باشد.


منابع :

  1. سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه تفسيرالميزان- جلد 4 ص 221 -231 و 224 - 225، جلد 16 ص 384 - 388

  2. جعفر سبحاني- منشور جاويد- جلد 4 صفحه 94

  3. سيد علي اکبر قريشي- قاموس قرآن- جلد 1 و 2 صفحه 49 - 50

  4. علامه محمدتقي مصباح يزدي- مباني انسان شناسي در قرآن- صفحه 73 - 81

  5. مقاله انسان‏های قبل از آدم- مجله پرسمان- تیر 1383- شماره 22

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/112774