معاد و حیات پس از مرگ در دین زرتشت

مجازات و کیفر اعمال

در یسناى 49/ 4 آمده که: دوزخ براى دیو و منزل دروغگویان است، و محل عذاب ابدى تبهکاران. در یسناى 11/ 20 و ویسبرد 7/ 10 و یشت 2 و ارتاویرافنامک 15/ 21 آمده است که: «روان پس از گذشتن از سه مرحله (پندار، گفتار، کردار زشت) به فضاى تیرگى بى پایانى که مکان اهرمن است، واصل مى شود.» در فرگرد 18 آمده است: «در دوزخ سرما (باد) خشکى، گنده بوئى وجود دارد، دوزخ عمیق بوده، داراى چاههاى سهمگین است، و جانورانى دارد که ارواح بدکاران را مى درانند؛ کوچکترین آنها به بزرگى کوهى است. اما روان و روح نیکوکاران پس از مرگ توسط دو فرشته که نویسنده اعمال اویند، به جاى ویژه خود مى رود، و پل صراط براى او به ارتفاع نیزه گشاده مى شود تا بتواند عبور کند.» در اوستا آمده است: «اهورامزدا مى گوید هر کس در جهان کلام را با تکالیف لازمه و نواى خوش بخواند، روح او آزادى یافته و به منزلگاه آسمانى به پرواز درخواهد آمد. من (اهورا) پل چینوات را براى او سه برابر آنچه هست، پهن خواهم نمود. او روحانى شده، مانند آسمان پاک گشته و جلال و عظمت آسمانى خواهد یافت.» در وندیداد، فرگرد 19 مى گوید: «ارواح پاک پس از عبور از پل به جهان ارواح که فردوس یا بهشت باشد، وارد مى شوند. آنجا منزلگاه پرهیزگاران است.»
در یسناى 44/ 10، 15، 13 و در ارتاویرافنامک؛ فرکرده آمده است که: «بهشت چهار طبقه دارد که هر یک در مکان و محلى قرار دارند و به اسمى نامیده مى شوند: طبقه اول؛ پندار نیک، و محل آن در ستارگان مى باشد. طبقه دوم؛ گفتار نیک و مکان آن در ماه مى باشد. طبقه سوم؛ کردار نیک، که محل آن در بالاترین روشنائیها مى باشد و به طبقه چهارم که محل عرش الهى است، مى رسد و به ساحت قدس ‍ اهورامزدا که منزلگاه نیکان و پاکان است، دست یافته و منزل مى کند.»
در یسناى 4/48 آمده است: «کسانى که خوبى و بدى آنان یکسان باشد، جایگاهشان برزخ است که میان بهشت و دوزخ قرار دارد. گناهکاران زندانیانى هستند که پس از دیدن عذاب، در مدت معین آزاد مى شوند.» زرتشت مى گوید: «در آخرت که اعمال نیک پاداش و اعمال بد، کیفر داده مى شود، بدکاران در قیامت به فلز گداخته تبدیل مى شوند و نیکوکاران به جایگاه اهورامزدا راهنمائى خواهند شد.»
در یسناى 30 / 10 آمده است: «سر منزل نورانى ویژه نیکوکاران خواهد بود و محیط تاریک از آن دروغگویان است... در جهان واپسین روح و روان هر کسى سزاى کردار خود را در مى یابد.» در گاتها 4/28 آمده است که: «من گئیر؛ من روانم را در بالاترین سراى اندیشه نیک جاى خواهد داد و با آگاهى از کارها از کارها و پاداشى که اهورامزدا مقرر فرموده، تا زمانى که در توان دارم، به مردم مى آموزم که کوشش کنند.»
پورداوود محقق ایرانى کلمه "من گئیر" را این گونه ترجمه کرده است: «من به یاد سپرده ام که روانم را با همراهى منش نیک نگهبانى کنم، چه از پاداش مزدااهورا براى کردار نیک آگاهم.» پورداوود مى گوید: «در این سرود پاداش در مقابل کار نیک است. بهترین پاداش، بالاترین سراى اندیشه نیک است، آنجا که ضمیر روشن و درون پرمهر و فکر نیکوست. این بهشت مسلما یک کیفیت معنوى و روحانى است نه یک مکان خاصى چون باغ عدن. اصولا آغاز پیدایش شر و خیر توجه مى شود و در آن پاداش نیکوکاران و مجازات بدکاران تعیین مى گردد. و این به وضوح مشخص مى کند که سخن از بهشت و جهنم درونى است و نه تنها منبع و منشاء خیر و شر در اندیشه و منش ما است، بلکه پاداش و کیفر آن هم در ضمیر و خاطر ما است. نیک اندیش، خاطرى آرام و ضمیرى روشن خواهد یافت که بهشت او است و کژاندیش، به فکر و اندیشه تیره و نا آرام دچار مى شود که جهنم درون او است.» این تعبیر در سرودهاى دیگر تائید مى گردد. بند 11/ 30: «زیان و رنج دیرپا براى پیران دروغ و سود بى پایان براى پیروان راستى است.» در اینجا دیگر سخن از بهشت و جهنم نیست، بلکه کیفر و پاداش ره صورت رنج دیرپا و سود بى پایان توجیه شده است.
در سرودها زرتشت از خداوند درباره کیفر پیروان دروغ و پاداش پیروان راستى و پارسایان که در آبادانى جامعه و پیشرفت راستى و درستى مى کوشند، سئوال مى کند که در بند 20 این گونه پاسخ داده مى شود: «کسى که به سوى زندگى پارسائى آید، جایگاه او در آینده روشن است، ولى بدکاران زمانى دراز با شیون و افسوس در تیرگى به سر خواهند برد، به راستى زندگى بدکاران، وجدان آنها را به سوى کردار خودشان خواهد برد.» در این بند 20 به روشنى و صراحت، سراى زشتکاران تیرگى درون و عذاب وجدان نا آرام توحیه شده و پاداش نیکوکاران، جایگاه فروغ و روشنائى که همان بهشت اندیشه نیک است، گفته شده است: «وجدان بدکاران به سوى کردارشان کشیده مى شود، یعنى کردار بد آنان وجدانشان را معذب خواهد نمود.»

دیدگاه محققان

برخى محققان با توجه به اوستاى موجود از این بند نتیجه مى گیرند که وجدان انسان در روز رستاخیز او را به سوى بهشت یا جهنم خواهد کشانید. در اوستاى موجود آمده است که روز قیامت، وجدان یا دئناى نیکوکاران به صورت دختر زیبایى، و دئناى زشتکاران به شکل پیرزن زشتى ظاهر شده و آنها را در روى پل صراط یا پل چینوات به بهشت یا قعر جهنم هدایت خواهد کرد. اگرچه اغلب محققان دین زرتشت این سروده را معرف روحانى و درونى بودن بهشت و جهنم در پیام زرتشت مى دانند و نتیجه مى گیرند که وجدان و ضمیر انسان تحت تاثیر اعمالش به تیرگى یا روشنى متوجه شده و این واقعى ترین پاداش و کیفرى است که مى تواند تحقق یابد.
یک محقق ایرانى در دین زرتشت مى گوید: «زرتشت صریحا بهشت و دوزخ درونى را مطرح نمود و به واقعیت زندگى پرداخته است و از حیات روانى زنده بودن روح نیز سخن گفته است. در این رابطه، برخى خاورشناسان معتقدند که عملى بودن دین زرتشت در سراسر گاتها مشخص است. او پیوسته به نتایج همین دنیاى مادى نظر داشته است و بهشت او نیز روحانى است.» میلز معتقد است که: «زرتشت به بهشت و جهنم معنوى باور داشته است و مجازات را منشى و ذهنى مى داند.» بهشت همان راحتى اندیشه و آسایش وجدان و جهنم، عذاب درونى و ناراحتى فکر است. خلاصه اینکه زرتشت در روزگار قدیم این حقیقت را آشکار ساخت که بهشت و جهنم در خود ما است.
زهنر معتقد است که: «هر چند زرتشت دنیاى مادى و روحانى را از هم جدا مى کند، ولى در اصول او آنها با هم در رابطه بوده و هرگز در مقابل هم قرار ندارند، بلکه ائتلاف با یکدیگر دارند. در دین زرتشت بهشت و دوزخ خانه افکار و وجدان نیک و مسکن بدترین اندیشه و منش است. در گاتها بشر آزادى اراده دارد، و این خود او است که به نجات یا محکومیت خویش اقدام مى کند.» یک محقق غربى مى گوید: «نه تنها بلکه در برخى از یشت ها نیز، سفر آخرت، روحانى است. یشت 89/ 49 بر این نکته تصریح دارد.»

دیدگاه جان ناس

جان بی ناس مى گوید: «زرتشتیان برآنند که چون چهار روز از مرگ کسى بگذرد، زندگى دیگر او آغاز می شود. در سه شبانه روز نخستین، روان او بر سر پیکر خاکى زندگى دیگر متوفى مى نشیند و بر گذشته کردارها و پندارها و گفتارهاى خوب و بد او فکر مى کند، هر گاه نفسى نیکوکار باشد، فرشتگان پاک گوهر او را نوازش دهند و اگر بدکار باشد، دیوان پلید او را آزار دهند و سرانجام او را کشان کشان به کیفرگاه خواهند برد. و چون روز چهارم در رسد، روح مرده به طرف پل چینوات که گذرگاه مردگان است، حرکت کرده، در برابر پل، خداى میترا و همکارانش (سروش، راشنو) آن روح را به داورى مى خوانند، در دست راشنو ترازوئى است که در دو کفه آن کردارهاى نیک و بد را نهاده و مى سنجد، پل صراط (چینوات) تیغه اى تیزتر از دم شمشیر دارد که در زیر آن جایگاه دوزخیان است و چون روان مردگان به آن جا مى رسند، اگر راست کار و راست کردار باشند، آن تیغه تیز در برابرشان پهن شده گذرگاهى نرم مى شود، لیکن اگر بدکردار و دروغ پیشه بودند، آن تیغ بر آنها راه مى بندد. همین که مرده سه گام دیگر برمى دارد که یکى نماینده اندیشه هاى بد و دیگرى سخنان ناسزا و دیگرى کارهاى زشت او است که در روزگار زندگى از او سر زد، آن تیغ او را به دو نیمه مى کند و از فراز پل در نشیب دوزخ فرو مى افکند...»
متخصصان دین زرتشت، بهشت و دوزخ گاتها را روحانى و درونى توجیه کرده اند. برخى معتقدند که علاوه بر پاداش روحى و درونى، در پیام زرتشت به حیات پس از مرگ و روح حساب اشاره شده است، و دیگر ادیان روز رستاخیز را از دین او اقتباس کرده اند.

دیدگاه کریستن سن

کریستن سن محقق مشهور مى گوید: «از نظر زرتشتیان، افرادى که در راه راست قدم برداشته باشند، پس از مرگ به آسانى از پل صراط (چینوات) عبور کرده و وارد بهشت مى شوند. این پل براى بدکاران به نازکى لبه شمشیر مى رسد، به طورى که گناهکاران به درون جهنم واژگون مى شوند و عذابى شایسته گناه خود مى بینند. و کسانى که اعمال نیک و بدشان مساوى است، در عالم همیشگان یا برزخ خواهند ماند که در این مکان نه کیفرى و نه پاداشى است. بنابر متون اوستائى، کالبد انسان زنده از چند جزء گوناگون ترکیب شده است: تن، جان، فروهر، روان. تن در زبان اوستائى تنوو خوانده مى شود که تمام اعضاى بدن است. چون مرگ فرا رسد، روان و فروهر از آن جدا مى شوند. تن به تنهائى فاقد نیرو و قوه است. آئین زرتشت براى تن انسان زنده اهمیت به سزائى را قائل است ولى چون جان از بدن مفارقت نمود، براى رعایت تندرستى دیگران آن بدن بیجان را نجس دانسته است.
اما جان که به زبان اوستائى اهو و در زبان پهلوى اخو گفته مى شود، عبارت است از نیروئى که تن را به حرکت مى آورد. فروهر که در اوستا فروشى و در زبان پهلوى فروهر گفته مى شود، به معنى قوه و ذره اى از ذرات نور الهى است که در بدن هر انسانى به ودیعه گذاشته شده تا در زندگى راهنماى او به سوى پیشرفت باشد. فروهر نورى است از منبع فیاض نور احدیت. روان که واژه اوستائى آن دروان است، به معنى روح مى باشد و روح، ابدى و فناناپذیراست. به مجرد حصول مرگ، روح این فرد متوفى که مدتها با بدن مأنوس بوده، از آن دور نمى شود و تا سه روز اتصال خود را با تن حفظ مى کند. این اتصال پس از کفن و دفن نیز ادامه دارد. روح شخص نیکوکار خوشحال است و روح گناهکار مغموم.
در بامداد روز چهارم، روح به پل صراط (چینوات) مى رسد و در اینجا به حساب او رسیدگى مى شود. روح نیکوکار رهسپار بهشت مى شود و روح گناهکار به همراه وجدانش که درشکل موجودى زشت ظاهر مى شود، به دوزخ سرنگون مى گردد.»
در روایات زرتشتى و در وندیداد آمده است: «در بامداد روز چهارم درگذشت، در نزدیکى پل جینود، محکمه اى به داورى مهر ایزد و با حضور فرشتگان (سروش، ورشن، اشتاد) تشکیل شده و به حساب کارهاى بد و خوب روان درگذشته، رسیدگى مى شود. در صورتى که کفه کارهاى نیک بر کفه کارها بد سنگینى کند، از پل چینود به آسانى گذشته، به بهشت روشن مى رود و الا به دوزخ سرنگون مى شود.»


منابع :

  1. حسین توفیقی- آشنایی با ادیان بزرگ- بخش ادیان ایران باستان- صفحه 66

  2. عبداللّه مبلغى آبادانى- تاریخ ادیان و مذاهب جهان- جلد 1- بخش ادیان و مذاهب ایران باستان

  3. جان بى ناس- تاریخ جامع ادیان- ترجمه على اصغر حکمت- صفحه 458 و 468

  4. رسول رضوى- مقاله اصول اعتقادى و عملى زرتشت چیست؟

  5. هایده رمضان رستم آبادی- زرتشتیان در ایران- پاییز 1384

  6. علی اصغر منجزی- پژوهشی در کیش زرتشت- انتشارات زمزم هدایت- 1384

  7. کدرنات تیواری- دین شناسی تطبیقی- ترجمه مرضیه (لوئیز) شنکایی- صفحه 118-120

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/113544